مدیریت زمان وتفکر در ورزش کشور(قسمت چهارم)

شايد بتوان گفت كه سنت ها و عرف ها در اين رابطه نقش پررنگي را هنوز بازي مي كند و مدير يك فدراسيون يا يك سازمان ورزش ناگزير بايد به آنها توجه كند. بخش ديگر اين عوامل نيز وجود سلسله مراتب و روابطي است كه تشكيلات ورزش سال هاي بسياري است كه با آن درگير است. درحقيقت بدنه ورزش در تشكيلات ورزش سهم خود را مي خواهد. اين موضوع شايد يكي از دغدغه هاي مديريتي حوزه ورزش كشور باشد.
تشكيلات ورزش كشور باوجود اين نوع مسايل، بسيار كندتر از ساير نقاط دنيا قادر است خود را حركت دهد و يا از قهرماني و يا همگاني دنيا عقب نماند!
امروزه تعريف قهرماني و جايگاه قهرماني و عوامل قهرماني روز به روز درحال رشد و توسعه است و عدم توجه به اين داده ها دير يا زود گريبان ورزش كشور را خواهد گرفت.
يك مدير فدراسيون چه آن كس كه از بدنه ورزش بالا آمده و يا آن كس كه از خارج وارد شده است بايد فراتر از مرزهاي تنگ و جهت دار حركت كند و اين كار ساده اي نيست. به هرحال عدم توجه به داده هاي بيروني مشكل آفرين خواهد شد.
نگاه توسعه پايدار در صنعت ورزش
اين موضوع كه گسترش ورزش براي آحاد جامعه مفيد و ضروري است و هر نوع رشد و توسعه در آن موجب رشد و توسعه در بين عموم مردم جامعه مي شود، انكارناپذير است.
در سال ۱۹۷۸ كه اساسنامه بين المللي ورزش و تربيت بدني توسط يونسكو به تصويب رسيد از ورزش به عنوان يك حق بنيادين براي عموم ياد شد.
نكته با اهميت در آن نيز اين بود كه ورزش به عنوان يك فعاليت سازنده، آموزنده و الگوساز، تعليم و تربيتي و آموزشي مي تواند سطح جامعه به ويژه جوانان را تحت تاثير قرار دهد و از ديگرسو هر نوع اعمال غيراخلاقي و يا تنش زا مي تواند در عمق رسوخ كند و بدنه جامعه را دچار اشكال كند.
امروزه رشته هاي ورزشي به ويژه ورزش هاي اول و دوم و سوم در هر كشوري آنچنان گسترده شده است كه هر نوع خبر در آن مي تواند تاثير خود را به طور عميق برجاي گذارد.
با چنين ديدگاهي توجه به مديريت در يك سازمان و يا يك فدراسيون ورزشي از اهميت بسيار بالايي برخوردار است.
امروزه در برخي كشورهاي اروپايي چهار مولفه را عامل رشد و توسعه ورزش ياد كرده اند و تخطي از آن را از عوامل انحطاط ياد مي كنند.
نيل به تندرستي و سلامتي، ارايه آموزش و تعليم تربيت، پيشرفت اقتصادي و درخشش قهرماني و توسعه پايدار ازجمله اين مولفه هاست.
مديران ورزشي به ويژه روساي فدراسيون ها چنانچه از اين عوامل غفلت كنند هم مجموعه خود و هم به رشته ورزش تحت پوشش خود آسيب هاي جبران ناپذيري خواهند زد.
يك كارشناس ورزشي در اين باره مي گويد: در انتخاب يا انتصاب و يا عزل يك رييس فدراسيون چنانچه اين عوامل موردتوجه قرار نگيرد به رشته ورزش نه تنها در داخل بلكه در سطح جهان و قهرماني لطمات زيادي وارد مي سازد.
توجه به شايسته سالاري در انتخاب يك رييس با اين رويكرد كه در طول سال هاي مديريتي، چگونه عمل كرده است و آيا مبناي آن شايسته سالاري بوده يا خير، از درجه اهميت بالايي برخوردار است. همچنين توجه به اين نكته كه در انتخاب يا عزل يك رييس فدراسيون چه ويژگي هايي مدنظر بوده، مي تواند اثرگذار باشد و هر حركتي را توجيه پذير سازد و به رسميت شناسد.