وبلاگ
مربيان تيم ملي تنیس روی میز چگونه انتخاب مي شوند ؟؟
**آيا افتخارات دوران بازيگري و يا بازيكن سازي در سنين پايه و یا سن و سال مربی مي تواند دليلي برای قرار گرفتن درجایگاه مربيگري تيم هاي ملي باشد ؟
**آیا در سال های دور و نزدیک ، ارزيابي ها بر مبنای توانمندی و برنامه محوری افراد بوده یا گزینش ها بر مبنای قدمت محوری ، رابطه محوری و آزمون و خطا در امور مهمی همچون بکارگیری مربیان تیم های ملی ؟؟
با طرح چند سوال درخصوص شرایط احراز صلاحیت افراد برای مربیگری تیم های ملی و بیان توضيحاتی مختصر در همین زمینه، نظر شما خوانندگان محترم اين مقاله را به مقایسه وضعيت تنيس روي ميز كشورمان با استانداردهای لازم برای تصدی مربیگری در عرصه ملی جلب مي نماييم . بدیهی است قضاوت درخصوص کامل بودن یا نبودن شرایط احراز صلاحیت مربیان حال حاضر ملی ، شفافیت یا عدم شفافیت در روش انتخاب این مربیان ، یا هر برداشت دیگری ، بر عهده خوانندگان مقاله می باشد :
سوالاتی که در ذهن بسیاری از پینگ پنگی ها رایج می باشد :
1. آيا مربي بازيكن ساز فقط به كساني گفته مي شود كه ورزشكار را در ابتدا استعداديابي كرده و مبانی پايه و مقدماتی را به او آموزش داده اند يا مربياني كه يك ورزشكار را از سنين نونهالي و نوجواني به سطوح بزرگسالان رسانده و یا به مربياني كه يك بازيكن معمولي بزرگسال را در سطوح بين المللي مطرح مي نمايند نيز بازيكن ساز گفته مي شود ؟
2. آيا صرف دارا بودن سوابق بازيگري در سطوح كشوري ، ملي و حتی بین المللی مي تواند دليلي بر توانمندي هاي يك فرد براي سرمربيگري یا مربیگری تيم های ملي باشد ؟
3. آيا قهرمانان تیم های ملی كه تمام دوران جواني خود را در ميادين حساس و طاقت فرساي قهرماني گذرانده اند ، در صورت دارا بودن نبوغ ، توانمندي علمی ، فاكتورهاي مثبت رهبري و مديريت ، بايد ابتدا از صفر به استعداد يابي و بازيكن سازي در سنين پايه بپردازند ؟؟
4. آيا فردي كه ورزشکار مطرحی نبوده است ، مي تواند تا سرمربيگري تيم ملي بزرگسالان و يا بالاتر از آن ارتقا يابد ؟
5. آيا بدون سوابق مستمر مربيگري در شهرستان ، استان و باشگاه (منظور یک مرکز آموزشی تمام وقت و مستمر در طول سال یا در زمان برگزاری یک دوره مسابقات می باشد ، نه وضعیت تمرینی اکثریت باشگاه های حاضر در لیگ های کشور) ، مي توان به يكباره در جايگاه مربيگري تيم ملي يك كشور قرار گرفت (توجه داشته باشيد منظور ما رزومه سازي نيست !! بلكه كار عملي در طي سالها و حضور در سالن ها و مسابقات استاني و كشوري و در نهايت زحمت كشيدن و عرق ريختن و فكر كردن و برنامه ريزي كردن است ، نه سرپرستي ،مديريت و یا یدک کشیدن عناوین صوری)
6. آيا مربياني كه صرفأ در سطوح بالاي ليگ هاي برتر به مربيگري مشغول مي باشند ، از تجارب و توانمندي هاي مربيگري تيم هاي ملي بهره مند بوده و نبايد توانمندي هاي اين افراد را مورد ارزيابي و سنجش قرار داد ؟
7. آيا براي در اختيار داشتن مسئوليت اصلي در يك تيم ملي (سرمربيگري) ، دارا بودن سوابق مربيگري و كمك مربيگري در تيم هاي ملي و آشنايي با برنامه ريزي هاي تمريني در سطوح ملي و يا تجربه كردن و تحمل فشار ميادين بين المللي لازم مي باشد (ارتقاء گام به گام) ؟
8. آیا صرف دارا بودن مدارک متعدد مربیگری ولو بین المللی و آشنایی با زبان خارجه و …. می تواند دلیلی بر اعطای منصب مربیگری در عرصه های ملی باشد ؟
9. آیا ارزشگذاری بر کار مربیان در سطوح مختلف مربیگری ملی (خردسالان ، نونهالان ، نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان) با یکدیگر تفاوت دارد که بعضی از مربیان ایرانی عمومأ رده های سنی بالاتر را برای انتقال دانششان نشانه می روند ؟ یا حضور در جایگاه هایی به مانند سرمربیگری جوانان و بزرگسالان فقط در کشورمان به افراد ارزش و تبلیغات رسانه ای نسبت به مربیگری سطوح پایه اعطا می کند ؟
يكي از مباحث مهمي كه اين روزها در تنيس روي ميز كشورمان شبهات فراواني را ايجاد كرده ، نحوه انتخاب مربيان و فاكتورهاي لازم براي تصدي مربيگري در تيم هاي ملي بوده كه نشأت گرفته از فقدان سيستمي مدون براي شناخت توانمندي های مدعیان مربیگری در تیم های ملی و معرفی آنها به جامعه تنیس روی میز مي باشد .
شاهديم كه در برخی موارد ، بازيكن سازي در سنين پايه و يا سوابق بازيگري در سطوح مختلف از جمله قهرمانی کشور و تیم ملی بزرگسالان به عنوان يك ارزش و امتياز صرف براي حضور در عرصه هاي مربيگري ملي محسوب مي گردد ، به واقع هركدام از اين دو فاكتور شايد بتوانند يكي از ملاك هاي ارزيابي تلقي گردند ، اما براي حضور در عرصه هاي مربيگري ملي ، فاكتورهاي اساسي و مهمی وجود دارند که نقشي بس فراتر ايفا مي نمايند .
براي پاسخ به تمامی سوالات فوق الذكر فقط يك جمله مي توان گفت :
حضور در عرصه ملي نياز به تخصص ، تجربه و تعهدات فردی و ملی دارد كه باید این عوامل ، با ارزيابي توانمندي هاي مدیریتی،فنی،اخلاقی و… يك فرد آن هم درچارچوب سیستمی مدون و طی فرآیندی شفاف ومشخص انجام گردد.
يك سازمان و مديريت توانمند براي گزینش و سپس انتصاب يك فرد به منظور همكاري در تيم هاي ملي ، ابتدا نياز دارد كه بانك اطلاعاتي منظم و مدوني از كليه مربيان كشور به انضمام مشخصات فردي و شخصيتي ، مدارك و سوابق مرتبط با اين ورزش اعم از مدارک دوران بازیگری و مربيگري، انضباطی ، افتخارات و تأثيرات فرد در زمان مربيگري بر روی شاگردانش با مد نظر قرار دادن حوزه جغرافیایی فعالیتش ، فعال و غير فعال بودن ، مدت زمان فعاليت و …. را در اين بانك اطلاعاتي بصورت مستمر ثبت نمايد .
سپس با طراحي یک سيستم ارزيابي دینامیک ، عملکرد و فعاليت هاي يك مربي فعال در طول سال مورد نظارت قرار گرفته و با در دست داشتن اطلاعات آماري ، حضور افراد در عرصه هاي مربيگري ملي توسط رئيس سازمان تيم هاي ملي و يا مدير تيم هاي ملي و يا هر فرد داراي مسئوليت در اين زمينه ، به گروه كارشناسي كه از قبل در اين سيستم به كار گمارده شده اند ، معرفی و مورد ارزيابي قرار گيرد ( اعضاي اين گروه باید از بين كارشناسان متخصص ، مستقل و غير ذي نفع انتخاب گردند تا بتوانند بدون وابستگي هاي مختلف ، نسبت به ارائه مشاوره به مدير ارشد به درستي اعلام نظر نمايند )
اينجاست كه گروه كارشناسي پس از ارزيابي كليه توانمندی های مرتبط با اين افراد ، برنامه های مدون كوتاه ، ميان و بلند مدت را از مربيان پيشنهادي مطالبه نموده و حتی در صورت نیاز به مذاکره و تبادل نظر مستقیم با مربيان پرداخته و سپس پيشنهادات خود را براي تصميم گيري نهايي ، با دلایل مكتوب و ذکر اولويت ها به مديريت ارشد ارائه مي نمايد .
اينكه اين فرد براي سرمربيگري،مربیگری و یا کمک مربیگری كدام رده سني پيشنهاد گرديده ، مطمئنأ در بررسي و اعلام نظرها نقش مهمي را ايفا مي نمايد .
قطعا كاركرد و توانمندي هاي مربيان در اموري به مانند استعداد يابي ، مربيگري پايه ، مربيگري در جايگاه تيم ملي بزرگسالان و كوچينگ مي تواند متفاوت و البته ارزشيابي و رتبه بندي اين مربيان نيز براي هركدام از اين موارد ، به فاكتورهاي عمومي ثابت و فاکتورهای اختصاصي متفاوتي نياز دارد .
بطور مثال برای سرمربیگری تیم های ملی بزرگسالان ، قدرت رهبری و کاریزمای شخصیتی یک مربی بسیار حائز اهمیت تر از سرمربیگری تیم ملی نوجوانان و یا جوانان می باشد و یا برای تیم های ملی پایه مربیانی که در موارد مختلف سختگیرتر و نظم و انضباط اردویی بیشتری را مد نظر دارند برای شکل گیری شخصیتی بازیکنان و نظم پذیری اردویی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند .
در همين كشور عزيزمان ، مربياني هستند كه در كليه امور تبحر داشته و در هركدام از بخش هاي فوق الذكر توانمندي هاي خود را به نمايش گذاشته اند .
مربيان معروف دنيا (غير چيني) ، عمومأ از بازيكنان تاپ دنيا نبوده اند (رومن پله شه ، ريچارد پرآوزه ، ماريو آميزيچ و …. )
و از طرفي قهرمانان معروف چيني و در بعضي مواقع كره اي ، پس از خداحافظي از عرصه بازيگري ، بلافاصله در امور سر مربيگري تيم هاي ملي ، خصوصأ بزرگسالان قرار مي گيرند و يا به طور مثال در كشورمان بازيكن بین المللی و خبره ملي به نام فواد كاسب ، بدون درنگ و بعد از اتمام دوران بازي ، سرمربي تيم ملي مي شود و اتفاقأ اين افراد گاهأ عملكرد مثبتي نيز از خود بر جاي مي گذارند .
در بین اروپایی ها نیز ، چند سال قبل ، روسکوف آلمانی علی رغم بازی در لیگ آلمان همزمان سرمربیگری تیم ملی کشورش را بعد از جدا شدن ریچارد پرآوزه با موفقیت بعهده گرفته است .
در كشورمان يكي از موفق ترین و بهترين مربياني كه در كليه امور از جمله استعداد يابي ، بازيكن سازي و سرمربيگري تيم ملي و كوچينگ و ارتقای ابعاد روانی كم نظير بوده ، اقبال لطف الله نسبي مي باشد كه بازيكن آنچنان مطرحي هم در دوران خود نبوده و ده ها شاگرد ، تأکید می کنیم شاگرد و نه فرزند خود را ، به بالاترین سطوح ملی و بین المللی رسانده است .
توجه به موارد فوق مبین این نکته است که انتخاب یک مربی تا چه اندازه می تواند با اهمیت و از طرفی پیچیده باشد ، لذا وجود یک سیستم مدون و طراحی یک فرآیند مشخص می تواند تصمیم گیرندگان نهایی را یاری کند و از سوی دیگر شبهات را به حداقل برساند ، جدا از اینکه تدوین یک فرآیند مشخص راهنمای خوبی برای مربیان جوان در انتخاب مسیر پیشرفت و ترقی خواهد بود و به عنوان یک سیستم انگیزشی هم می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.
توجه داشته باشيد در رابطه با مربيان بحث مي كنيم و با مدرسان تئوريك اين ورزش كه در جاي خود قابل احترام مي باشند كاري نداریم ، ضمن اينكه شايد يك مدرس كلاس هاي تئوريك، يك مربي كاركشته نيز باشد ، اما يك فرد نمي تواند در زمان فعالیت در عرصه مربيگري ملي ، در مشاغل ديگر نيز حضور داشته باشد چرا كه بايد تمام وقت و فكر خود را با مطالعه و تمركز لازم در اختيار تيم ملي كشورش قرار دهد .
با ارائه اين توضيحات مختصر می توان نتیجه گرفت آن چيزي كه مي تواند يك فرد را در جايگاه سر مربيگري یکی از تیم های ملي قرار دهد ، توانمندي هاي خاص فرد و برنامه ارائه شده توسط او مي باشد نه صرف سابقه ، قدمت و یا تسلط بر موارد تئوریک ، به همین جهت است که مربیان عمل گرا و تمام وقت معمولأ تأثیرات بسزایی را در عرصه تیم های ملی داشته و موفقیت های بسیاری را بدست آورده اند .
براي گزينش صحيح سرمربیان تیم های ملی كه با سرنوشت و مسیر حرکتی تنیس روی میز یک کشور مرتبط می باشند ، طراحي سيستمی نياز مي باشد كه در اين مقاله بطور مختصر به آن اشاره شده و باید صراحتأ اذعان نماییم که وقتي سيستم هاي آماري و ارزيابي بر مبنای توانمندی و برنامه محوری افراد و نظارت بر عملکردشان وجود نداشته و گزینش ها و ادامه همکاری مربیان در امور تیم های ملی بر مبنای قدمت محوری و رابطه محوری باشد ، انتخاب و ادامه همکاری مربيان بصورت روابطي و با آزمون و خطا همراه شده و چه بسيار بازيكنان مستعدي كه در دوراني خاص ، با عدم برخورداري از مربيان كارآمد مواجه مي شوند و چه بسیار کشورهایی که با گزینش های نابجا مسیر متفاوتی را بجای پیشرفت می پیمایند .
بدون اینکه درنظر باشد قضاوتی در رابطه با صلاحیت فنی و توانمندی های مربیان حال حاضر تیم های ملی انجام شود ، شما را به مقایسه سیستم تعیین مربیان ملی در کشورمان و عدم نظارت بر عملکرد آن ها جلب نموده و منکر این هم نمی شویم که شاید بعضی از مربیان حال حاضر و دیگر مربیان سال های دور و نزدیک ، در صورت وجود سیستمی مدون برای ارزیابی و گزینش، بازهم جزو کاندیداهای احراز این سمت قرار می گرفته و بالطبع حمایت های بیشتری را با خود همراه می نمودند .