پنجره اي ديگر (انضباط تاكتيكي)

انضباط تاكتيكي يعني چه ؟و چگونه ميتوان به اين مرحله رسيد ؟انضباط تاكتيكي سطح بالايي از تشخيص را نياز دارد. تشخيص موقعيت توپ،پيچ و سرعت آن ،موقعيت حريف و….و اتخاذ تصميم كه يك تكنيك خاص ،در نقطه فرودي مناسب ،منجر به امتياز شود.

اين را انضباط تاكتيكي گويند و رسيدن به اين مرحله مستلزم يك تمرين سيستماتيك و گام به گام ميباشد . بازيكنان بايد بدانند كه شانس كسب امتياز ،در هر ضربه با اجراي يك تكنيك سرعتي يا قدرتي چه مقدار است ؟ تشخيص اينكه،ميزان سرعت و قدرت اعمالي در ان تكنيك چقدر بايد باشد تا بيشترين دقت حاصل گردد.بنا به عبارتي ساده تر انضباط تاكتيكي آن است كه بازيكن بداند موقعيت و وقت مناسب براي اجراي ضربه نهايي كدام است .

اكثر بازيكنان با وصف دارا بودن قابليت بالاي تكنيكي خاص بدليل نشناختن اين امر و اجراي ضربه نهايي،بدون مقدمه چيني اوليه و مهيا نمودن شرايط،شانس كسب امتياز را از دست ميدهند. در مسابقات ، درصد بالاي خطاي بازيكن در ،در اينگونه موارد،مسلما به مربي او اين هشدار را ميدهد،كه بازيكن او،هنوز مراحل و فازهاي ريسك را درك نكرده است.

اينكه چگونه دو بازيكن با يك قابليت مشابه ،در مسابقات ،به گونه اي عمل مينمايند كه يكي در صد موفقيت بالايي دارد و ديگري نتايج متفاوتي كسب مينمايد،مويد اين امر است كه در تمرينات سيستماتيك مشابهي كه براي ايندو طراحي و اعمال شده است،يكي از ايندو بازيكن موفق شده كه انضباط تاكتيكي مورد نظر را در يابد و ليكن ديگري هنوز توانايي تطابق و تشخيص ،در شرايط خاص مسابقاتي (بهمراه استرس ) را نيافته است.

نقش مربي در اين مرحله چيست ؟آيا مي بايستي كماكان همان تمرينات برنامه ريزي شده قبلي را ادامه دهد و يا بايد در تمرينات فرد دوم تجديد نظر نموده تا انضباط تاكتيكي خود را بيابد؟ گاهي بازيكني چنان از لحاظ فاكتورهاي ادراكي و هوش و استعداد و امادگي جسماني در شرايط مناسبي است كه ميتواند در تمرينات (تبديل فازهاي ريسك ) بخوبي عمل نمايد و حتي در تمرينات مربوط به يك فاز،به گونه اي عمل نمايد كه شرايط دو يا سه فاز بالاتر را اجرا نمايد .

در حاليكه براي فرد ديگر، تغيير از يك فاز به فاز ديگر بسيار به دشواري صورت گرفته و صرفا و حداكثر توان اجراي يك فاز بالاتر را دارد . مربي بايستي حتما به تفاوتهاي فردي توجه نمايد و براي اين فرد تغيير بصورت مرحله به مرحله را درخواست نمايد . براي روشن شدن مطلب ،يك مثال ساده بيان ميشود . مثلا دو بازيكن مشغول زدن بكهند در قطر هستند كه در حالت تعادل و فاز صفر محسوب ميشود . براي آنكه بازيكني در يك فاز بالاتر و در موقعيت بهتر (فاز 1+)قرار گيرد ميتوانيد به او اجازه دهيد كه نقطه فرودش را عوض نموده و به ناحيه ارنج يا جيب حريف ،توپش را فرود بياورد و يا به فورهند بزند در اين مرحله براي بازيكن اول فاز (1+) و براي بازيكن مقابل كه در شرايط ضعيفي قرار ميگيرد فاز( 1_) و فاز انفعالي محسوب ميشود .

در مرحله بعدي حريف را تحت فشار بيشتري قرار داده وارد (فاز 2+) ميگرددو بازيكن مقابل ممكن است مجبور به انفعال بيشتر و عقب كشيدن گردد .اين نوع تمرين تبديل از فاز صفر به فاز 2+ در دو مرحله بود .اما اگر مربي بخواهد بازيكن با يك حركت چرخشي و حمله تمام كننده به نقاط فوق الذكر ،اجراي تكنيك كند اين يك تمرين جهشي از فاز صفر به فاز 2+ محسوب و ممكن است برايش سخت باشد .

بازيكن مقابل در اين مرحله علاوه بر تمرين تكنيكي بكهند ،تمرينات فاز 1_(فاز انفعالي) تمرينات پيش بيني ،تمرينات تطابق پذيري را انجام ميدهد و سعي دارد راه كاري براي تبديل فاز 1_به فاز صفر و يا فازهاي 1+ و يا 2+ بيابد. مربيان و بازيكنان بايستي بدانند كه انضباط تاكتيكي با تمرين سيستماتيك و گان به گام ميسر است و ايجاد اعتماد به نفس لازم جهت اچراي يك ضربه نهايي و تمام كننده،بصورت يكباره ايجاد نميشود.

تمامي واژه هاي بكار رفته در اين مطلب مانند اعتماد به نفس ، پيش بيني حريف ،تطابق پذيري با شرايط غير متعارف و…. جزو تمرينات ذهني و رواني است كه لازمه تمرينات روزانه بازيكنان مي باشد .

امیرعميدي