وبلاگ
وقت سؤال از وزير ورزش است
وزير تعاون دو دوره رياست جمهوري محمود احمدينژاد به يكباره سر از وزارتخانهاي جديدالتأسيس درآورد كه نه تنها او از ساختار و عملكردش اطلاعي نداشت بلكه بسياري نيز وزارتخانه شدن ورزش را به نفع ورزش نميدانستند.
پس از كش و قوسهاي فراوان و به رغم مخالفتهايي كه تا آخرين لحظات ادامه داشت، عباسي حكم وزارت جديدش را از نمايندگان مردم گرفت و كارش را آغاز كرد. از همان ابتدا از همه خواست تا حاشيه را كنار بگذارند و به فكر پيشرفت ورزش كشور باشند.
در بدو كارش مشكلات زيادي سر راهش بود از جمله بحث بودجه كميته ملي المپيك و فدراسيونها كه حسابي در مضيقه بودند، هرچند اين مشكل تا حدودي مرتفع شد، اما بحث و جدلهايي كه از مدتها قبل از تشكيل وزارتخانه وجود داشت، كماكان به قوت خود باقي است و مستقل شدن ورزش نيز نتوانست دردي را دوا كند، از جمله اينكه فدراسيونهاي ناموفق و البته حاشيهساز بدون كوچكترين تغييري به فعاليت خود ادامه ميدهند و هنوز تصميمي بابت نتايج ضعيفشان گرفته نشده است، اين در حالي است كه فوتبال، ورزش اول ايران از نظر هزينه و توجه و هياهو هيچ سروساماني نگرفته، حال آنكه تصور ميشد با تشكيل وزارتخانه و آمدن عباسي قرار است خون تازهاي به رگهاي ورزش ايران تزريق شود، منتها تا به امروز به غير از چند جلسه و نشست و چند مراسم كلنگزني چيز ديگري از اولين وزير ورزش شاهد نبودهايم، از طرف ديگر در برخي زمينهها شاهد بدتر شدن اوضاع نيز بودهايم؛ معرفي اعضاي هيئت مديره سرخابيهاي پايتخت بعد از وقفهاي طولاني مؤيد همين ادعاست و با شرايط فعلي هيچ بعيد نيست اين انتخابها دو تيم پرسپوليس و استقلال را وارد بحراني تازه كند.
انتصابهاي سؤالبرانگيز
آقاي وزير كه شيوه مديريت يك وزارتخانه را در اين سالها به خوبي ياد گرفته، تغيير ساختار وزارت ورزش را با روي كار آوردن ساكيزاده به جاي مهرداد بهرامي كليد زد. جالب اينجاست كه عباسي هم دقيقاً رويه حاكم بر ورزش را ادامه ميدهد، ساكيزاده هيچ سابقه ورزشياي ندارد و تنها به لطف اينكه مدير منابع بانك توسعه تعاون و مدير گروه بازرسي صندوق تعاون كشور بوده، وزير پيشين تعاون را تنها نگذاشت و به ساختمان سئول نقل مكان كرد.
تغييرات به اينجا ختم نشد، رسولينژاد دومين مدير مورد تأييد عباسي بود و سمت معاونت امور مجلس و استانهاي اين وزارتخانه را عهدهدار شد. سيداحمد رسولينژاد هم مثل ساكيزاده براي آشنايي با ورزش و حال و اوضاعش تلاش زيادي نكرده و در عوض سابقه نمايندگي مردم فيروزكوه و دماوند در مجلس شوراي اسلامي و معاون پشتيباني و امور مجلس وزارت تعاون در زمان مديريت عباسي را در كارنامه دارد.
مهمتر از اين انتخابها حضور حميد سجادي به عنوان معاون عباسي است كه در حقيقت دست راست آقاي وزير محسوب ميشود؛ معاوني كه كانديداي وزارت شد، رأي نياورد و معاون ورزش باقي ماند. اين در حالي است كه نمايندگان مجلس در جلسه رأي اعتماد ابهامات زيادي را درخصوص سجادي عنوان كردند و همين ابهامات و ارتباطات پيدا و نهان او نزد برخي جريانها موجب شد تا وكلاي مردم او را مناسب وزيري ندانند.
اگرچه سجادي هرگز حاضر به تكذيب ارتباطش با همان جريانها نشد، اما محمد عباسي تا توانست به او اختيار داد و دست حميد سجادي را در وزارتخانه باز گذاشت؛ طي نامهاي از شخص وزير به معاونش اجازه داده شد كه از اين پس احكام هيئت رئيسه، نايب رئيس، دبير و خزانهدار فدراسيونهاي ورزشي را پس از اينكه از طرف رؤساي فدراسيونها پيشنهاد داده و تأييد شدند، امضا و ابلاغ كند، آن هم در شرايطي كه براساس اساسنامه فدراسيونهاي ورزشي رؤساي وقت سازمان تربيت بدني احكام مسئولان اگرچه زمان زيادي از شروع كار وزارت ورزش و جوانان نگذشته، اما تفكرات و شيوه عملكرد مديران اين وزارتخانه نشان ميدهد اصلاً قرار نيست تحولي در جامعه ورزش ما رخ دهد و بيخودي نبايد انتظار دگرگون شدن ورزش را داشت.
در شرايطي كه گفته ميشد نمايندگان مردم از اين پس ميتوانند وزير را براي پاسخگويي به مجلس احضار كنندفدراسيون را امضا ميكردند، اما گويا حالا كه ورزش صاحب وزارتخانه شده، قرار است همه چيز به كل تحت نظارت سجادي باشد نه عباسي!
بركناري كاكلزري ورزش ايران
فدراسيون شنا اولين فدراسيوني بود كه وزارت ورزش و جوانان براي ايجاد تغيير و تحول در آن برنامه داشت. اختلافات آيتاللهي و حميد سجادي از زمان حضور سعيدلو آغاز شد و با رفتن دكتر سعيدلو، رئيس پيشين فدراسيون شنا، شيرجه و واترپلو حامي اصلياش را از دست داد، حال آنكه معاون سعيدلو باز هم اختيار تام داشت و در نخستين اقدام جعفري را جايگزين آيتاللهي كرد و مخالفان رئيس پيشين نيز از اين اقدام تشكر كردند، حاشيه اين بركناري به اينجا ختم نشد و مصاحبههاي آتشين آيتاللهي به مشكل جديد وزارت مبدل شد تا آنجا كه سايت رسمي وزارت ورزش طي اطلاعيهاي از رسانهها خواست اخبار مربوط به رئيس پيشين فدراسيون شنا را منعكس نكنند! اين در حالي است كه در اين اطلاعيه هيچ نامي از آيتاللهي برده نشده بود و خبرگزاري وزارت به دادن چند كد قناعت كرد. رئيس بركنار شده نيز كه پيش از اين خود را كاكلزري ورزش ايران ميدانست، اختلافش با شخص سجادي يا به قول خودش باج ندادن به برخي جريانها را دليل اصلي بركنارياش عنوان كرد.
هرچند عباسي و سجادي با بيتفاوتي به اظهارات آيتاللهي سعي در بياهميت جلوه دادن موضوع داشتند، اما اهالي ورزش خوب ميدانند اختلافات ذكر شده ريشه اصلي تغيير و تحولات فدراسيون شنا بوده است، حال آنكه آيتاللهي هنوز رئيس كنفدراسيون شناي غرب آسياست!
اولين سوتي وزارت
وزارت ورزش آنچنان روي دور حذف كردن رؤساي ناكارآمد افتاده بود كه توجهي به حكم صادر شده براي رئيس جديد فدراسيون سواركاري نشد. گمان ميرفت مشكلات سواركاران با آمدن سرپرست جديد حل ميشود، اما حميد حيدري بيش از چهار روز در اين فدراسيون دوام نياورد، البته اين بار استثنائاً مشكلي بين سرپرست و رؤساي بالادستي نبود، منتها حكم از بيخ و بن اشكال داشت!
وزارت نوپا بعد از چند روز حكم جديدي صادر كرد براي محمود حيدري به عنوان سرپرست فدراسيون سواركاري، حالا بماند كه محمود حيدري در همان چند روز هم در مراسم معارفهاش شركت كرده و هم برنامههايش براي رشد و ترقي سواركاري ايران را اعلام كرده بود، منتها سايت وزارتخانه تنها با درج يك خبر، اشتباه صورت گرفته را اعلام و حميد حيدري را به عنوان سرپرست جديد انتخاب كرد. اولين سوتي وزارت ورزش در حالي رخ داد كه باز هم حميد سجادي يك پاي ماجرا بوده است.
دولتي شدن دوباره سرخابيها
اما جديدترين شاهكار وزارت ورزش و جوانان، انتخاب اعضاي هيئت مديره استقلال و پرسپوليس بود كه ماهها بود بلاتكليف مانده بود و هنوز هم معلوم نيست AFC چه تصميمي بابت تأخير معرفي اعضاي هيئت مديره اين دو باشگاه بگيرد. اگرچه گمانهزنيهاي بسياري در اين زمينه صورت گرفته، اما در نهايت عباسي افراد مدنظر را به هيئت مديره سرخابيها راه داد و براي خالي نبودن عريضه و بستن دهان منتقدان در هر باشگاه نام دو پيشكسوت هر تيم را در ليست نهايي اضافه كرد.
با وجود آنكه يك هفته از اعلام هيئت مديره اين دو تيم ميگذرد، اما همچنان اهالي فوتبال در عجبند كه اعضا براساس چه معياري انتخاب شدهاند! اينكه نماينده ساوجبلاغ، نماينده بابلسر، نماينده مسجدسليمان و معاون توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيس جمهور ميتوانند براي سرخابيها مفيد باشند يا علي پروين، محمد پنجعلي، فرزامي و زرينچه سؤالي است كه شخص وزير بايد پاسخگوي آن باشد.
از طرفي هواداران پرسپوليس فكر ميكردند با رفتن حبيب كاشاني مشكلات تيم محبوبشان كمتر ميشود و مديري فوتبالي يا حداقل آشنا به فوتبال جايگزين او ميشود، اما باز هم اسير انتخابهاي پشت پرده شدند و مجبورند از اين پس رويانيان را به عنوان مديرعامل خود قبول كنند؛ مديرعاملي كه بيشتر با بنزين و گازوئيل سر و كار داشته تا فوتبال و زمين چمن.
بحث دو شغلهبودن رويانيان نيز خود نگرانيهايي ايجاد كرده، چراكه بيشتر وقت او در ستاد مديريت حمل و نقل و سوخت سپري ميشود كه با اين تفاسير زمان كمي براي پرسپوليس و رسيدگي به اوضاع بحراني اين باشگاه باقي ماند، به ويژه آنكه مديرعامل سرخپوشان به گفته خودش تنها در زمان كودكي گل كوچيك بازي ميكرده و آشنايي زيادي به فوتبال روز، حواشي و افراد حاضر در اين ورزش پرهياهو ندارد، هرچند بحث دوشغله بودن با وجود آنكه خلاف قانون است، اما از نظر محمد عباسي مشكل بزرگي محسوب نميشود.
انگار قرار نيست پرسپوليس و استقلال دستشان از جيب دولت كوتاه شود، به خصوص حالا كه دو وزير رئيس مجمعشان شدهاند. در اين ميان وزير ورزش به اين موضوع كه فيفا دخالت دولتها در فوتبال را ممنوع كرده توجهي نداشته، همانطور كه مهلت تعيين شده از سوي كنفدراسيون فوتبال آسيا براي ارسال اسامي هيئت مديره دو باشگاه را بياهميت خوانده بود؛ موضوعي كه يحييزاده، رئيس كميته تربيت بدني مجلس نسبت به آن هشدار داده، چراكه ميداند فيفا براي تعليق فوتبال به بهانه دخالت دولت خيلي زود وارد عمل ميشود، به علاوه اينكه معرفي هيئت مديره جديد دو باشگاهي كه شناسنامه فوتبال ايران هستند،جديدترين شاهكار وزارت ورزش و جوانان، انتخاب اعضاي هيئت مديره استقلال و پرسپوليس بود كه ماهها بود بلاتكليف مانده بودند و هنوز هم معلوم نيست AFC چه تصميمي بابت تأخير معرفي اعضاي هيئت مديره اين دو باشگاه بگيرد. اگرچه گمانهزنيهاي بسياري در اين زمينه صورت گرفته، اما در نهايت عباسي افراد مدنظر را به هيئت مديره سرخابيها راه داد ثابت كرد عباسي نيز مثل خيليهاي ديگر اعتقادي به سپردن مديريت فوتبال به مديراني از جنس فوتبال ندارد و ترجيح ميدهد زيردستهايش مدير صنعتي باشند.
كفاشيان، آسوده مثل هميشه
فدراسيون فوتبال ناكامترين فدراسيون ورزشي ايران در چند سال گذشته بوده، چراكه به رغم بودجه هنگفت و توجه بيحد و حصر همه ارگانها و نهادها در تمامي عرصههاي بينالمللي موفقيتي كسب نكرده است. حذف تيمهاي ملي در تمامي ردههاي ملي، حذف ناباورانه تيم اميد از مقدماتي المپيك لندن به خاطر اشتباه بچگانه مديراني كه هرگز مجازات يا حتي توبيخ هم نشدند، ۴۰ ساله شدن حسرت رسيدن به المپيك، عدم راهيابي تيم ملي بزرگسالان به جامجهاني ۲۰۱۰ و نتايج ضعيف در جام ملتهاي ۲۰۱۱ تنها گوشهاي از عملكرد كفاشيان و فدراسيون متبوعش است. رئيس خندهرو كه در چند ماه اخير قيافه جديتري به خود گرفته در آخرين جلسه مجمع فدراسيون به هدفش يعني به تأخير انداختن انتخابات فدراسيون رسيد، همين مسئله موجب شد تا كفاشيان در اظهارنظري جالب بگويد: «شايد دوباره رأي بياورم و در فدراسيون بمانم!»
با وجود آنكه همه فدراسيونها زير نظر وزارتخانه فعاليت ميكنند و وزارتخانه نيز ملزم است عملكردشان را بررسي و در صورت لازم آنها را مجبور به پاسخگويي كند، اما وزير ورزش تاكنون سؤالي از فوتباليها بابت اين همه ناكامي نكرده و ترجيح داده فدراسيون فوتبال و رؤسايش را به حال خود بگذارد.
رزميهاي پرحاشيه
رشتههاي رزمي نيز دست كمي از فوتبال ندارند، به غير از تكواندو كه دو سهميه المپيك لندن را قطعي كرده، رشته مدالآور جودو همچنان در حاشيه و ناكامي خود غرق است. در حالي كه با آمدن سرمربي ايتاليايي تصور ميرفت جودوي ايران پس از چند سال ركود تكاني بخورد، اما با گذشت چند ماه از انتخاب جيرو هنوز در تمرينات تيم ملي تحولي در اين رشته ديده نميشود. با توجه به اينكه اميني دو سال است بر مسند رياست فدراسيون جودو تكيه زده و از نزديك شاهد پسرفت مشهود جودوي ايران بوده، انتظار ميرفت با تشكيل وزارت ورزش در اسرع وقت به حال و روز جودوكاها رسيدگي شود.
جداي از افت فني، مسائل حاشيهاي نيز در جودوي كشورمان كه تا همين چند سال پيش قدرت اول آسيا بود، بيداد ميكند، بحث شناسنامههاي جعلي و صغر سني برخي جودوكاها و بياعتبار بودن مدرك دكتراي رئيس فدراسيون از جمله اين حواشي است.
حال و روز كاراته نيز بهتر از جودو نيست، شخص اول اين فدراسيون تا پاي دستگير شدن پيش رفت و به جاي آنكه معضلات كاراته را حل كند، هر روز يكي از مديران و كارمندان فدراسيون را اخراج ميكند. حكم جلب سيدعباس احمدپناهي با شكايت يكي از مديران سابق فدراسيون صادر شد و او كه از قبل فكر همه چيز را كرده بود، به سفر خارج از كشور رفت و حتي پس از پايان مسابقات قهرماني آسيا نيز چند روز ديرتر از كاراتهكاها به ايران بازگشت. با وجود آنكه شاكي هرگز شكايت خود را پس نگرفت، اما معلوم نيست پناهي چرا دستگير نشده! پناهي در هفتههاي اخير ركورد اخراج در بين فدراسيونهاي ورزشي را شكست و نايب رئيس، رئيس كميته داوران، نايب رئيس بانوان، سرمربي تيم اميد و چند مليپوش تيم اميد را بركنار كرد.
با شرايطي كه فدراسيون كاراته دارد اگر هرچه زودتر به وضعيت آن رسيدگي نشود، قطعاً اين رشته ورزشي نيز در آيندهاي نزديك به حال و روز جودو ميافتد.
يكي از مزايايي كه موافقان وزارتخانه شدن ورزش به آن اشاره داشتند، تعيين رديف بودجه و كمتر شدن مشكلات مالي اهالي ورزش بود، اما اين مشكل نيز تاكنون حل نشده و پاي صحبت مسئولان فدراسيونهاي مختلف و كميته ملي المپيك كه بنشيني همچنان از بيپولي گلايه دارند.
شايد نرسيدن به موقع پول را به نوعي بتوان جبران كرد، اما بيتوجهي به ورزشكاران و تيمهاي مدالآور هيچ جاي توجيهي ندارد. تيمهاي كشتي آزاد و فرنگي ايران در مسابقات جهاني نتايج خوبي كسب كردند و چند سهميه نيز گرفتند، اما در بازگشت آنها به وطن نه خبري از استقبال آنچناني بود و نه خبري از پاداش، در عوض افراد جوياي شهرت با حواله خودرو و سكه طلا به استقبالشان رفتند.
تيم ملي بسكتبال پيش از عزيمت به مسابقات جام ملتهاي آسيا (چين) نشستي دوستانه با وزير ورزش داشت و آقاي وزير به سروقامتان وعده داد در صورت قهرماني مجدد در اين مسابقات صاحب سالن اختصاصي ميشوند. با اين حساب حالا كه شاگردان ماتيچ حتي به نيمه نهايي نيز نرسيدهاند، همچنان بايد حسرت داشتن يك سالن اختصاصي را بخورند و تيمهاي ملي گروههاي سني ديگر نيز به نوعي پاسوز مليپوشان بزرگ ميشوند.
اگرچه زمان زيادي از شروع كار وزارت ورزش و جوانان نگذشته، اما تفكرات و شيوه عملكرد مديران اين وزارتخانه نشان ميدهد اصلاً قرار نيست تحولي در جامعه ورزش ما رخ دهد و بيخودي نبايد انتظار دگرگون شدن ورزش را داشت. در شرايطي كه گفته ميشد نمايندگان مردم از اين پس ميتوانند وزير را براي پاسخگويي به مجلس احضار كنند، اما انتخاب بحثبرانگيز هيئت مديره سرخابيها و انتقاد نمايندگان مجلس نه تنها فعلاً به جايي نرسيده بلكه عباسي حتي درصدد رفع ابهامات و پاسخگويي به انتقادات مطرح شده برنيامده، اين هم يكي از همان دلايلي است كه نشان ميدهد تنها اسم سازمان ورزش به وزارتخانه تغيير يافته است.
2 نظر در “وقت سؤال از وزير ورزش است”
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
دارم غم جانکاهی شبهای سیاهی
وقت پاسخ کی است؟