مسوولان وزارت ورزش همچنان نسبت به این موضوع بی تفاوت هستند که این واکنش وضعیت را برای ورزش ایران سخت تر کرده است! این روزها بازار نامههای تهدید و تعلیقی که روانه فدراسیونهای ورزشی ایران و کمیته ملی المیپک میشود، داغ است؛ نامه هایی که واکنش های مختلفی را در پی دارد و جامعه…
مسوولان وزارت ورزش همچنان نسبت به این موضوع بی تفاوت هستند که این واکنش وضعیت را برای ورزش ایران سخت تر کرده است!
این روزها بازار نامههای تهدید و تعلیقی که روانه فدراسیونهای ورزشی ایران و کمیته ملی المیپک میشود، داغ است؛ نامه هایی که واکنش های مختلفی را در پی دارد و جامعه ورزش را به دو گروه تقسیم کرده است؛ عده ای که به این نامهها بی تفاوت هستند و گروهی دیگر که از رسیدن این نامه خوشحالند و به محض دریافت خبر، در اسرع وقت این موضوع را اطلاع رسانی میکنند.
از روزیکه محمد عباسی تصمیم به برکناری محمد رضا یزدانی خرم گرفت و بعد هم این رویه در تعدادی دیگر از فدراسیونها دنبال شد، نامه هایی از سوی مجامع بین المللی به ایران رسید با این محور که ورزش ایران در آستانه تعلیق قرار دارد. البته در وهله اول این نامه خطاب به تعدادی از رشته ها بود و کل ورزش را شامل نمیشد اما با پافشاری مسوولان ورزش در برگزاری انتخابات رشته هایی مثل قایقرانی و دچرخه سواری، پای IOC هم به این ماجرا باز شد به شکلی که تاکنون دو نامه تهدید به کمیته ملی المپیک ایران رسیده، با این محور که اگر اساسنامه اصلاح نشود و روسای برکنار شده، به کار بر نگردند، کل ورزش ایران از حضور در مجامع بین المللی منع میشود.
البته مسوولان وزارت ورزش همچنان نسبت به این موضوع بی تفاوت هستند یا حداقل خود را بی تفاوت نشان می دهند که این واکنش وضعیت را برای ورزش ایران سخت تر کرده است اما این تمام ماجرایی نیست که در حاشیه این نامه نگاریها برای ورزش اتفاق افتاده است.
این روزها اتفاقی در ورزش رقم می خورد که جای تاسف دارد و این پرسش را به وجود میآورد که آیا باید از تعلیق ورزش ایران خوشنود باشیم؟
دو گروهی که در مواجهه با این نامهها هستند، بدون در نظر گرفتن آنچه برای ورزش ایران اتفاق میافتد، تنها به اهداف خود میاندیشند و در این فضا است که باید پرسید منافع ورزش ایران چه سهمی در این اهداف دارد؟
ارسال این نامهها اگر چه برای ورزش ایران خوب نیست اما باعث شده شناخت بیشتری نسبت به افرادی که برای ورزش تصمیم می گیرند پیش بیاید. عده ای بی تفاوت اند و در این بی تفاوتی دنبال اجرای برنامههایشان هستند و عدهای دیگر نیز با هر تهدیدی خوشحال می شوند و خبر رسیدن نامه تازه ای از سوی مجامع بینالمللی را به دوستان پیامک می زنند.
بعد از آخرین نامهای که از سوی کمیته بین المللی المپیک رسید، یکی از دست اندرکاران ورزش با خوشحالی با خبرنگار بولتن تماس گرفت و خبر تعلیق احتمالی را اعلام کرد و در پاسخ به اینکه چرا از این اتفاق خوشحال هستید، گفت:« وقتی مدیران رده بالای ورزش، دلشان نمی سوزد و نگران آبروی ورزش نیستند، چرا باید ما نگران باشیم؟ من خوشحال می شوم چون امیدوارم بالاخره اینها متوجه اشتباهی که میکنند، باشند.»
البته این تنها موردی نبوده که از خوشحالی بعضی از مدیران ورزش دیده ایم. کافیست در این چند روز که بازار تهدیدها و تعلیقها داغ است، سری به محفلهایی بزنید که در گوشههای ورزش شکل میگیرد؛ آن موقع به خوبی متوجه می شوید که چند درصد مدیران امروز ورزش از شرایطی که برای ورزش پیش آمده، خوشحال هستند!
به هر حال مدتی قبل وقتی بحث این تعلیق ها مطرح شد،مسوولان وزارت به صراحت اعلام کردند که نامه نگاری هایی از سوی داخل با مجامع بین المللی انجام می شود و همین موضوع باعث واکنش خارجی ها شده است ، اما این نقد هم به مسوولان تصمیم گیر وارد است که چرا به خاطر دلایل نه چندان مهم یا انتخاباتی که پیش روی ورزش است، دست به این اقدامات می زنید تا حالا شاهد این تهدیدها باشیم؟
اتفاقی که امروز در ورزش شاهدش هستیم، تنها یک پیغام دارد؛ اینکه تعداد دلسوزان ورزش بسیار محدود است.
منبع : فرهنگ نیوز