انتظار از جامعه ورزش کشور با توجه به دو حالت پیش رو در این است که بررسی کند منافع ورزش کشور در حال حاضر چیست و کدامیک از نتایج استیضاح به نفع و صلاح ورزش است ؟ تبدیل سازمان ورزش کشور به وزارت ورزش و نوجوانان اتفاق مبارک و فرصتی استثنایی…
انتظار از جامعه ورزش کشور با توجه به دو حالت پیش رو در این است که بررسی کند منافع ورزش کشور در حال حاضر چیست و کدامیک از نتایج استیضاح به نفع و صلاح ورزش است ؟
تبدیل سازمان ورزش کشور به وزارت ورزش و نوجوانان اتفاق مبارک و فرصتی استثنایی را برای کاهش قدرت مداخله دولت و افزایش مشارکت و سهم گروه های مرتبط با ورزش را فراهم آورد.قدرت مجلس بواسطه نمایندگی و آرایی که از ملت نصیبشان شده در اعمال نظرات و ایده های گروه های مردمی و تشکل ها و صنوف و اتحادیه ها در مدیریت وزارتخانه ها بالا رفته و وزیر مربوطه نیز نسبت به واکنشهای مجلسیان که متاثر از واکنشهای مردمی است پاسخگو و متعهد است.
در ورزش کشور متاسفانه درک درستی از این امتیاز کم نظیر و فرصت استثنایی که برای خانواده ورزش فراهم شد وجود ندارد و به دلایل بسیار ولی کم اهمیت این خانواده دچار سردرگمی و روزمره گی است بزرگان قوم (اکثریت دلسوز و زحمتکش,اقلیت کاسب مسلک و ابن الوقتها)تجربه کار تشکیلاتی (علیرغم الزامات ورزش در کار گروهی) ندارند و از طرفی تحت تاثیر القائات بخش حاکم دولتی باهم در اختلاف و تضاد و بعضا دچار واهمه از تفکر پوسیده و غیر قانونی (میکنند تو گونی) عده ایی کم ظرفیت و متحجر داخل نهادهای دولتی !
به همین دلایل هیچ تغییری در نگاه و رفتار و برنامه های این جامعه برای نقش حساس و طلایی خود که این نظام در چهارچوب سیاست مردم سالاری به آنها اهدا کرده دیده نشد.و چنین شد که وزیر منتخب مجلس کما فی السابق
راه مدیران گذشته با اختیارات تام را پیمود و تا توانست در بدو شروع کار این وزارتخانه جدیدالتاسیس از طایفه خود که بعضا زندگی در شهرهای بزرگ را تجربه نکرده بودند را در پستهای کلیدی و حساس بگمارد!(اشتباه یکی از همین منسوبین و بکار بردن کلمه شیاف وزیر بجای آفیش وزیر هنوز مورد تمسخر کارکنان وزارتخانه است!)و همه موارد اعلام شده در استیضاح که بسیاری از انها میتوانست با واکنشهای خانواده ورزش بوجود نیاید.
استیضاح وزیر ورزش یکبار دیگر فرصتی را بوجود آورده تا گروههای ورزشی با تحرک و برنامه نقش درست و مثبت خود را در ارتقاء جایگاه ورزش کشور بجا آورند و با لابی های کارشناسی به نمایندگان مجلس مشاوره و کمک دهند تا تصمیم درستی برای ورزش (که بویژه در فضای ملتهب سیاسی و تحریمها امروز نقش حساسی پیدا نموده و میتواند بسیاری از فشارها را بواسطه قهرمانی در سطوح مختلف ورزشی و میزبانی مسابقات بین المللی در داخل کاهش دهد) اتخاذ گردد.
اگر استیضاح اتفاق بیافتد دو حالت دارد:
۱.عباسی با تعهد به خواسته نمایندگان و جلب نظر ایشان موفق به رای اعتماد شده و میماند که در این صورت یک وزیر تعدیل شده و آماده به تعامل است.
۲.عباسی با کوله باری از خاطرات البته بیشتر خوشایندبرای خودش صحنه ورزش را ترک میکند و خاطرات تلختری را برای ورزش کشور بجا میگذارد که قطعا تا مدتها آثارش آزار دهنده است.
انتظار از جامعه ورزش کشور با توجه به دو حالت پیش رو در این است که بررسی کند منافع ورزش کشور در حال حاضر چیست و کدامیک از نتایج استیضاح به نفع و صلاح ورزش است ؟
آیا عباسی تعدیل شده و ملزم شده به رعایت منافع عمومی با توجه به عمر کم باقیمانده از دولت دهم برای اداره وزارتخانه نوپا بهتر است ؟ یا مصداق آزموده را خطاست ریسک وزارتخانه بدون صاحب را با یک سرپرست بی اختیار و بی انگیزه که معلوم نیست رییس جمهور از سر حال گیری مجلس چه کسی را انتخاب نماید!؟
بهر حال ورزشی ها فرصتی استثنایی و هیجان انگیز در پیش رو دارند که لازم است در واکنش به این اتفاق پوست اندازی کرده و از خود تحرک شایسته نشان دهند به ویژه روی سخن با اندسته از اکثریت تلاشگر و علاقمند جامعه ورزش است که تاکنون در هیچیک از این تغییرات وضعشان تغییر نکرده و سلامت نفس میباشند و گر نه از جماعت ابن الوقت که انتظاری نمیتوان داشت.