قالب خبری داریا نیوز

با توجه به اینکه طی روزهای اخیرنقدها ی مختلفی توسط خانواده تنیس روی میز در خصوص صحبت های اقای رییس انجام گرفته و با توجه به انعکاس وارونه بسیاری از حقایق ،پرداختن و کندو کاو فرمایشات رییس را بیش از پیش ضروری دانستم، لذا سعی شده در متن ذیل برای تنویر افکار عمومی از زوایای دیگری به فرمایشات آقای رییس نگاه شود

آقای زارع پور رشد چند پله ای ایران از آذر ماه سال ۸۸ را دلیل مدیریت موفق خود می دانند ، این مانند اینست که ناخدای کشتی ای که به مقصد نزدیک شده به هر دلیلی یا مانند پینگ پنگ ایران به هر روشی برکنار شود و ناخدای بعدی مدعی شود که رسیدن به مقصد بدلیل هدایت وی بوده است(البته برای آنان که درجامعه ورزشی هستند شنیدن این سخنان توسط این دسته از مدیران تازگی ندارد)

در خصوص برنامه پنج ساله فرمایش داده بودند ، که اگر فرصت شود کاملا آن را تحلیل خواهم کرد اما با این فرمایشات ایشان نشان دادند که علاوه بر اینکه در ورزش تخصصی ندارند ، در مقوله مدیریت نیز از فاکتور های لازم بی بهره هستند و برگزاری یک میز گرد و یا یک مناظره در خصوص چنین برنامه ای می تواند بسیاری از حقایق را آشکار نماید.

یکی از نکات جالب این مصاحبه اشاره به این نکته است که محقق نشدن برنامه ۵ ساله بدلیل مشکلاتی است که به وقوع پیوسته ولی در واقع ربط دادن بی برنامگی ها به دیگران نوعی فرافکنی است ، چرا که عامل اصلی این مشکلات خود ایشان بوده است . مدیری لایق و توانا است که بتواند در زمان مشکلات برنامه خود را به پیش ببرد ، درحالیکه آتش بیار معرکه وعامل اصلی نارضایتی ها خود رئیس بودند و درزمانیکه براحتی و با خویشتن داری و صعه صدر و گوش فرا دادن به نصایح دلسوزان می توانستند جو را آرام کنند، رو به تهدید و افترا و فرافکنی آوردند.

آقای زارع پور به عنوان نمونه ای از ده ها مشکلات مدیریتی ، شما در حالیکه می دانستید اعضای تیم ملی با مربی مربوطه مشکل دارند بر موضع خود پافشاری کردید ، مگر می شود مربی تیم ملی علنا بگوید من باید روی فلان بازیکن را کم کنم و بعدا در هنگام مسابقه بتواند روحیه کار تیمی را تقویت کند، مگر منافع ملی و فرصت های ملی بازیچه غرور بیجای افراد است؟

وقتی مدیری نمی تواند چنین فضایی را آرام کند ،وقتی مدیری کاریزمای لازم را ندارد ، وقتی به قول قدیمی ها کلاه شما پشم ندارد،این همه اصرار به مانگاری برای چیست ؟

یعنی شما هم می خواهی روی مخالفان را کم کنی؟ یعنی شما می خواهی روی بیش از ۷۰ درصد خانواده پینگ پنگ را کم کنی؟ یعنی شما فکر می کنید افراد این جامعه تا این حد ساده هستند که این حرف ها را باور کنند و نفهمند شما و تمام غیرپینگ پنگی های فدراسیون به دلیل منافع شخصی بر این مواضع مانده اید!!! حاشا و کلا اگر چنین باشد.

در جایی فرموده اید که نتایج نوشاد در المپیک تلنگری بود تا برای مدال برنز در المپیک ۲۰۱۶ برنامه ریزی کنیم ،اولا که امیدوارم تا قبل از ۲۰۱۶ کابوس حضورشما در پینگ پنگ ایران تمام شده باشد ، البته به امید حضور فردی پینگ پنگی و کاردان و نه مانند شما ، اما سوال من این است این تلنگر تا چه اندازه قوی بوده است ؟

تا این اندازه بوده که نوشاد از پارکینگ منزل خارج شده و زیر نظر یک مربی تمام وقت در کنار حریفان خوب و دیگر بازیکنان خوب کشور تمرین کند؟ یا همچنان باید چشم امید به آکادمی آقا رحمت عالمیان داشته باشیم؟ آیا این تلنگر آنقدر قوی بوده است که متوجه شوید برای یک نتیجه خوب باید برنامه ریزی علمی کرد و به همه استعدادها اجازه رشد و نمو داد شاید نوشادهای دیگری هم سر بلند کنند؟ آیا این تلنگر توانسته شما را متوجه کند که آکادمی قیطریه که شما براحتی و برای از دست ندادن سمت سرپرستی و خودشیرینی خدمت آقای رییس وقت سازمان از دست دادید چه تاثیرات مثبتی برای پینگ پنگ ایران داشته است؟ من که بسیار بعید می دانم

درخصوص حضور دختران ایرانی در لیگ کشورهای دیگر باید خدمت ایشان عرض کنم که اگر فدراسیونی دانا و توانا داشتیم که می توانست حداقل های لازم را برای لیگ بانوان تهیه کند آیا باز هم این دختران حاضر به حضور در یک لیگ ضعیف می شدند؟ایشان چنان از این موضوع صحبت می کنند که گویا توانسته اند بازیکنان را به لیگ هایی با سطح بالاتر بفرستند.

در خصوص درخواست دیگر کشورها برای حضور مربیان ایرانی هم حتما نتیجه زحمات ۳ساله ایشان و کادر متخصص همراه است !!! ضمنا این پدیده زمانی نیک و پسندیده است که شما از پتانسیل های مربیان برتر در کشور استفاده کرده باشید و فضای رشد و فعالیت را برای آنها فراهم کرده باشید وگرنه جناب زارع پور به این پدیده فرار مغزها گفته می شود و فاجعه بار ترین اتفاق برای یک جامعه تخصصی است که عمدتا ناشی از ضعف مدیریت نیروی انسانی است.

درخصوص عدم همراهی یک مربی با خانم شهسواری هم خوشحالم که ایشان دلایل مناسبی ارائه کرده اند چراکه شواهد بر این موضوع دلالت داشت که بدلیل اینکه رییس فدراسیون از سهمیه رییس فدراسیون ها استفاده نکرده و از سهمیه مربی و همراه استفاده کرده است ، نتوانستیم مربی زن اعزام کنیم.(چراکه رییس فدراسیون ها نمی توانند در دهکده المپیک حضور داشته باشند ولی مربیان می توانند)

درخصوص سرمربیگری پرآوزه که فرموده اند ، نیازی نیست من چیزی بگویم ،بنده خدا خود آقای پراوزه که می گوید من سرمربی نیستم حالا آقای زارع پور قبول ندارد ،حتما جزء اختیارات رییس فدراسیون است،من اطلاعات بیشتری ندارم.اما در خصوص مفاد قرارداد با کمپ اشلاگر پیشنهاد می کنم برای اینکه همه سوتفاهم ها برطرف شود و اگر مسئله خاصی در میان نیست،متن آن را منتشر کنند تا همه متوجه شوند که این قرارداد کاملا در جهت منافع ملی بوده تا این حرف و حدیث ها از بین برود.

درخصوص این جمله که قرارداد پرآوزه تمام وقت بود ولی بدلایلی نتوانست حضور پیدا کند اما ما تصمیم گرفتیم از تجربه او استفاده کنیم ،من درک نمی کنم که چگونه از تجربه مربی ای که حضور ندارد استفاده می کنند و یک مربی چگونه می تواند بدون حضور در تمرینات و مشاهده میزان رشد و بازخورد تمرین بر بازیکنان برنامه بنویسد،یک مربی چگونه می تواند بدون شناخت از روحیه یک بازیکن وده ها فاکتور روحی و روانی دیگر که فقط زمانی مشخص می شود که همراه یک بازیکن در تمرینات و مسابقات باشد،در مسابقات حساس او را همراهی و هدایت کند و برایش برنامه ریزی کند ؟

درخصوص این ادعا که کمیته ملی المپیک پولی به فدراسیون کمک نکرده است هم بهتر است آقای افشارزاده پاسخ بدهند که چرا به فدراسیون پینگ پنگ پول نمی دهند

درخصوص بانوان هم من از فرمایشات ایشان این برداشت را داشتم که تا سه سال پیش، پینگ پنگ بانوان نداشته ایم و در این سه سال چنان جهشی داشته ایم که توانسته ایم ناگهان سهمیه المپیک بگیریم و….

در خصوص این سوال که چرا فدراسیون دبیر ندارد و ایشان گفته اند خودم صبح تا شب در فدراسیون هستم و نیاز به دبیر نیست که من بسیار لذت بردم ، از قدیم گفته اند که تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد ، فقط امیدوارم علاقمندان دیگر رشته های ورزشی این مصاحبه را نخوانند،چون ممکن است به ما حسودی کنند که چنین رییس زحمت کشی داریم !!

در خصوص اینکه فرموده بودند نیازچندانی به وجود پست دبیری نمی بینم،باید صادقانه بگویم که قریب یک دقیقه می خندیدم و صمیمانه از ایشان تشکر می کنم چون مدت مدیدی بود که اینچنین نخندیده بودم.

درخصوص استفاده از جمله “این نیز بگذرد” هم با ایشان هم نظر هستم چراکه من هم درخصوص شرایط کنونی پینگ پنگ به همین جمله بسنده می کنم .

درخصوص اینکه گفته اند اقای شهنازی دوست خوب من است و تا کنون جایی نشده که من از ایشان صحبت کنم و از ایشان تعریف نکنم ، ایشان کاملا درست فرمایش داده اند چراکه هرگاه در فدراسیون ایشان را می دیدم بسیار از آقای شهنازی تعریف می کردند و این جمله معروف که : خدمت اقای شهنازی ارادت دارند ! تنها می توانم بگویم که خوشحالم که هیچ ارادتی به بنده ندارند.

در خصوص درآمدزایی فدراسیون پینگ پنگ بیاناتی فرموده اند، اما اگر در خصوص روش های این درآمدزایی هم توضیح می دادند بسیاری از مسائل روشن می شد که مثلا افزایش ورودی مسابقات آزاد در سنین پایه هم به همین دلیل بوده یا افزایش بهای شرکت در کلاس های ارتقا یا صدور کارت ها !!! و آیا در کنار این افزایش ها سیستم های انگیزشی برای مثلا مربی درجه دو که می خواهد کارت درجه یک بگیرد هم ایجاد شده است ؟ یا برای داوران ؟ یا برای بازیکنان ؟ آیا این افزایش درآمد در راستای کمک به هیات های استانی استفاده شده است یا برای جبران برخی هزینه های گران لوازم این ورزش برای بازیکنان در سطوح مختلف ؟ آیا این فدراسیون تدبیری برای کنترل قیمت های لوازم اصلی این حمایتی در این زمینه دارد ؟

اگر درآمدزایی را برنامه ریزی کزده اند آیا روش های هزینه کرد مدون و مشخص دارند؟ آیا جواب سوالات بنده در مجمع درخصوص حقوق و مزایا و پاداش های اهدایی توسط فدراسیون به افراد با فرض صلاحیت های کاری که آنهم جزء سوالات بوده ،مشخص شده است؟ یا فقط ورودی ها مشخص شده است؟

از رشد بیست و پنج درصدی بودجه صحبت کرده اند ،یعنی اگر اشتباه نکنم باید سال اینده قریب بیست و پنج میلیارد ریال بودجه این فدراسیون باشد.آیا در این برآورد بودجه مبزان تخصیص به هیات های استانی مشخص است ؟ آیا سهم بانوان مشخص شده است ؟ آیا میزان اعتبارات اعزام ها تدوین شده است؟ آیا سهم آموزش به عنوان رکن اساسی هر مجموعه ای مشخص شده است ؟ روش هزینه کرد اعتبارات غیرتخصیصی مدون شده است ؟ البته اگر سوال می کنم به این دلیل است که تا زمان حضورم به عنوان عضو مجمع پاسخی دریافت نکردم ولی فکر کنم جواب این سوالات هرچقدر زمان نیاز داشته باشد ،شش ماه برای ان کافی باشد

در خصوص اینکه ایشان فرموده اند اهل مصاحبه نیستند ، که احتمالا از مناعت طبع ایشان است که شکسته نفسی می فرمایند،تا انجا که من بخاطر می آورم ایشان در جایی برای مصاحبه حضور پیدا نمی کنند که قرار بر ارئه یک نظر متفاوت یا مناظره باشد و گرنه در همین دوهفته گذشته، ماشالله، شاید سوال را درست متوجه نشده اند و منظورشان این بوده که اهل یزد هستند و اهل مصاحبه نیستند!!!

ایشان همچنین فرموده اند که آزادی بیانی که در فدراسیون پینگ پنگ وجود دارد در هیچ فدراسیونی نیست، من برای تکمیل فرمایشات ایشان باید بگویم آزادی بیانی که در وزارت ورزش هست نیز جای دیگری وجود ندارد اما از طرف مدیران ،چراکه عزل غیرقانونی بنده صرفا بدلیل اظهار نظر کاملا قانونی در مجمعی قانونی و در حضور نمایندگان قانونی این ورزش بود و اقای سجادی عزیز هم در خصوص آزادی بیان در ورزش در همان جلسه بسیار سخن سرایی کردند اما جالب بود که همین سخنان به استان محل فعالیتم به عنوان جسارت و گستاخی به آقایان مطرح شده بود و وقتی خلاف آن آشکار شد ، زیرمجموعه اقای سجادی مشتمل بر اقایان باقری، گواری و وادی خیل فعال شده و هر روز بنده را در استان مورد قدردانی قرار می دادند و نهایتا خود اقای سجادی وارد عمل شدند و ثابت کردند حرف و عملشان یکی نیست.

درخصوص دستخط گرفتن و زهرچشم گرفتن فعلا اظهار نظر نمی کنم اما در خصوص اینکه حاشیه ها موجب مطرح شدن پینگ پنگ شده ،به نظرم حرف درستی است اما روش درستی نیست و اینکه یک رییس فدراسیون این روش مطرح شدن را علنا مفید بداند فقط دلیل بر اینست که ایشان ورزشی نیستند و نشان می دهد شناختی از اخلاقیت و منش ورزشی در ایران ندارند و اگر در برخی ورزش ها یا باشگاه های ورزشی چنین مواردی مشاهده می شود ،از نگاه مردم یک امر نکوهیده است و فقط برای اطلاع ایشان عرض می کنم که اگر برای کارت مربیگری ای که معلوم نیست چگونه گرفته اند کلاس رفته بودند یکی از دروس ارائه شده ورزش در اسلام است که تاکید فراوانی بر رعایت شاخصه های اخلاقی اسلام در برنامه ریزی های مربی و دیگر ارکان ورزش دارد که گمان نمی کنم در هیچ جای آن چنین روش هایی توصیه شده باشد !

درقسمتی از مصاحبه گفته اند ما بگونه ای عمل کردیم که بدنه فدراسیون تغییری نکند، گمان می کنم منظور ایشان از بدنه فدراسیون دیوارهای ساختمان فدراسیون است .

اینکه فرموده اند هروقت احساس کنم دیگران برایم تصمیم می گیرند ،دیگر در ان سمت نخواهم ماند هم جالب بود، چرا که آقای زارع پور اگر وجدانا فقط به همین تعهدش نسبت به ده ها الزامات دیگر پایبند بود چند ماه بعد از آمدنش به این ورزش می بایست از این مکان مقدس خارج می شد …

در خصوص مشورت پذیری ایشان هم که فکر نمی کنم نیاز به ابراز نظر باشد اما چون ایشان مطمئنا این مقاله ها را می خوانند و پرینت می گیرند تا در پرونده افراد قرار دهند لازم است ایشان از همان جایی که عبارات ثقیلی مانند بهبود مستمر فرآیند و استراتژی شرایط اقتضایی را شنیده اند در خصوص تعریف مدیر اجرایی درسازمان ها هم مطالعه کنند تا ببینند که دقیقا چه تعریفی برای رییس فدراسیون صادق است و وظایف مرتبط با تعریف چیست ، شاید اگر خدای ناخواسته تا سال ۲۰۱۴ حضور داشتند کمی بیشتر با وظایف رییس فدراسیون اشنا شوند

امانکته تحلیلی ایشان درخصوص پشتوانه های پینگ پنگ پس ازنوشادجالب است اینکه ناگهان از رده سنی بزرگسالان وپوریاعمرانی درجوانان به سراغ خردسالان ونونهالان رفته اند، من را به یاد حلقه های گم شده در تئوری داروین انداخت، پس این رده سنی نوجوانان و جوانان که اتفاقا بسیار مستعد هستند و می توانند پشتوانه های بسیار خوبی برای آینده پینگ پنگ باشند ؟ کجای برنامه فدراسیون قرار گرفته اند.

در جایی فرموده اند که به هرحال کادرفنی نظرشان این بو دکه بابرگزاری اردوهای بلندمدت به اهدافی که نظر دارند نخواهند رسید وبه همیندلیل این اردوها برگزارنشد !!

اگر چنین چیزی صحت دارد بسیار جالب خواهد شد که اسامی امضا کنندگان صورتجلسه فوق را منتشر کنند چون با وجود اینکه به دانش برخی اعضای این کمیته شبهه وارد است اما اینکه شخصی در پینگ پنگ بوده باشد و نتایج اردوهای بلند مدت را قبول نداشته باشد بسیار بعید است مگر اینکه نتایجی که در نظر داشته اند در جهت معکوس فرض شده باشد!

از فرمایشات دیگر ایشان: می‌توانم بگویم که اگرنوشادعالمیان پیش از اعزام به المپیک دوسه ماه درلیگ آلمان تمرین می‌کردقطعامی‌توانست جزونفرات دوم وسوم المپیک باشد. واقعا افسوس که نوشاد نصیحت آقای رییس را گوش نگرفت،احتمالا منظور از برنامه ریزی برای مدال المپیک ۲۰۱۶ همین است که قبل از المپیک نوشاد را دو سه ماه به لیگ المان بفرستند!

نکته آخر اینکه به سوال خبرنگار اشاره می کنم که از آقای رییس پرسیده با توجه به تعریفی که از مدیریت ارائه کردید به خودتان چه نمره ای می دهید، فکر می کنم خبرنگار محترم هم تعاریف مدیریتی جدیدی شنید که برایش تازگی داشت ،مثل مدیراجرایی،به وجود دبیر نیازی حس نمی کنم، بحران ها به مطرح شدن پینگ پنگ کمک کرد واستراتژی شرایط اقتضایی و جنگ نفت کش ها و نکات جالب مدیریتی دیگر.من که شخصا با توجه به تعاریف جدید ارائه شده به ایشان نمره بیست می دهم دلیلش هم تبحر ایشان در مواردی که مطرح کردند بسیار بالاست به عنوان نمونه به محض اینکه جو پینگ پنگ آرام می شد ایشان شخصا یا با جلو انداختن یکی از عوامل بخصوص غیرپینگ پنگی به مشکلی جدید دامن می زدند که مثال برای آن فراوان است ومصادیق دیگر……

در پایان امیدوارم شرایط کنونی پینگ پنگ کشور در اسرع وقت در مسیری صحیح و معقول قرار گیرد .