بعد از زمستان و تاریکی و سرما، بهار از راه می رسد و درختان واقعی که ریشه در اعماق خاک دارند سبز می شوند اما مترسک های شالیزار اگر پیراهن نو هم به تن نمایند همان مترسک باقی می مانند زیرا آنها ریشه در خاک ندارند .
انتخابات و دگر دیسی در جامعه تنیس روی میز ، شیرین ترین خبر برای درختان بی آب و علفی بود که در گوشه ای بدون باغبان چشم انتظار رحمت الهی بودند. درختان با رحمت رای های انسان های عاشقی که پنج یا شش سال از بی عدالتی باغبان و دوستانش زجر می کشیدند نجات یافتند و امیدوار شدند که آب چشمه به آنها هم خواهد رسید.
انتخابات تنیس روی میز ، پیام بسیار بزرگی برای جامعه ورزش داشت و آن اینکه ، کسانی که در سایه امن ۶ ساله با رزومه های آبکی هر کاری کردند و هر جایی رفتند و هر سمتی گرفتند دیگر حنایشان رنگی ندارد و باید بدانند که همه انسان های خداوند حق دارند و باید به دیگران هم میدان بدهند. .
من در عجبم چرا روزی که رییس فدراسیون قبل با درگیری با رییس هیات بوشهر ، شمشیر را از رو کشید و بوشهر و جوانانش را به خاک سیاه نشاند افراد شایسته! و توانمند! به رییس فدراسیون نگفتند که شما با رییس یک استان درگیری دارید بچه های بوشهر چه گناهی مرتکب شده اند که باید در لیست سیاه قرار بگیرند؟ آن روز سکوت افراد به ظاهر شایسته چه پیامدی داشت، جز تحقر استان زرخیز بوشهر پایتخت انرژی خاورمیانه؟
من متعجبم که افراد شایسته! و توانمند! وقتی بهترین مربیان تیم های ملی را ۶ سال خانه نشین کردندچرا سکوت کردند و خود تمام سفرها را رفتند و کلامی نگفتند؟
من متعجبم کسانی که دفترچه کذایی ساخته بودند فریاد می زدند و مهندس شهنازی و مهرداد علیقارداشی را به انواع تخلفات متهم می کردند وا اسلاما سر می دادند امروز گل تهیه می کنند و برای رییس فدراسیون راه ترسیم می کنند. چگونه فکر می کنیم که آقای قارداشی با شایسته ها کار نمی کند که فقط افراد فدراسیون قبلی شایسته بوده اند؟ چرا کسی به فکر شایسته های ستم دیده نیست؟ چرا کسی در ۶ سال گذشته شایسته های بیرون مانده را حمایت نکرد؟
من به عنوان کسی که در این انتخابات برای پیروزی حامیان اصلی تنیس روی میز و مردان اصیل این ورزش تلاش کردم و شفاف به خیلی از روسای هیات ها گفتم و قسم دادم که نگذارید درخت تنیس روی میز از ریشه سوزانده شود و حساسیت این انتخابات را به دوستانم در وزارت آموزش و پرورش و بازیکنان ملی پوش گوش زد کردم و با منطق رای آنها را با عشق فقط برای ازبین بردن تفکر انحصاری و خودخواهی به صندوق جناب قارداشی واریز کردم امروز به نمایندگی از اکثر استانها ، دیگر سکوت نخواهیم کرد و برادرم علیقارداشی که امروز پرچمدار واقعی تنیس روی میز کشور است باید این خیال طمع را از اندیشه کسانی که خود را شایسته و تواتمند می دانند خارج نماید زیرا امروز تمام استانها و مربیان و داوران شایسته که با زیاده خواهی افراد محدودی از صحنه تنیس روی میز بیرون مانده بودند نمیخواهند همان آش باشد و همان کاسه. چرا روزی که افشین نوروزی ملی پوش برای یک نقد ساده مورد بی مهری فدراسیون وقت قرار گرفت افراد شایسته و توانمند سکوت اختیار کردند؟ مگر نه اینکه با استعفاهای مصلحتی برای بازگشت و گرفتن امتیازی تازه تلاش می کردند؟ مگر نه اینکه منفعت طلبی را بر عدالت ترجیح می دادند؟ روزی که برای مهندس شهنازی و جناب قارداشی پرونده سازی می کردند شایسته ها و توانمندها کجا بودند؟ آیاعیار توانمندی و شایسته سالاری را چه کسی مشخص می نماید؟
کسانی که ۶سال شیره فدراسیون قبلی را کشیدند و روز انتخابات به رییس قبلی رای ندادند هرگز قابل اعتماد نیستند. رای سوخته کسانی که خود را به جمعیت عاشقی متصل کردند اصلا ارزشی ندارد. دیگر در دل ستم دیدگان و خانه نشینان تنیس روی میز که ۶ سال خون دل خوردند و دم نزدند این افراد هرگز جایی ندارند. کسانی که مثل خوره در تمام فدراسیون ها پول پارو می کنند و بعد تیم های شهرستانی برای هزینه سفر زمینی در ایران باید جلوی هزاران نفر تا کمر خم شوند تا آقایان همیشه خود را متولی تنیس روی میز بدانند را کجای این سینه سوخته باید جا داد.
جناب آقای علیقارداشی ریاست محترم و به حق فدراسیون تنیس روی میز جمهوری اسلامی ایران!
شما رییس فدراسیون تنیس روی میز ایران هستید و ما اگر نگویم ۳۱ استان ۲۷ تا ۲۸ استان تا همیشه با شما خواهیم بود و هرگز شما به رای کسانی که رنگ عوض می کنند نیازی نخواهی داشت پس مردانه و با پشتیبانی استانها بایست و انسان های عاشقی را که تحصیل کرده اند متخصص اند مربی بین المللی اند و با ناجوانمردی خانه نشین شده اند یا داوران جوانی که به علت عدم استفاده و به جرم دور بودن از مرکز و هزینه ایاب و ذهاب آنها خیلی می شود و …غریب مانده اند و مردان نیک روزگار را از تمام استان ها به دور خود دعوت کن واین را هرگز فراموش مکن برادرم که کمیته ها و خصوصا سازمان های یک نفره هزینه بردار و دهن پر کن که می تواند به وسیله کمیته داوران و مربیان و یا کمیته فنی انجام گیرد را مرخص کن که همین سمت های دست و پا گیر فردا جز هزینه و دردسر چیزی را به همراه نخواهد داشت.
دل من به فکر هیچکس جز تنیس روی میز و فرزندان مملکتم و شخصیت نجیب علیقارداشی نمی سوزد. من در سیزده سالگی ، در جبهه های جنوب مقدس در دفاع مقدس جانباز شدم و امروز حس می کنم باید لباس رزم بپوشم و در کنار فرمانده ام جناب قارداشی بایستم وسربازی فداکاری باشم برای رفاه وطن نه فکر غناییم باشم و مال اندوزی و سفر های باد آورده .امروز خیلی ها که بر اساس رابطه بر جایی تکیه زده بودند احساس خطر کرده اند و می دانند اگر ضابطه ای در کار باشد آنها تا سالهای سال به ورزش باز نمی گردند.
جناب آقای علی قارداشی عزیز ، تمام استانها و ستم دیدگان به فکر انقلاب منطقی و عقلانی شما برای اعاده حیثیت تنیس روی میز ایران هستند و هرگز نمی پذیرند کسانی که به ناحق و با تخریب بزرگان تنیس روی میز عنان اختیار را در دست داشتند باز سوار بر جریان آب باشند.برای من تمام زحمتکشان عرصه ورزش عزیزند و تلاش آنها بی اجر نمی ماندو هرگز نمیتوان آنها را نادیده گرفت اما نگذارید بساطی که درفوتبال مملکت گسترده شده است و هر روز یکدیگر را محکوم می کنند و اتفاقات ناگواری که بر فوتبال حاکم است خدای ناکرده با خود خواهی چند نفر گریبان گیر تنیس روی میز شود که جمع کردن آن با هزینه های سنگینی همراه خواهد بود.
یا رب مخواه که دراین راه پر خطر اندیشه ای به حرمت ما پشت پا زند
وطنم پاره تنم….
برادر کوچکی که تا آخر در کنار شما بی مزد ایستاده است
خلیل شیخیانی
رییس هیات تنیس روی میز استان بوشهر
به نمایندگی از اکثر استانهای ایران