بازشدن گره هاي کور مديريت پینگ پنگ کشور شکل و شمايل گوناگوني دارد؛ شايد يک مديربراي ماندن به دانش و اطلاعات ورزشي اش اشاره کند، شايد ديگري از فعاليت ورزشي خودش بگويد و يک مدير ديگر هم با استعفا کنار بکشد، اما آنچه که برآن ظلم ميشودو کمتر مورد توجه قرار ميگيرد؛ واژه اي به نام” تنیس روی میز ” است
بنابراين بايد پذيرفت که اين دعواها يا اين مناظره ها بيشتر رنگ و بوي شخصي دارند و فرجام آن نيز هيچ فايده اي براي پینگ پنگ کشوردر پي نخواهد داشت.اتهام ها و بعضا کج رفتاري ها ادامه دارند و با همين روش است که روز به روز به کهنه شدن دردها و مشکلات پینگ پنگ کشور افزوده ميشود.
برخی از دوستان برای اینکه نشان دهند با مديريت ورزش بيگانه نيستند از بررسي برنامه هاي فدراسیون های قبلی و فلان و بهمان گرفته سخن به ميان می آوردند، اما به نظر ميرسد که گره کور اين شکل از مديريت در زواياي ديگري پنهان شده است؛ پست و مقام خوب است به شرط آنکه بتوان به درستي و با اشراف کامل براي حوزه تحت اختيار مديريت کرد.
به راستي نمايندگان و همه مسئولاني که وارد عرصه ورزش شده اند چه تصوري در مورد مردم و قضاوت افکار عمومي دارند؟ در اين شرايط و در بازار داغ ضد و نقيض گويي ها آيابايد به حرف هاي چه کسی صحه گذاشت و به او اعتماد کرد.هزاره ارتباطات را پشت سر ميگذاريم اما مسئولان عزيز ورزش دوست ما هنوز اندر خم کوچه تناقض گويي ها و… قرار دارند.
گماشتن افراد سياسي در ورزش کشوردر حالي كه اين همه كارشناس خبره ورزشي در كشور وجود دارد توهين به جامعه ورزشي كشور و دوست داران اين حوزه نيست؟ آيا تا به حال حضور سياسيون در ورزش كارنامه روشني داشته است؟
هواي ورزش کشور اين روزها آفتابي نيست. کسي منکر تک موفقيت هاي ورزشي برخي اتفاقت ملي نيست. اما بايد دانست که با وضع موجود و اشتباهات خنده دار و البته پر آسيبي که اين روزها رخ ميدهد، به هيچ وجه نميشود منتظر آينده مطلوب و مدال هاي رنگارنگ ايران در رقابت هاي ورزشي بينالمللي بود.
از دیگر سو لطفا سری هم به زیر نویسهای مطالب سایت بزنید وخود قضاوت کنید که چقدر بدنبال مطالب کارشناسی و پیشرفت هستیم؟؟؟
آيا ايجاد وزارتخانه ورزش و جوانان و معرفي وزير براي توليت ورزش کشور توانست اين راسامان بخشد يا اينکه دخالت هاي دولت و بي توجهي مديران ارشد ورزش کشور سبب ساز بهم ريختگي بيشتر اين اوضاع است…؟!