از مدير ارشد يك سازمان سوال شد: «شما در اداره تان شايسته سالاري داريد؟»
مدير كمي فكر كرد و گفت: «اسمش بنظرم آشناست. بايد از كارگزيني بپرسم ببينم كارمندي به اسم خانم شايسته سالاري داريم يا نه؟»
متاسفانه آنچه امروز در بیشتر سازمانها و ادارات وجود دارد عدم شایسته سالاری ومدیریت ارزش است.مديريت ارزش شيوه اي است براي مديريت كه با استفاده صحيح از منابع انساني، توسعه مهارتها و ترويج هم افزائي و خلاقيت ها به دنبال بيشينه نمودن كارآئي سازمان است.به زبان بسیار ساده خواسته و انتظار معترضین از سیستم مدیریتی پینگ پنگ کشور این است که می بایست هرکس سرجای خودش قرار داشته باشد واهم ماجرا در ارتباط با بحث افراد باتجربه و اهلیت دار خانواده پینگ پنگی است.
عموم معترضین اعتقاددارند که بیشتر مسئولیتهای کلیدی در ساختار فدراسیون یا خالی است یا اینکه افرادی در راس آن قرار گرفته اند که سررشته وسابقه ای در حوزه پینگ پنگ کشور ندارند.از یک سو مدیران ومدیریت در هر سازمانی حق دارند که افراد مورد نظر خود را انتخاب وگزینش نمایندواز دیگر سو هیچ اشکال عقلی و علمی در مشورت و همگرایی با بازیکنان در انتخاب افراد باسابقه وکاربردی تر وجود ندارد.هریک از بازیکنان با دارا بودن سابقه های طولانی و سریالهایی از قهرمانی و مدال آوری و افتخار هستند و مسلما سالها خاک وخون خورده این رشته ورزشی بوده و دقیقا به حسب همین سابقه و افتخارات وکسوت است که از مسئولین فدراسیون انتظار هماهنگی ؛مشورت و نظر خواهی بیشتری دارند.
آیا اگر جلسات رسیدگی به حل اختلاف با مدیریت و انعطاف پذیری برجسته تری انجام می پذیرفت کار به اینجا ختم می شد؟اصولا هیچکس فکر این عواقب را هم نمی کرد.مسئله اراک بسادگی قابل حل و فصل و با نتیجه گیریهای منطقی تری می شد این اتفاق را به فراموشی سپرد.اما متاسفانه همین ماجرای نه چندان بزرگ باعث و بانی بروز مشکلات فراوانی گردید که همگی شاهد آن هستیم.
فراموش نکنیم جامعه پینگ پنگی کشور یکی از سالم ترین و شفاف ترین و در عین حال آگاه ترین و باسوادترین جامعه ورزشی کشور محسوب میشود. آیا هنوز باید مشکلات خانواده پینگ پنگ را غیر پینگ پنگیها وعموم هم بشنوند؟این مشکلات و اعتراضات تا کجا باید امتداد داشته باشد؟
دیدگاهتان را بنویسید