نزديك به ۵۰ سال نحوه تعيين روساي فدراسيون هاي ورزشي در ايران به شكل انتصابي بود تا اينكه در زمان رياست مصطفي هاشمي طباء مصوبه اي شكل گرفت كه تعيين روساي فدراسيون ها انتخابي شد و محسن مهرعليزاده در زمان رياست خود اين مصوبه را اجرا كرد.
هرچند در اين مصوبه، يك تبصره اي گنجانده شده است تا در زمان لزوم، عزل و نصب رييس يك فدراسيون از طريق بالاترين مقام رياست سازمان تربيت بدني قابل پي گيري و اجرا باشد، كه البته در مجامع عمومي فدراسيون ها در نهايت در اين خصوص نظرات و آرا در جمع به رأي گيري گذاشته مي شود.
و شايد با تكيه بر اين تبصره بود كه مهندس علي آبادي رييس سازمان تربيت بدني كشور از اواخر سال گذشته و به طور صريح تر از اوايل امسال، سخن از تغييرات روساي ۷ تا ۸ فدراسيون ورزشي ازجمله كشتي و فوتبال كرد.كه نخستين تغيير آن رفتن طالقاني از رياست كشتي و آمدن محمدرضا يزداني خرم از فدراسيون واليبال به حوزه كشتي كشور بود و اين تغيير بسياري از نقادان را به نوشتن و سخن گفتن واداشت.
به هرحال موج تغييرات روساي فدراسيون ها به عنوان يك خبر جريان ساز در مطبوعات و سپس در سطح جامعه چندي است كه بسياري را به خود مشغول داشته است. صرف نظر از نام يك فدراسيون و يا نام يك رييس در اين گزارش به ويژگي ها و مولفه هاي مديريتي در حوزه ورزش اشاره شده است كه درپي مي خوانيد.
ماهيت مديريت ورزش
مقوله مديريت در ورزش و تربيت بدني از ساير جهات مشابه ساير بخش هاي مديريتي تصميم ساز و تصميم گير كشور است، اما شايد بتوان گفت به دليل ماهيت ورزش و حاشيه داربودن آن كه طيف وسيع و گسترده اي را دربر مي گيرد از اهميت بيشتر و حساس تري برخوردار است.
از اين رو هر نوع تحول و تغيير در ورزش و تربيت بدني كشور قابل لمس و عيني تر و روشن تر است و آثارش در سطح جامعه به ويژه با بازخوردهاي وسيعي شكل مي گيرد.
امروزه با رشد و توسعه تكنولوژي و اطلاعات، مديريت هم مبتني بر اين روند، درحال دگرگوني سريع و عيني است و مرز مديريت سنتي و آمرانه درحال گذشتن است و اطلاعات و نوآوري و خلاقيت در مديريت از موضوعات بااهميت محسوب مي شود.
امروزه به دليل دستيابي جهان به شاخص ها و استانداردهاي قابل قبول و قابل تعريف براي همه كشورها، مسير رشد و توسعه كاملا قابل نشانه گذاري شده است و تعيين جايگاه و رتبه در ميان سايرين به سادگي قابل ارزيابي است.
جامع نگري و برنامه ريزي بلندمدت ازجمله مباحث مهم پيش روي مديريت در همه بخش ها به ويژه در حوزه ورزش (با قدرت زياد دربرگيري و فراگيري آن) است.
دكتر سيد اميراحمد مظفري در اين باره مي گويد: واقع بيني و واقع گرابودن ازجمله نكاتي است كه بايد در تدوين شاخص ها و معيارهاي ما گنجانده شود.
بايد جايگاه واقعي و درست خود را در داخل سيستم تعريف كنيم و براساس آن نقاط قوت و ضعف آن را بررسي كنيم تا از يك وضع موجود به يك وضع مطلوب تر تغييرجهت دهيم. با چنين ديدگاهي مي توانيم نقاط تهديد و ضعف را تبديل به فرصت كنيم و با جهت گيري درجهت تقويت آن عمل كنيم.
اعمال مديريت هاي سليقه اي و گرفتاري در دام روزمرگي و شعار به جاي عمل مانع از تحقق برنامه ها مي شود و فرصت ها و سرمايه ها را تلف مي كند.