با بستن سايت پايگاه تخصصي پينگ پنگ كشور بايد جامه عزا پوشيد و به سوگ پيكر نيمه جان تنيس روي ميز ايران عزيز نشست

من به خال لبت اي دوست گرفتار شدم چشم بيمـار تو را ديـدم و بيمار شدم

فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم همچو منصور خريدار سر دار شدم

غم دلدار فكنده است به جانم، شررى كه به جان آمدم و شهره بازار شدم

درِ ميخانه گشاييد به رويم، شب و روز كه من از مسجد و از مدرسه، بيزار شدم

جامه زهد و ريا كَندم و بر تن كردم خرقه پير خراباتى و هشيار شدم

واعظ شهر كه از پند خود آزارم داد از دم رند مى آلوده مددكار شدم

بگذاريد كه از بتكده يادى بكنم من كه با دست بت ميكده بيدار شدم

در جامعه اي كه خيمه صلح و دوستي را ويران وخيمه ظلم ظلمت را بنا نمودند وانسان را اسير فرهنگ در اصل بي فرهنگي و آواي دلخراش هواهاي نفساني برجهل پايكوبي و هلهله كشان مي كند تنها چيزي كه به بشريت اميد به زيستن مي دهد ايمان و عشق به حضرت احديت و وجود مردان پاك و بي آلايش آن حضرت مي باشد. (كيست مرا ياري كند)”

((سيد منصور علوي ،تو همان منصور خريدار سردار ديروز جنگ تحميلي و امروز پينگ پنگ ايراني))

خلق حماسه ها و اثرهاي جاودان از آن مردان بزرگ است و چه زيباست که تاريخ را مردان بزرگ و خدايي مي سازند، يکسال پيش که سخني از اين ورزش مظلوم به ميان مي آمد همه ي ما جز برتري و خودبيني حق ديگري براي خودمان متصور نبوديم و اما تولد فرزند خلف پايگاه تخصصي پينگ پنگ که از سوي افکار جاودانه ات باعث عيان شدن بسياري از نهان هايمان شد که با ترديدي از داشتن بسيار اندک مان مواجه شويم و در اين ميان با تاييد هيچ بودنمان در وجودمان را به نمايش درآوردي و پيدايش حضور انقلاب آنهم فقط از جنس خودمان در اين وانفسا که عشقمان تنيس روي ميز که مبدل به تنيس زير ميز است که از آشفتگي و از هم گسيختگي تا پرتگاه نابودي مي رفت،انقلاب مجازي تو با آن هوش مثال زدني ات که تقريبا 30 سال است ميدانم جاني دوباره بخشيدي، انقلاب هرگز رهبران و کاريزماي هدايت گر خود را حذف نمي کند، منصور عزيزم مي دانم که خوب مي داني و مي دانند که خلق اثر جاودانت باعث بروز چه احساسات و عواطف همراه با منطق ،جداي از پيشرفت اصولي، به پينگ پنگ هديه کرده اي و بچه هايي را سراغ دارم که براي ديدن جاودانه ها ،اسطورها و سرآمدن الگوهاي اخلاق اين ورزش به هر نحوي که ميشد خانوادها و پدران و مادران خود را مجبور مي کردند به دنياي مجازيت يا با خريد سيستم و يا باتکميل آن وارد شوند و بالعکس چه اشکها و شوق هايي که هنگامي عکس و مصاحبه اي و خبري از فرزندان دلبندشان در اين پايگاه مردمي مي ديدند زبان به دعا و تحسين و عاقبت خيري برايت مي گشو دند و تازه درک مي کردند در راه رسيدن به اهداف والا و سر منزل مقصود عزيزشان در ورزش بايد راه تو را ادامه دهند وهمه وهمه وهمه را تو هديه و ارزاني دادي،راهي که داشتن اربابان رسانه اين رشته و فدراسيون در يک دهه براي خانواده واقعي پينگ پنگ انجام ندادند.

سيد بزرگوار:

آنهايي که انکار مشکل و انتقادها را بي اثر ميدانند شک نکن و ايمان داشته باش که در چنگال حقيقت سازنده درست شما اسير هستند و خوب ميفهمند که کل مجموعه اقليتشان را در برگرفته ولي همچنان مانند کبک سر به زير برف برده اند.

در اين برهه حساس که پينگ پنگ ايران به خاطر نظرات شخصي و اعمال نفوذ صاحبان غير واقعي رو به زوال است؛ آيا نمي داني سهم عمده براي نجات آن، پايگاه تان است؟؟؟؟

سيد شيرين تر از جان خدا قوت

با تمام وجود دستان پر توان شما و خانواده عزيزت را مي بوسم که با تمام ناملايمات و پستي ها و بلنديها و فشارها بدون داشتن هيچ چشمداشتي براي اثبات حق و حقانيت تلاش کردي و در اين راه مقدس از هيچ هزينه اي ابا نداشته اي و در عمل هم ثابت کردي که ماندگاري و دختر گل ايران زمين زهرايت را با اقتدار بر بام ايران نشاندي تا حرف آن پير فرزانه سفر کرده را اثبات کني (که در نهضتي که براي خدا باشد شکست نيست).

در محيـــط ما فـــضاي گـــرم ياري، تنــــگ بُود

قصــــــه و هــــر گفتمان گــرم ما، از جنگ بُود

هـــــر که را بيني غمي دارد بدل از بيکسي

قـــلب ها بشکسته و چهــــــــره پر از آژنگ بُود

نُخــــــبگان شهر از غفلت به خود پيچيده اند

افتخـــــار فکـــــر شان از چــرس يا از بنگ بُود

از دروغ و خدعه و از مکـــــر ميسازند سخن

پيش اهــــل خبــــره ميگويند اين فرهنگ بُود

پيش ما لاف حقيقت نيست حرف مُفت کس

آقاي علوي ، مي داني فرق اين فرزند يکساله ات با فرزند گلت زهرا جان چيست؟ زهرا را تو و مادرت پرورش داده ايد، اما اين پايگاه نتيجه زحمات شما و مربيان و داوران ، بازيکنان ، پيشکسوتان ؛ اسطوره ها و حتي موافقان و مخالفان و يا آنهايي که با ندانم کاري سوژه و خبرساز مي باشد، بنابراين، فرزند جامعه تنيس روي ميز کشور است. شايد نداني با رفتنت چه ضربه سنگين و غير قابل جبراني بر پيکر نيمه جان پينگ پنگ زده و بي راه نيست که با تعطيلي سايت پايگاه تخصصي تنيس روي ميز کشور با مديريت سيد منصور علوي رخت عزا برايش پوشيده و به سوگ بايد نشست. اين فرزند کشي گناهي است بزرگ.

با حذف تنها ابزار تظارتي تنيس روي ميز تنها ديگر بايد در اذهان به دنبال حق و حقيقت گشت و آقايان با خيالي آسوده به نا حق با خودشان تقسيم قدرت کنند ، پس بمان که ماندنت شرط بقاي حق و رفتنت مفرح ذات نااهلان اين ورزش است.شمايي که قلبها و دلها را از سيستان رستم دستان، خراسان پاکان، گيلان و مازندران خوبان ، آذربايجان با ايمان، کردستان قهرمان ،لرستان دليران و خوزستان شيران و…… با يکرنگي و صفا بهم نزديک کرده اي. با دوش گرفتن اين وظيفه مهم نشان ده که اقبال، فواد،جميل، ليموچي و….. ماندني است و چه کساني که پشت اين ميزها آمدند و رفتند و بر مرکب مراد سوار بوده اند پياده خواهند شد و باز ما مي مانيم و ما. پس بتاز که جامعه سي هزار نفري پينگ پنگ کشور در رکابت مي باشند و آنرا با نظرات و ديدگاههاي و تشويق هايشان حامي ات بوده اند. ترديد نداشته باش که حق پيروز است و به اين اقليت ثابت مي کنيم که ما اکثريت برحق مي باشيم. پس به ياري دادار بي همتا و بزرگ بخش انگليسي اين سايت را با کمک همه راه اندازي کرده تا راه مقدس و انقلاب پاک پينگ پنگ ايران را به همه ي جهان صادر و بدانند که ظلم پايدار نيست.

دست من و تو بايد اين پرده ها رو پاره کنه                               کي مي تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه

عزت پايدار و مستدام: خسرو مايلي