قالب خبری داریا نیوز

حسن گفت:

با سلام و عرض ادب.درود بر شما برادر دلسوز و عزیزوضمن تشکر فراوان از جنابعالی و تقدیر از دقت مبذوله در امور و اطلاع رسانی صحیح این سایت واقعا مایه مباهات است .کلیه مسائل و خبرهای این رشته ورزشی در ایران و حتی اصفهان از طریق شما باطلاع جامعه ورزشی استان میرسد و این مهم باعث شد هر گونه سوئ استفاده خبری که اثار مخربی را بدنبال داشت بی اثر باشد.در رابطه با اقای مولائی و کلا عملکرد صادقانه اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان که مدیریتی متخصص و متعهد و برنامه محور چون دکتر خدابخش با سیاستهای نهادینه کردن امورفرهنگی و اخلاق مداری به سرعت و با قاطعیت در جهت تبدیل به فعل برنامه های مدون و اساسی ان گام برمیدارند واقعا حای تشکر و قدر دانی داشته امیدوارم نظرات و مدیریت والای ایشان روزی بتواند مورد استفاده جامعه ورزشی در کلیه نقاط کشور عزیز اسلامیمان باشد.با تشکر

مهشاد گفت:

سلام
من از اقای مولایی ممنونم به خاطره مردانگی و عدالتشان.

زهرا گفت:

سلام اقای علوی واقعا ممنونیم بابت این خبررسانی دقیقتون.

ali گفت:

واقعا که توی سایت هر رشته ورزشی که میریم دعواست اخه تو پینگ پنگ هم دعوااااااااا؟؟؟؟؟؟>؟؟؟

سیامک گفت:

اونایی که از باشگاه ذوب آهن پولهای میلیونی میگرفتند وهیچ باشگاهی هم اونها را نمیگرفت حالا که افراد قبلی را مهره سوخته میدونه رنگ عوض میکنه و به خاطر پست های موقت وگذرا به همه چیز پشت میکنه.
اینو میگن نمک نشناسی وقدر نشناسی .همیشه حق را بگوییم اگر چه تلخ باشد.از مدیریت جناب اقای نیکوکار چیزی نمیدونم چون در دوره ایشان نبودم ولی اینو میدونم که از سال ۶۸ تا حالا دوره ای مثل مدیریت خانم سموعی نبوده.اینو در هر محکمه ای میگم وسر حرفم میمونم.امیدوارم هرکسی در راس هرم تنیس روی میز استان میاد به نفع این رشته باشه.به امید روزهای بهتر.

نظر

مهدی گفت:

با سلام و احترام خدمت مدیر محترم سایت
من از آقای علوی تشکر میکنم بخاطر اطلاع رسانی دقیق و لحظه به لحظشون از این استان مظلوم . باید از آقای مولایی هم تشکر کنم بدلیل انتخاب بجا و شایسته آقای سرائیان که یکی از بازیکنان مطرح استان در ۲ دهه اخیر بودن . به ایشون هم تبریک میگم و امیدوارم که با درایت و مدیریتی که در ایشون میبینم بتونن به این ورزش کمک کنن .

محمد گفت:

سلام و احترام — تشکر میکنم از آقای علوی و آقای مولایی و دکتر خدابخش .

مختاری گفت:

با سلام و احترام و تشکر از مدیریت محترم سایت جناب آقای علوی
اینجانب حسین مختاری یکی از کاندیداهای ریاست هیات استان در خصوص نظر آقای مهدی تکابی در مورد آقای سرائیان باید بگویم که ایشان از نفرات برتر تیم های اصفهان در رده سنی های مختلف در ۲۰ سال گذشته تا بحال بوده اند و نیز سابقه ۲ سال نایب رئیسی هیات تهران را در کارنامه خود یدک میکشند . همچنین از کسانی هستند که با طیفهای مختلف گروهی رابطه نزدیک دارند و هیچگونه مشکلی با هیچ شخصی ندارند و نیز تنها شخصی هستند که تقریبا همه جامعه تنیس روی میز استان اصفهان با ایشان تعامل دارند پس هیچگونه جنبه یکطرفه و یک جانبه را در مورد هیچ کاندیدایی رعایت نخواهند کرد . البته نظر ایشان هم قابل احترام است . با تشکر

مهدی گفت:

با سلام و عرض ادب خدمت مدیر محترم و سخت کوش سایت جناب آقای علوی
من واقعا متاسفم بدلیل اینهمه بی اطلاعی و اینهمه نادانی .
آقای علوی من از شما بابت این بی احترامی عذرخواهی نموده و امیدوارم گوشه ای از زحمات شما را که در امر اطلاع رسانی و بروزرسانی اطلاعات این رشته از گوشه کنار این مملکت جمع آوری و منتشر میکنید از شما قدردانی میکنم . افرادی هم که با این لحن سخن گفتن و طرز فکر صحبت میکنند برای ما کاملا شناخته شده اند . آنها کسانی هستند که منافعشان را از دست رفته یافته و فکر میکنند که دیگران مانند آنها دنبال منافع شخصی و پول و مقام میگردند در صورتیکه هیچ یک از عزیزانی که اینک در مسند هیات اصفهان قرار دارند به هیچ عنوان دنبال منافع شخصی و میز و مقام نیستند و فقط خالصانه بدنبال جلوگیری از نابودی این رشته هستند . امیدوارم که آنها نیز موفق و پیروز باشند . همچنین در مورد آقای نیکوکار نیز باید بگویم که ایشان بهمراه ۳ کاندیدای دیگر در رقابتی سالم و برابر قرار دارند و هر کس کارنامه بهتری از خود بنمایش گذاشته باشد و نیز در جهت پیشبرد این ورزش کمک کند قابل ستایش و احترام است .
در آخر باید خاطر نشان کنم که برادر ارجمندم دکتر خدابخش یکی از بالاترین و نمونه ترین مدیران ورزش حداقل در یک دهه گذشته بوده اند و ایشان جمعی از نخبگان و کاربلدان ورزش را در کنار خود جمع نموده که برادر بزرگوار آقای مولایی یکی از آنهاست و در جهت پیشبرد رو به رشد هر چه سریعتر ورزش استان تلاش میکنند . ضمن تشکر مجدد از این عزیزان

مهدی گفت:

با سلام و عرض ادب
باید بدانیم که سابقه ورزش تنیس روی میز اصفهان بر میگردد به سال ۱۳۵۰ که اکثر بازیکنان تیم اصفهان را بازیکنان دانشجوی خوزستانی و شهرستانی تشکیل میدادند . پس از آن تنی چند از عزیزان دلسوز و مخلص این رشته با تمرینات فراوان و سعی و تلاش زیاد توانستند خود را در این رشته به اثبات رسانده و یکی یکی آن عزیزان شهرستانی را به خارج از میدان برانند ( البته با بازی و مسابقه نه مثل بعضی از افراد که با رابطه و صرف هزینه های هنگفت و وعده و وعیدهای واهی این رشته را به نابودی کشاندند ) پس از آن توانستند به کسب مقامها و سکوهای بالای کشور دست یابند و توانستند با مطالعه و گذراندن کلاسهای متعدد مربیگری خود را به چهره هایی شناخته شده در کشور معرفی نمایند پس از آن کسانی برای اینکه بتوانند جایگاه نداشته خود را بدست آورند با دست زدن به هر اقدامی بنحوی این عزیزان را ناراحت کرده و از غبل بازیکنان بیشمار این عزیزان زمانی را سپری کنند اما به مرور زمان و پس از گذشت چند سالی بدلیل اینکه این بازیکنان از سن قهرمانی گذشته و هیچ زیر ساختی در این استان وجود نداشت و تمامی رده های سنی این استان در مسابقات قهرمانی کشور به رتبه های ۱۵ به بعد نزول پیدا کرده بودند . در آن شرایط باز همان منافع طلبان دست به دامان این عزیزان و دلسوزان شدند و باز کار از نو شروع شد و یکبار دیگر درخت خشکیده تنیس روی میز اصفهان جوانه زد و شروع به رشد و نمو نمود ولی پس از مدتی باز همان بازی تکرار شد و اینبار این عزیزان دلسوز دیگر باز نگشتند تا مدیران گذشته و حال دریابند که دلسوزان واقعی و سرمایه های اصلی این رشته چه کسانی هستند .
در هر حال این گوشه ای از داستان تنیس روی میز اصفهان بود برای کسانی که از لحاظ اطلاعاتی و شخصیتی بسیار فقیرند در عین ثروتمندی و نیز به ناصر عزیز که بهتر آنست با طناب پوسیده اشخاصی ….. با درون چاه نرود زیرا که خود را ته چاه خواهد یافت . در ضمن ناصر جان خیلی غلط املایی داشتی مههههنننننننندددددسسسسسسسسسسس

پینگ پنگ اصفهان گفت:

اداره کلی که با قصد انتقام و قدرت نمایی دست به هر کار غیرقانونی بزند بی شک ناموفق ترین مجموعه خواهد بود.

حسن گفت:

با سلام و عرض ادب.اقای علوی استفاده از وسائل ارتباط جمعی در جهت فرهنگ سازی و توسعه ورزش پهلوانی و اخلاق مداری بسیار خوب و قائل تقدیر بوده که از شما در این رابطه تشکر میکنم.اما استفاده از این مهم جهت منافع شخصی و بی احترامی به مدیرانی متعهد و متخصص که در شماره ۱۶ امده و نام و ایمیل مشخص اعلام نکرده اند دقیقاتخریب عزیزان دلسوز که خالصانه در ورزش خدمت می کنند بوده و باعث نابودی این ارزشها.اگر دارای نام و نشان صحیح باشند این حقیر به ایشان احترام ولی اگر از نام جعلی استفاده کرده اند باید فکری اساسی در رابطه با چند شخصیتی بودن خود از بدو تولد و تعمق در این رابطه را به ایشان توصیه میکنموچرا که از حق خود می توانم بگذرم ولی از حق عزیزان صادق زحمت کش در اداره ورزش و جوانان که خالصانه خدمت می کنند خیر.با تشکر.۰۹۱۳۱۱۳۳۸۰۹

گوهر گفت:

بهار که بیاید، رفته ام

قصه را که می دانی؟ قصه مرغان و کوه قاف را، قصه رفتن و آن هفت وادی صعب را، قصه سیمرغ و آینه را؟
قصه نیست؛ حکایت تقدیر است که بر پیشانی ام نوشته اند. هزار سال است که تقدیر را تاخیر می کنم. اما چه کنم با هدهد، هدهدی که از عهد سلیمان تا امروز هر بامداد صدایم می زند؛ و من همان گنجشک کوچک عذر خواهم که هر روز بهانه ای می آورد، بهانه های کوچک بی مقدار.
تنم نازک است و بال هایم نحیف. من از راه سخت و سنگ و سنگلاخ می ترسم. من از گم شدن، من از تشنگی، من از تاریک و دور واهمه دارم.
گفتی قرار است بال هایمان را توی حوض داغ خورشید بشوییم؟ گفتی که این تازه اول قصه است؟ گفتی که بعد نوبت معرفت و توحید؟ گفتی که حیرت، بار درخت توحید است؟ گفتی بی نیازی…؟
گفتی که فقر…؟ گفتی که آخرش محو است و عدم…؟
آی هدهد! آی هدهد! بایست؛ نه، من طاقتش را ندارم…

بهار که بیاید، دیگر رفته ام، بهار، بهانه رفتن است. حق با هدهد است که می گفت: رفتن زیباتر است، ماندن شکوهی ندارد؛ آن هم پشت این سنگریزه های طلب.
گیرم که ماندم و باز بال بال زدم، توی خاک و خاطره، توی گذشته و گل. گیرم که بالم را هزار سال دیگر هم بسته نگه داشتم، بال های بسته اما طعم اوج را کی خواهد چشید؟
می روم، باید رفت؛ در خون تپیده و پرپر.
سیمرغ، مرغان را در خون تپیده دوست تر دارد. هدهد بود که این را به من گفت.
راستی، اگر دیگر نیامدم، یعنی که آتش گرفته ام؛ یعنی که شعله ورم! یعنی سوختم؛ یعنی خاکسترم را هم باد برده است.
می روم اما هر جا که رسیدم، پری به یادگار برایت خواهم گذاشت.
می دانم، این کمترین شرط جوانمردی است.
بدرود، رفیق روزهای بی قراری ام!
قرارمان اما در حوالی قاف، پشت آشیانه سیمرغ، آنجا که جز بال و پر سوخته، نشانی ندارد….