امروز: پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۲:۳۹
آخرین بروزرسانی :
آذر ۲۵ام, ۱۳۹۰
سرخط خبری :
تبلیغات
ضعف پشتوانهسازی و استعدادیابی، باعث میشود یک ملیپوش بیش از ده سال عضو تیم ملی باقی بماند و فاصله نفرات نخست با نفرات بعدی یک سال نوری باشد! هرچند ضعف استعدادیابی و پشتوانهسازی موجب خوشحالی ملیپوشان فیکس و اطمینان خاطر و امنیت فکری آنان میشود، از بعد ملی، ضربه جبرانناپذیری به شمار میرود. همه مدالآوران…
ضعف پشتوانهسازی و استعدادیابی، باعث میشود یک ملیپوش بیش از ده سال عضو تیم ملی باقی بماند و فاصله نفرات نخست با نفرات بعدی یک سال نوری باشد! هرچند ضعف استعدادیابی و پشتوانهسازی موجب خوشحالی ملیپوشان فیکس و اطمینان خاطر و امنیت فکری آنان میشود، از بعد ملی، ضربه جبرانناپذیری به شمار میرود.
همه مدالآوران المپیکی رشتههای گوناگون در ورزش تخصصی امروزی جهان از ردههای نونهالان، نوجوانان و جوانان طی مسیر کرده تا در رده بزرگسالان یا احیانا جوانان،مدال المپیک را برای کشور خویش بیاورند، اما در ایران، ورزشکار ۲۷ سالهای که درمقطع بزرگسالان وارد تیم ملی شد، پدیده رقابتهای المپیک پکن لقب میگیرد که این موضوع، هرچند در جای خود قابل تقدیر است، اما خود هم رویدادی کمنظیر و هم نشاندهنده نبود سیستم برنامهریزی شده اصولی برای استعدادیابی و پشتوانهسازی است.
اما در رده مدیریت ورزشی نیز کشور ما دچارضعف استعدادیابی و پشتوانهسازی است، به گونهای که قهرمانان ملی و المپیکی مانتوانستهاند مراحل سیر صعودی رشد سازمانی را در ورزش بپیمایند و موانع سازمانی همچون مقاومت مسئولان غیرورزشی، باعث به هرز رفتن استعدادهای مدیریتی شده است.
ازاین روی، شاهد فعالیت مدیران غیرورزشی با بیش از ده تا بیست سال مدیریت در ورزش کشور هستیم که به لطف فقدان استعدادیابی و پشتوانهسازی مدیریت ورزشی همچنان مدیریت فدراسیونهای گوناگون را بر عهده میگیرند. همچنین شاهد منحرف شدن رشد صعودی قهرمانان درخارج از ورزش در سازمانهایی همچون شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و سازمانهای دیگر هستیم، در حالی که الگوهایی همچون «بکن باوئر» و یا «پلاتینی» مراحل ردسازمانی خویش را از ورزشکاری، کاپیتانی، مربیگری، عضو هیأت مدیره باشگاه و نهایتاریاست به ترتیب پیمودهاند و الگوی مدیریت ورزشی را همچون استعدادیابی ورزشی درردههای نونهالان، نوجوانان، جوانان و تیم ملی بزرگسالان به صورت سیستماتیک ایجادکردهاند، اما در ایران، قهرمانان دریافتهاند مراحل رشد سازمانی در ورزش وجودنداشته و جابهجایی افقی اتفاق میافتد؛
به این معنا که از ریاستهای موازی ورزشی همچون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و شهری میتوان به مدیریت ورزشی رسید! بنابراین بامقاوت مسئولان غیرورزشی در ورزش کشور به اجبار در سازمانهای ورزشی همچون شهرداریها،شورای شهر، مجلس، … مشغول به فعالیت میشوند.اما نکته مهم اینکه در این آشفته بازار مدیریتی ورزش، برخی از قهرمانان ملی وجهانی ورزش کشورمان از روی احساسات و عاطفه و نبود منطق مدیریتی، به ناگاه ازقهرمانی به ریاست فدراسیون مربوطه معرفی شده و بلافاصله هم معرفی آنان مردود اعلام میشود!در حالی که در الگوهای بینالمللی مدیریت ورزش، یک قهرمان باید به ترتیب مراحل مربیگری سطوح پایین تا ملی و سپس مشاور و هیأت مدیره و هیأت رئیسه و ریاست راتجربه کند.
پرش مدیریتی قهرمانان هرچند از جابهجایی افقی مدیران غیرورزشی به مدیریت ورزشی بهتر مینماید، اما الگوی ناقصی به شمار میرود.بنابراین میتوان نتیجه گرفت که پشتوانهسازی مدیریتی ورزشی در ایران هم همچون استعدادیابی و پشتوانهسازی ورزشکاران کشور دارای چرخه معیوب ناقصی است که عامل بزرگ آن، سازمان ورزشی و کمیته ملی المپیک است و نباید انتظار داشت اصلاحاتی همچون چسبیدههای به ورزش، مدیران غیرمتخصص، کارشناسان صوری، به زودی از چهره ورزش، محوشوند، زیرا مدیریت ورزشی، غیرورزشی است و قهرمانان ورزشیمان در مدیریتهای غیرورزشی به ناچار مشغول فعالیت میشوند و این مفهومی ندارد جز عدم شایستهسالاری!
متأسفانه هیچ کدام از مدیران پیشین و کنونی سازمان ورزشی در پشتوانهسازی مدیریت ورزشی و متخصص از قهرمانان ملی و جهانی کشور، نمره قابل قبولی دریافت نمیکند و به این واسطه، میتوان اطمینان داشت که بازسازی این راه اشتباه، زمانبر خواهد بود وهرچه این بازسازی دیرتر آغاز شود، دیرتر به پایان خواهد رسید.
نظرات کاربران در "زنگ خطر برای استعداد یابی وپشتوانه سازی بصدا در آمده است"
[…] زنگ خطر برای استعداد یابی وپشتوانه سازی بصدا در آمده اس… […]