متاسفانه این روزها شاهد فعل وانفعالاتی در عرصه حساس تنیس روی میز کشور هستیم که نه تنها کمکی به این رشته نیمکند بلکه هر روز باری بر بارهای منفی آن می افزاید ودوستان بیشتری را گرفتار خود میکند. قبلا ما در فیلمهایی از نوع هالیوودی با ناجیان تک نفره ای همچون سوپر من،رامبو؛آرنولدو….آشنا شده ایم…
متاسفانه این روزها شاهد فعل وانفعالاتی در عرصه حساس تنیس روی میز کشور هستیم که نه تنها کمکی به این رشته نیمکند بلکه هر روز باری بر بارهای منفی آن می افزاید ودوستان بیشتری را گرفتار خود میکند.
قبلا ما در فیلمهایی از نوع هالیوودی با ناجیان تک نفره ای همچون سوپر من،رامبو؛آرنولدو….آشنا شده ایم که فقط در حد فیلمها وتخیلات میگنجد.
در حال حاضر دوستان ما که خود تمام مشکلات تنیس روی میز کشور را خبر داشته و همواره آن را صلا زده اند در صورت خوشبینانه ترین فرض حتی در صورت کاربلدی مطلق یا سوپرمن بودن با تناسب شرایط جاری فدراسیون یک دست محسوب شده و از قدیم الایام بسیار شنیده ایم که (یک دست صدا ندارد)!
افکار عمومی محترم تنیس روی میز کشور را دعوت میکنم به این نکته توجه فرمایند که بطور مثال بازیکنی همانند وحید هاشمیان بازیکن با سابقه تیم ملی ایران برای اینکه در بحث مربیگری موفق باشد و طبق روش و منش به روز جهانی پیشرفت نماید در حال حاضر در یکی از باشگاههای دسته پنجم آلمان مشغول به کار شده است!بله یک باشگاه دسته پنجم!
آقای فواد کاسب بازیکن سالهای تیمهای ملی و سرمربی با سابقه ایران با آن همه سابقه و عملکرد وبا مدرک مرتبط ورزشی فوق لیسانس وقتی به امریکا جهت مربیگری هجرت میکند چند بازیکن مبتدی در اختیار ایشان قرار داده و او را متمرکز ساختن این دوبازیکن مینمایند.حال اینکه امریکا در تنیس روی میز زیاد قدرتمند محسوب نمی شود.
اما در ایران:
یک مربی خانم که صرفا با یک مدرک خشک و خالی مربیگری بدون اینکه علم تئوری و عملی تنیس روی میز را سررشته داشته باشد وبدون اینکه حتی یک بازیکن مبتدی را در حد روستا یا شهرستان یا استان پرورش داده باشد ،یک شبه وخلق الساعه آن هم بعنوان مربی تیم حساس ملی جوانان جمهوری اسلامی منصوب می گردد!
البته در فدراسیون تنیس روی میز این تنهامشکل نیست زیرا نمونه های فراوانی وجود دارد که میتوان از بیشتر رده های مربیان ملی در این ارتباط نام برد.
واقعیت انکار ناپذیر این است که با وضعیت موجود این ره به ترکستان ختم خواهد شد و هیچ شکی در آن وجود نخواهد داشت.
ما از آقایان مدعی سوال میکنیم که معیار برای انتخاب یا انتصاب مربیان تیمهای ملی چه چیزی می باشد؟
مگر نه اینکه باید در کارنامه خود دارای سابقه بازیکن سازی باشند؟مربیان شهرستانی باید در کارنامه خود سابقه پرورش بازیکنان در حد شهرستان و مربیان استانی باید در حد استان و مربیان ملی نیز بصورت منطقی باید در حد کشور و ملی دارای کارنامه ورزومه بازیکن سازی باشند.
حال سوال این است که مربیان محترم فعلی و حتی آنانی که قرار است جدیدا تزریق گردند(خبری در راه است!) چه سابقه بازیکن سازی در کارنامه خود داشته ویا دارند که یک شبه بر این مسندهای مهم گمارده می شوند؟
آیا هر کس یک زمانی وارد تیم ملی شده حتما مربی موفقی خواهد بود؟اصلا معیار برای مربیگری در تیمهای ملی چه چیزی است؟لابی گری؟باند بازی؟یارگیری برای توسعه و گسترش حاکمیت بیشتر خود؟شایسته سالاری؟پس تکلیف مربیانی که در این کشور با زحمت ومحرومیتهای فراوان در حال ساختن بازیکنان هستند چه خواهد شد؟
متاسفانه برخی افراد فکر میکنند اگر یکشبه بر مسند یک تیم یک دست و آماده و از پیش ساخته شده که تمام زحمات و هم و غم آنان توسط دیگران کشیده شده قرار بگیرند اگر خرده موفقیتی بدست آید از طریق آنان بوده است!
مطمئنا تنها راه و بهترین راه باتوجه به عملکرد قبلی آقایان درون فدراسیون استفاده و استخدام تمام وقت از مربیان ارزان قیمت اما برجسته خارجی است تا در کنار آنان از مربیان ایرانی نیز برای کسب تجربه بیشتر استفاده گردد.
هدف بعدی ما مشخص شدن رزومه واقعی نه صوری مربیان و تعداد بازیکنان ساخته شده وسطح آنان خواهد بود و مطمئنا در این روش قصد داریم ا ز طریق وکمک تمام رسانه ها روی خط مربیان متمرکز باشیم.
مطالب داغ و شنیدنی در این ارتباط در راه است …لطفا منتظر باشید.
مدیر سایت:سید منصور علوی