شاهرخ شهنازی میگوید که برای حفظ حرمت و کسوت افشارزاده از حضوردر انتخابات دبیر کلی کناره گیری کرد. دبیرکل جدید به اندازهای احترام کسوت و اعتبار افشارزاده را نگه میدارد که هنوز حاضر نشده کارش را شروع کند. او از دبیرکل سابق برای کارش اجازه و معرفی نامه خواسته است. وی بعد…
شاهرخ شهنازی میگوید که برای حفظ حرمت و کسوت افشارزاده از حضوردر انتخابات دبیر کلی کناره گیری کرد. دبیرکل جدید به اندازهای احترام کسوت و اعتبار افشارزاده را نگه میدارد که هنوز حاضر نشده کارش را شروع کند. او از دبیرکل سابق برای کارش اجازه و معرفی نامه خواسته است.
وی بعد از کنار گذاشته شدن از فدراسیون پینگ پنگ و در شرایطی که هیچ کس انتظار نداشت توانست بیشترین رای اعتماد را از مجمع بگیرد. او اعتقاد دارد اگر چه رقیبانش مدیران بالیاقتی بودند اما این خواست خدا بوده که بتواند در انتخابات موفق شود. اما در عین حال تاکید میکند که پست و مقام و منصب چیزهایی نیستند که انسان بتواند به آنها تکیه کند و فقط دوستیها هستند که میمانند.
به گزارش پایگاه تخصصی پینگ پنگ کشور وبه نقل ازخبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شاهرخ شهنازی دبیر کل جدید کمیته ملی المپیک گفت و گویی با ایسنا انجام داده که آن رامیخوانید.
*شما در انتخابات دبیرکلی درحمایت از آقای افشارزاده کنار کشیدید، علت چه بود؟
از ابتدا به افشارزاده گفته بودم که اگر ایشان در انتخابات شرکت کند کنار میکشم. به او گفتم که در دوران کاری که با هم داشتیم به من خیلی محبت داشت. ما با هم نان و نمک خوردیم. به ایشان گفتم که شما انسان لایقی هستید. من به افشار زاده گفتم اگر در انتخابات شرایطی باشد که شما حضور پیدا کنید من انصراف میدهم. دوست ندارم کاری کنم که در تاریخ انتخابات باقی بماند. دوست ندارم رقیب شما باشم. اگر افشارزاده این کسوت را نداشت انصراف نمیدادم. قرار ما از اول همین بود. ما هر دو میدانیم اگر قولی بدهیم به آن وفاداریم و از حرفمان بر نمیگردیم. من به قولم عمل کردم و کنار کشیدم.
*چرا به خاطر افشارزاده تصمیم گرفتید که انصراف دهید؟
– من به افشار زاده گفتم که برای حضور در انتخابات به من اجازه دهد. انتخابات سر جای خودش، رای مجمع هم محترم، اما برای حفظ حرمت پیش کسوت، حاضر نبودم در انتخابات شرکت کنم. افشارزاده پدر همهی ماست. او بزرگ ماست. یک نفر از کمیتهی المپیک به من زنگ زده و گفته که انتخابات برگزار شده و شما بیا و کارت را آغاز کن. من به ایشان گفتم که وقتی شما با افشارزاده این گونه میکنید با من چه کار خواهید کرد؟ ما باید رعایت همه چیز را بکنیم. پست و مقام محدود به یک دوره است. اگر رفاقت نباشد دیگر زندگی چه ارزشی دارد؟
*بعد از انصراف افشارزاده شما بلافاصله اعلام کردید که می خواهید در انتخابات شرکت کنید، چه شد که دوباره به انتخابات برگشتید؟
– من انصرافم را به طور کتبی دادم. وقتی بحثهایی مطرح شد که افشارزاده نمیخواهد در انتخابات شرکت کند، خیلی فکر کردم هنوز مردد بودم که وقتی انصراف دادم برگردم یا نه؟ کفاشیان گفت، وقتی افشار زاده شرکت نمیکند شما چه کار میکنید؟ ایشان به من گفت که اشکالی ندارد به انتخابات برگردید. به علی آبادی گفتم که افشارزاده اجازه داده به انتخابات برگردم. او هم موافقت کرد. وقتی افشارزاده راضی بود انصرافم را پس گرفتم که اگر نبود دوباره بر نمیگشتم. من خطوط قرمزی دارم که می خواهم آنها را رعایت کنم. مشحون و شهریان خواستند که به انتخابات برگردم. البته بازگشت من به معنای موفقیتم در انتخابات نبود، اما شرایط به گونه ای پیش رفت که برندهی انتخابات شدم.
* وقتی شما به انتخابات دبیر کلی برگشتید شاید کمتر کسی تصور میکرد که شاهرخ شهنازی در رقابت با داورزنی و مرادی رای اعتماد از مجمع بگیرد.چقدر برای موفقیت در انتخابات برای خودتان شانس قائل بودید؟
-اصلا شانس زیادی نداشتم.خودم هم می دانستم که برای گرفتن رای کافی شانسی ندارم. حقیقت این است که تلاش زیادی نکردم. چون فکر نمیکردم جزو افرادی باشم که بتوانم رای بیاورم. انتخابات این گونه است وقتی افراد مستقل فکر کنند، به طور آزاد برگزار میشود.
* آقای شهنازی! قبل از برگزاری انتخابات خبرهایی شنیده میشد که از طرف وزارت ورزش با اعضای مجمع تماس گرفتند و خواستند که به یکی از کاندیداهای دبیر کلی رای دهند. به نظر شما فضای حاکم بر انتخابات دراین دوره چگونه بود؟
-من سالهاست که در ورزش هستم. در انتخابات این دوره به کسی دستور ندادند که به شخص خاصی رای دهند. لابیهای حاشیهای طبیعی است. ولی کسی اجبار نشده بود. اعضای مجمع هم افراد تابعی نبودند. وقتی وزیر میگوید که در انتخابات دخالت نمیکند، بنابراین کسی خودش را تابع تصمیمات وزارت ورزش نمیداند. به خصوص شخص وزیر اصلا دخالت نداشت. همه مختار و آزاد بودند. دکتر گودرزی اقداماتی کرد که دموکرات بودن انتخابات تقویت شود و رسما گفت هر کسی هر حرفی زده از طرف خودش بوده نه وزیر. اگر غیراز این بود نتیجهی انتخابات خیلی فرق میکرد.
*رقابت در سمت دبیر کلی بسیار نزدیک بود و نامزدها با فاصله ی کمی از هم قرار داشتند. در این باره بگویید.
– در دور اول ۲۱ رای آوردم. طبیعی است که وقتی افشارزاده در انتخابات شرکت نکرد یک سری از رای های ایشان به نام من ثبت شد و بخش دیگر به نام مرادی و در دور دوم هم ۱۳ رای از ۱۷ رای مرادی برای من بود. این کاملا مشهود بود که در دور دوم آرای مرادی برای من ثبت شد. من هیچ برآوردی نداشتم. فکر میکنم اعضای مجمع خودشان خواستند. حرفهای حاشیهای برایم اهمیتی ندارد. کسی که در انتخابات شرکت می کند با فکر میآید و رای می دهد. بدون تعارف میگویم که داورزنی مدیر لایقی است چون در سطح بین المللی کار میکند. من دنبال کارحاشیهای نیستم. او یک فدراسیون موفق را اداره می کند. مرادی هم دبیر کل کنفدراسیون وزنهبرداری آسیا است. مگر به راحتی میتوان دراین پستها کار کرد؟ هرکدام از دو رقیب من وزنههای سنگینی هستند. به هر حال مجمع فکر میکند. شاید برخی دلشان برای من سوخت ( با خنده) و شاید هم خواست خدا بود. شاید مصلحت این بود. اما من ایمان دارم که این سرنوشت را خدا تعیین کرد.
*شاید کمتر کسی انتظار داشت که در انتخابات دبیر کلی نام شما از صندوق رای بیرون بیاید. به نظرتان چه اتفاقی افتاد که وقتی کسی توقع نداشت دبیر کل کمیته ملی المپیک شدید.
–برخی میخواهند قبول کنند یا قبول نکنند اعتقاد من این است که لحظاتی وجود دارد که خدا برای انسان رقم میزند. شاید بعضی از کاندیداها ۱۰ برابر من مقبولیت داشتند اما زمانی هست که کس دیگری برای شما تصمیم میگیرد و مصلحتی در کار است. شب انتخابات سر سجاده دستانم را رو به آسمان بلند کردم و به خدا گفتم که نه دبیر کلی می خواهم و نه پست خزانهداری. اگر خودت مصلحت می دانی بحث دیگری است. از خدا خواستم که بیآبرو از انتخابات کمیته المپیک بیرون نیایم. خیلیها در این سالها که ازفدراسیون پینگ پنگ رفتم به من ستم کردند. اتهام اختلاس و دزدی زدند. از خداخواستم که سلامتم را به همه ثابت کند. این را فقط از خدا خواستم. هیچ وقت نمیتوان گفت که یک انسان آنقدر قابل است که فردی قابلتر از آن وجود ندارد. در انتخابات نامزدهای قابلی شرکت کردند. من هم تجربههایی داشتم. از خدا خواستم و میخواهم که کمکم کند و میگویم که ما هیچ چیزی نیستیم که مدعی باشیم. از خدا خواستم که به من عزت بدهد وحافظهای که این عزت را فراموش نکند. سعی میکنم این طور خودم را حفظ کنم. اگر هم مسئولیتی نداشته باشم مانند ۴ – ۵ سال گذشته در گوشهای مینشینم و اعتراضی ندارم.
*حدود ۵ سال پیش که از فدراسیون پینگ پنگ کنار گذاشته شدید، هجمههای زیادی به شما وارد شد. در این سالها چه کردید که مقبولیتتان برای موفقیت در انتخابات حفظ شده بود؟
– من در این سالها کتابهای عرفانی خواندم. وقتی زندگی نامه ی کربلایی احمد آقاتهرانی را مطالعه کردم تاثیر زیادی روی زندگی ام گذاشت. ایشان برای این که به خدا نزدیکتر شوند، ریاضت دینی می کشیدند و عبادت می کردند، ذکر می گفتند و برای مسلمانان زحمت میکشیدند. خیلی به او ستم میشد. بلا میدید و مدام بیمار بود. در بخشی از این کتاب خواندم که تهمتهای زیادی به ایشان میزدند و قصد داشتند که ایشان را بیآبرو کنند. اما ایشان همیشه شاد بودند. روزی یکی از دوستانشان از ایشان می پرسد که چرا ناراحت هستید؟ او گفته چون بی بلا هستم، ناراحتم. ایشان میگفته که خدا رویش را برگردانده که هیچ بلایی به سرش نمیآید. ما دراین اندازه نیستیم، اما اگر یاد بگیریم که بلا و مصیبت لطفی از جانب خداست، آن وقت زندگی آسانتر می شود. پستها و اسم و رسمها هیچ چیزی برای انسان ندارد. ما تا خرخره در نیازهستیم چطور میتوانیم ادعا کنیم.
*معمولا وقتی کسی سمت میگیرد دیگربه فکر گذشتگانش نیست. ازچه زمانی قصد دارید که کارتان را در کمیته ملی المپیک آغاز کنید.
– افشارزاده به من گفت که از امروز کارت را آغاز کن. او از من خواست که فرصتی دهم تا وسایلش را جمع کند. از این درخواست خیلی ناراحت شدم. گفتم یعنی من آنقدر انسان بدی هستم که بخواهم به شما فشاری وارد کنم. به ایشان گفتم به کمیته نمیآیم، دیروز هم نرفتم. کیومرث هاشمی هم به من زنگ زد به او هم گفتم تا افشارزاده به من زنگ نزند، به کمیته نمیآیم. من به افشارزاده گفتم شما باید من را به شیخ احمد معرفی کنید. از ایشان خواستم که نامهی معرفیام را به IOC و OCA بزنند. به ایشان گفتم اگر شما من را معرفی کنید اعتبار پیدا میکنم. قرار شد امروز نامهای به این نهادها زده شود. این نامه در دست تهیه است. من از افشارزاده خواستم که معرفم به مجامع بینالمللی باشد. عمری ازما گذشته، دنبال منصب بودن کار جوانترهاست.
*کار درکمیته ملی المپیک بسیار دشوار و سنگین است، سال آینده هم سال پرکاری برای ورزش خواهد بود. چه برنامه ای دارید؟
کار سخت است. من درجریان برنامهها بودم، اما در کارهای اجرایی دخالتی نداشتم. چون افشارزاده مسئول کارهای اجرایی بود. ازاین به بعد باید وارد جزییات شوم. مسابقات غرب آسیا خیلی نزدیک است. بعد از آن هم المپیک نوجوانان، بازیهای آسیایی و بازیهای ساحلی در پیش است. باید فورا جلسهی هیات اجرایی تشکیل شود. ما ظرف ۲ – ۳ روز آینده اولین جلسه را تشکیل میدهیم.
*افشارزاده زمان زیادی را صرف کار کردن در کمیته المپیک میکرد آیا فکر میکنید جایگزین خوبی برای او هستید و میتوانید روزانه ۱۷ – ۱۸ ساعت کار کنید؟
– پدرم در میآید! ( با خنده). افشار زاده تراکتور بود ما درشکه هم نیستیم( با شوخی) ماشاالله ایشان خیلی پرکار هستند و ما نمیتوانیم به او برسیم، اما سعی میکنم که همهی تلاشم را بکنم. ما تقسیم کار میکنیم تا کارها پیش برود. شانسی که آوردم این است که ترکیب هیات اجرایی خوب است. کیومرث هاشمی هم انسان مثبتی است.
*با توجه به اینکه شما برنامهی جدی برای حضور در پست دبیرکلی نداشتید و احتمالا با نامزدهای ریاست برای موفقیت درانتخابات لابی نکردید، فکر میکنید می توانید همکاری خوبی با کیومرث هاشمی به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک داشته باشید؟
– من تاکنون حتی یک مورد هم با کیومرث هاشمی اختلاف نداشتم. زمانی که در فدراسیون پینگ پنگ بودم او معاون فنی سازمان تربیت بدنی بود. به راحتی با هم کار میکردیم و مشکلی نداشتیم. روحیهی هاشمی متفکر، بساز و آرام است. او انسان اخلاق مداری است. ممکن است در کار اختلاف سلیقه داشته باشیم اما باید یک جایی کوتاه آمد. برای این که چالشی پیش نیاید من همه ی تلاشم را میکنم. اگر هم اختلافی وجود داشت حرف رئیس را گوش میدهیم و کوتاه میآییم.
*با توجه به تغییر ترکیب هیات اجرایی کمیته ملی المپیک آیا شاهد موج جدید تغییرات خواهیم بود؟
– من فکر میکنم ستاد کمیته ملی المپیک بسیار قوی است. فعالیت کمیتهها در زمان های مشخصی صورت میگیرد و دو سال یکبار باید انتخابات تجدید شود. دورهی برخی از کمیتهها به پایان رسیده.باید اسامی نفرات جدید درهیات اجرایی پیشنهاد شود و به بحث و گفت و گو گذاشته شود. قطعا افراد خوب و فعال حفظ میشوند. و به کارشان ادامه میدهند. برخی از کمیتهها مانند کمیتهی زنان توسط شهریان اداره میشد عملکرد قابل قبولی داشت. قطعا بعد از ارزیابی عملکرد کمیتهها دربارهی ادامه فعالیتشان تصمیم میگیریم.
*شما هنوز رئیس آکادمی المپیک هستید. تکلیف مدیریت این آکادمی چه خواهد شد. خبرهایی رسیده که واعظ موسوی جدیترین گزینهی مدیریت این آکادمی است.
– تا شخص جدیدی انتخاب و معرفی نشود من پیگیر کارهای آکادمی هستم. هیات اجرایی باید شخص جدید را تایید کند. من نام گزینهی خاصی را برای مدیریت آکادمی نشنیدم. آکادمی المپیک محلی آکادمیک و اجرایی است. این آکادمی بافتی کارشناسی دارد. خیلی از کارکنان این آکادمی تخصصی و استخدامی هستند. واعظ موسوی دربعد روانشناختی تخصص دارد. هیات اجرایی هم تشکیلاتی مستقل است. قبلا فشارهای زیادی به این هیات وارد می شد. ولی اکنون آرامش برقرار است. باید گزینههای مربوطه را بررسی کنیم تا به فرد نهایی برسیم.
*کارکردن در کمیته المپیک شاید بافعالیت در پستهای دیگرخیلی متفاوت باشد. آیا قصد دارید از تجربیات افراد گذشته استفاده کنید.
– قطعا من تیمی کار می کنم. وظیفهی دبیر کل انجام کارهای اجرایی است. سعی میکنیم تصمیمات با مشورت هیات اجرایی بگیریم. انصافا افشارزاده هم با نظر جمعی کار می کرد. من دوست ندارم تک روی کنم. دنبال اختلاف درست کردن نیستم. ما در بعد بینالمللی باید فعالیتهایمان را گسترش دهیم. یک سری از مدیران ما درنهادهای بینالمللی کرسی دارند. باید برای موفقیت یا حفظ کرسیها تلاش کنیم. هر چند قبلا افشارزاده در این زمینه خیلی فعال بود. ما راه او را ادامه میدهیم. اینطور نیست که بگوییم کاری نمیتوان کرد و یا بخواهیم معجزه کنیم. با فضای جدید سیاسی حاکم بر ایران باید خودمان را وفق دهیم. تلاش می کنیم با همهی توان نشستهای هیات اجرایی را پیش ببریم و به اهدافمان برسیم.