گفتوگو با محجوبه عمرانی، نفر دوم تنیس روی میز بانوان ایران
مصاحبه محجوبه عمرانی با جوان اونلاین
نویسنده : مونا قائمی
در تب و تاب جامجهانی فوتبال و لیگ جهانی والیبال، توجه به رشتههای ورزشی دیگر و ورزشکاران صاحبنام آنها خالی از لطف نیست، از اینرو پای صحبتها و درددلهای نفر دوم بانوان تنیس روی میز ایران نشستهایم. وی با آرامش، صبر و دقت به تکتک سئوالات ما پاسخ گفت و در گلایههایش بیش از آن که صرفاً به دنبال بازگو کردن مشکلات، کمبودها و ضعفها باشد، سعی در یافتن راهحل و رفع آنها داشت.
در این گفتوگو سعی شده است دغدغه بانوان ورزشکار ما در این رشته ورزشی بررسی شود، باشد که مسئولین امر بر این مهم همت گمارند و در جهت رفع موانع و در اختیار قرار دادن امکانات و تجهیزات لازم بیش از پیش بکوشند و عملاً قدردان زحمات این ورزشکاران و قهرمانان خاموش و پرتلاش و مربیان شایسته آنها باشند.
مختصری از خودتان بگویید.
سیده محجوبه عمرانی، متولد ۱۳۶۹ و دانشجوی رشته تربیتبدنی هستم. از هفت سالگی تنیس روی میز را شروع کردم و از سال ۸۰ تا الان ـ به مدت سیزده سال ـ عضو تیم ملی هستم. از همان بچگی یکی از وسایل بازیام راکت بود، چون پدرم بازیکن پینگپنگ بودند.
مربی اصلی که پایه تکنیک و بازی شما را ساخت، چه کسی است؟
بهطور قطع پدرم بهترین مربی بازیکنساز در ایران و در سطح آسیایی و جهانی و یکی از بهترینهای این رشته است. شاید خیلیها این حرف مرا رد کنند، چون ایشان به دلیل فروتنی و تواضع هیچ وقت خودی نشان نداد.
سال گذشته با چه باشگاهی قراداد داشتید؟
نیکاندیش شهرداری اصفهان.
آیا قراردادتان را با همین باشگاه تمدید میکنید یا با باشگاه دیگری قرارداد میبندید؟
فعلاً معلوم نیست. هنوز صحبت نکردهام. اگر باشگاهی باشد که پول بهتری بدهد به آن باشگاه میروم.
وضعیت لیگ بانوان و دستمزدها چگونه است؟
حدود پنج سال است وضعیت لیگ خانمها بسیار بد شده است. موقعی که قیمت ۲۰۶، دوازده میلیون تومان بود، مبلغ قراردادهای ما هم دوازده میلیون تومان بود.
برای چند ماه؟
بستگی به برنامه فدراسیون داشت که لیگ را چند ماهه جمع کند. هفت هشت تا تیم به صورت رفت و برگشت شرکت میکردند و حدود شانزده بازی انجام میشد. ممکن بود لیگ سه ماه طول بکشد یا پنج ماه. الان قرارداد ما در حد سه الی چهار میلیون تومان تنزل کرده و بهجای این که هر سال پیشرفت کنیم تا این اندازه افت داشتیم و وضعیت لیگمان بدتر شده است.
علت چیست؟
یکی از دلایلش خصوصیسازی باشگاههاست. پنج شش سال پیش که مبلغ قراردادم دوازده میلیون تومان بود، در تیم پتروشیمی تهران بازی میکردم که خیلی خوب حمایت میکردند، ولی چند سالی است که تیم نمیدهند، چون میگویند خصوصیسازی شده است و بودجه نداریم.
دلیل دیگرش عدم اقبال صدا و سیما که موجب بیرغبتی اسپانسر میشود، نیست؟
همین طور است. ما مسابقاتمان را حتی اگر آقایان در سالن هم نباشند با پوشش کامل برگزار میکنیم، پس مشکلی برای پخش این مسابقات از صدا و سیما وجود ندارد. میبایست با توجه بیشتر و جذب اسپانسر، این رشته رونق بگیرد و بازیکنان نوپا با دیدن وضعیت ما قهرمانان دلسرد و سرخورده نشوند، بلکه به ادامه مسیری که در آن قدم گذاشتهاند تشویق شوند.
البته وضعیت آقایان بهتر است و باشگاههایی مثل پتروشیمی بندر امام قراردادهای بالایی میبندند. به نظر من باشگاههای استان مازندران مثل کاله آمل و خونه به خونه بابل میتوانند با هزینه بسیار کم و با یکدهم قراردادهای سنگینی که باشگاههایی نظیر پتروشیمی با بازیکنانش میبندند، یک تیم دسته اولی که صد در صد امید قهرمانی داشته باشد برای خانمها تشکیل بدهند.
باید مدیریت و ارتباطات قوی وجود داشته باشد و با مسئولین این باشگاهها مذاکره و از پتانسیل بالقوه استان در جهت قهرمانی باشگاهی تیمهای بانوان استفاده شود.
سطح لیگ سال گذشته بانوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خیلی بیشتر از اینها باید پیشرفت کند. تنیس روی میز ورزش پرهزینهای است و کسی که میخواهد در لیگ بازی کند، اگر هزینه رویه راکت و رفت و آمدش در نیاید، انگیزهای برای ادامه ندارد. در سالهایی که باشگاهها حمایت بیشتر و حرفهایتری میکردند، بازیکنها از جان مایه میگذاشتند و در طول فصل و خارج از فصل تمرین میکردند. ورزش حرفهای یعنی این که ورزش شغل ورزشکار شود و در طول فصل همه چیزش را کنار بگذارد و فقط تمرین کند و در فصل لیگ، قرارداد خوبی ببندد تا هزینه ورزش زندگیاش تأمین شود.
خود من با این که دانشجو هستم میتوانم باشگاهداری کنم و کلاس خصوصی راه بیندازم، ولی این کار را نمیکنم، چون اگر بخواهم به این کارها بپردازم، از تمرینم میمانم و در بازیهای باشگاهی و تیم ملی ضربه میخورم. حالا که از این وجه دارم لطمه میبینم و کسب درآمد را کنار گذاشتهام، باید هزینههایم توسط یک باشگاه تأمین شود، ولی پنج شش سالی است که شرایط برای خانمها این طور نیست و به همین دلیل انگیزه خانمها پایین آمده است.
در نتیجه جوانانی که وارد عرصه لیگ و بستن قرارداد میشوند، وقتی ما را میبینند که وضعیتمان این طور است خیلی مأیوس میشوند و انگیزههایشان پایین میآید. مبالغ پایین قرارداد و لیگ ضعیف برای هر ورزشی ـ نه فقط تنیس روی میز ـ باعث افت آن ورزش میشود و تنیس روی میز هم از این قاعده مستثنی نیست.
چرا ملیپوشان ما در رقابتهای بینالمللی تنیس روی میز در ابتدای کار با اقتدار ظاهر میشوند و سپس سیر نزولی را طی میکنند.
آنچه که گفتید برای ما دقیقاً برعکس اتفاق میافتد.
چطور؟
وقتی وارد رقابتها میشویم، روزهای اول اصلاً روی فرم نیستیم، ولی بهتدریج که به روزهای آخر مسابقات نزدیک میشویم عملکردمان خیلی بهتر میشود و ناراحت میشویم که ای کاش از روز اول خوب بازی میکردیم تا نتایج بهتری میگرفتیم. علتش این است که به اندازه کافی تجربه سفر برون مرزی و مسابقه با رقبای خارجی را نداریم. ما باید به شکلی مستمر در فضای مسابقات بینالمللی باشیم تا برایمان عادی شود که متأسفانه این طور نیست. به همین دلیل وقتی سالی یک بار به یک مسابقه جهانی میرویم، در ابتدای کار دست و پنجه نرم کردن با بازیکنان قوی خارجی برایمان سخت است. کمکم که به فضا عادت میکنیم و برایمان عادی میشود، اواخر مسابقات خوب بازی میکنیم، ولی چون نتایجی که اوایل کار کسب کردهایم، تأثیرگذار است، معمولاً تا مرحلهای بالا میآییم، ولی متأسفانه نمیتوانیم صعود کنیم، در حالی که اگر قبل از اعزام به مسابقات جهانی، اردوهای برون مرزی و مسابقات دوستانه و تدارکاتی با سایر کشورها داشته باشیم یا حداقل حریفان قدرتمند تمرینی به داخل کشور بیاوریم، میتوانیم نتایج خوبی بگیریم. در مسابقات قهرمانی تیمی ژاپن که چند ماه پیش برگزار شد، دلیل عمده شکست ما همین کمبودها بود.
حضور مربی خارجی برای تیم ملی بانوان تا چه حد میتواند تأثیرگذار باشد؟
خانمهای مربی ایران خیلی زحمت میکشند و سعی میکنند از طریق اینترنت کسب اطلاعات و یا با هزینه شخصی در کلاسها و سمینارهای مختلف شرکتکنند و اطلاعاتشان را بهروز نگه دارند و در این زمینه هم پیشرفتهای زیادی داشتهاند، ولی برگزاری اردو با حضور مربیان خارجی خیلی کم است. البته چیزهای جدیدی یاد گرفتیم، چون برنامهریزیهایشان به استانداردهای جهانی نزدیک و واقعاً مفید بود.
الان مربی تیم ملی خانم لیموچی است که در سطح بینالمللی آموزش میدهند و مربی شاخصی هستند، ولی وقتی اردو نباشد و مطابق با برنامههایی که ایشان به فدراسیون ارائه میدهند هزینه نشود یا بودجهای برای ورزش بانوان وجود نداشته باشد، هیچ مربیای نمیتواند کار کند. مربی خارجی در کنار مربیان ایرانی و امکاناتی که فدراسیون از لحاظ بودجه در اختیارش میگذارد و در صورت عمل به برنامههای او خیلی مفید و مؤثر خواهد بود و نتایج بسیار خوبی میتوانیم بگیریم.
آیا تا به حال مربی خارجی برای تیم ملی بانوان به کار گرفته شده است؟
چند سال پیش یک مربی از کره شمالی به همراه یک بازیکن از آن کشور داشتیم و اردوی یک ماههای را با این مربی و بازیکن برگزار کردیم. اردوی بسیار خوبی بود و خیلی استفاده کردیم. یک مدت هم خانم لیموچی با یک مربی آلمانی هماهنگ کرده بود و ایشان هم چند وقتی در ایران حضور داشتند و طی یک اردو از تجربیات ایشان هم استفاده کردیم که در پیشرفت ما بسیار مؤثر بود. هر چند سال یک بار چنین اتفاقاتی میافتد که فایده ندارد. حضور چنین مربیانی میبایست مستمر باشد.
خاطرتان هست اسم مربی کره شمالی چه بود؟
اسمش خاطرم نیست، ولی چون به انگلیسی «coach» میشود مربی، به این خانم میگفتیم «کوچی»!
عدم حضور مستمر مربیان خارجی در ایران کمبود بودجه فدراسیون بود؟
فدراسیون میگوید ما برای قسمت خانمها بودجه کم داریم و در این قضیه مقصر نیستیم. اگر بودجه داشته باشیم هزینه میکنیم. وزارتخانه به ما بودجه کم میدهد. وزارتخانه هم میگوید بودجه ما کم است و همین طوری سلسلهوار گردن مسئول بالاتر از خودشان میاندازند، ولی حرف همه یک چیز است: کمبود بودجه!
با توجه به برتری چینیها که سالهاست گوی سبقت را از کشورهای صاحبنام این رشته ورزشی ربودهاند، چرا بازیکنان ما از پایه با تکنیکها، تاکتیکها و برنامه تمرینات آنها پرورش نمییابند؟
فیزیک بدنی در ورزش بسیار مهم است. بازیکنهای آسیای شرقی از لحاظ فیزیکی با ما فرق میکنند و ما از نظر فیزیک بدنی به اروپاییها نزدیکتریم. آسیای شرقی از نظر فیزیکی و چابکی بدن گروه خاصی هستند و چون از این نظر به آنها نزدیک نیستیم، برای همین شاید تقلید و الگوبرداری از آنها سخت باشد، ولی میتوانیم از متدها و روشهای تمرینات آنها استفاده کنیم. البته باید بگویم همه چیز تیم ملی چین محرمانه است و اصلاً لو نمیدهند، ولی ما چون کلاً از نظر فیزیک بدنی به اروپاییها نزدیکتریم برای همین از نظر تکنیکی، تقلید از آنها برایمان راحتتر است.
البته وقتی در مسابقات جهانی حضور مییابیم در کنار بازیکنان رده اول جهان تمرین میکنیم و بازیکنان چینی در میز کناری ما تمرین میکنند، میتوانیم از آنها فیلم بگیریم و از این نظر مشکلی نیست.
برای رسیدن به سطح بازی چینیها چه باید کرد؟
باید تمام زندگیمان در یک اردوی تمرینی سپری شود و بازیکنهایمان هر ماه به مسابقات خارجی اعزام شوند. برای نمونه در اردوی تیم ملی ژاپن که حرف دوم را در دنیا میزند، در سالن ۱۰۰۰ متری ۴۰۰ ـ ۵۰۰ میز قرار میدهند و کلی کفش درجه یک تنیس روی میز در تمام اندازهها در سالن موجود است که بازیکن مشکل کفش نداشته باشد، هزاران توپ در سالن ریخته است و امکانات دیگر نظیر رویه راکت و تخته درجه یک و لباس به صورت رایگان در اختیارشان قرار میگیرد و هیچ کم و کسری ندارند و از همه نظر تأمیناند. همه مسابقاتشان روی روال برگزار میشود، بهترین مربیان، بدنسازها و روانشناسها و بهترین اصول تغذیه را دارند. ما نمیتوانیم مثل آنها باشیم چون فدراسیون نمیتواند آن طور برای ما هزینه کنند.
ما با همین امکانات کم و با توجه به پتانسیل و هوش و استعداد بازیکنان ایران و با هزینهای که از جیب خودمان خرج میکنیم به این سطح رسیدهایم. اگر فدراسیون بخواهد بازیکنی در سطح یک بازیکن حرفهای چینی بسازد، باید خیلی هزینه کند. اگر کل بودجه فوتبال را برای تنیس روی میز خرج کنند، بعد از چند سال بازیکنان ما در این رشته به سطح بازیکنان حرفهای چین میرسند، ولی این کار را نمیکنند.
با شرایط موجود اگر بازیکنی مثل شما خودش بخواهد به آن سطح برسد، چه باید بکند؟ آیا با استفاده از اینترنت و مشاوره با متخصصین تغذیه و بدنسازی میتواند کاری کند؟
نهتنها در تنیس روی میز، بلکه هر ورزش دیگری خود فرد به تنهایی نقش ندارد. البته بخش اعظم کار به عهده خود ورزشکار است. من و برادرم بهترین مربی ایران و یکی از بهترین مربیهای دنیا را در اختیار داریم، ولی نمیتوانیم سالنی را که با سالن درجه یک مسابقات جهانی برابری کند، تهیه کنیم. وضعیت مالی ما اجازه نمیدهد مثل یک بازیکن مطرح جهان رویه راکت و تخته تهیه کنیم. آن توانایی مالی نداریم که هر ماه به هزینه شخصی در مسابقات جهانی شرکت کنیم. خیلی از مواقع استعداد و پشتکار باعث ایجاد انگیزه و پتانسیل در فرد میشود و همه چیز را جبران میکند و مثلاً بازیکنانی مثل نوشاد عالمیان، بازیکن چینی و برادرم پوریا بازیکن ژاپنی را شکست میدهند. همه اینها نشان میدهد کمبودها در مقابل همت و غیرت ورزشکار قابل جبران است. مسیر پیش رو خیلی سخت است، ولی شدنی است.
آیا به بازیهای آسیایی اینچئون اعزام خواهید شد؟
گفته شده است از آقایان سه نفر را میبرند. فدراسیون خیلی تلاش کرد از خانمها یک تیم بفرستد، ولی نتوانست و فقط میتواند یک بازیکن بفرستد که خانم شهسواری است، چون از لحاظ رنکینگ جهانی از من بالاتر است و من نفر دوم خانمهای ایران هستم.
استقبال و توجهی که به شما بعد از رقابتهای تیمی قهرمانی جهان در توکیو ژاپن شد، با توجه به قهرمانی مردان و زنان ما در مرحله مقدماتی چگونه بود؟
بازیکنانی در رشتههای رزمی و تیراندازی به مسابقات اعزام و قهرمان میشوند. در مصاحبههای آن خانم یا آقا میبینم که دو یا سه سال وارد آن ورزش و بهراحتی عضو تیم ملی و خیلی زود هم قهرمان شده است. در تنیس روی میز رسیدن به قهرمانی جهان خیلی سخت است. این رشته با رشتههای دیگر متفاوت است و یک بازیکن برای رسیدن به ردههای اول دنیا باید ثانیه به ثانیه زندگی و تمام بودجهاش را صرف این ورزش کند تا بتواند در آن مطرح شود. به همین دلیل وقتی ورزشکاران رشتههای دیگر قهرمان جهان میشوند و مسئولین توجه خیلی زیادی به آنها میکنند، ولی به امثال ما که در مسابقات بینالمللی مقام کسب میکنیم توجه کمتری میشود. مسئولین باید کارشناسی کنند که قهرمانی جهان در آن رشته چقدر با قهرمانی بینالمللی در تنیس روی میز متفاوت است. وقتی یک بازیکن تنیس روی میز در مسابقات بینالمللی مقام میآورد، چه بسا چندین برابر ورزشکار رشته ورزشی دیگر به او فشار آمده و زحمت کشیده است.
اصولاً قهرمانی در تنیس روی میز خیلی سختتر و سنگینتر از قهرمانی در رشتههای دیگر است. مثلاً در المپیک آسیایی چند سال پیش یک بازیکن بین هفت هشت شرکتکننده قهرمان آن مسابقات شده است، ولی در همان سال تنیس روی میز تا مرحلهای بالا آمد و نتوانست صعود کند. در آن رشته هفت هشت و در رشته ما ۲۰۰ شرکتکننده حضور داشتند. مسئولین اگر کارشناسی کنند و متوجه تفاوتهای رشتهها با هم باشند، بر مبنای نوع رشته ورزشی، تعداد شرکتکنندهها و میزان دشواری آن ورزش، از قهرمانان و بازیکنانی که تا مراحلی از مسابقات بالا میآیند، تجلیل میکنند. عدهای متوجه این مسائل و قدردان بازیکنان هستند، ولی خیلیها هم از این قضایا آگاه نیستند و نمیدانند تنیس روی میز سومین ورزش سخت و بعد از شطرنج سرعتی ـ که ساعت میزنند ـ دومین رشته پرمحاسبه دنیاست. در تنیس روی میز بازیکن میبایست در هر ثانیه ۹۰۰ محاسبه ریاضی را انجام بدهد تا بتواند یک ضربه را با موفقیت اجرا کند.
تمریناتتان در خارج از فصل و مسابقات چگونه است؟
در طول روز یک الی دو جلسه تمرین میکنم و مجموعاً بین دو الی چهار ساعت تمرین دارم. کمتر از این نمیشود. بیشتر از این هم کم پیش میآید. خیلی از مواقع با برادرم تمرینات تکنیکی را انجام میدهم، چون دوست دارم مربیگری هم یاد بگیرم. با شاگردهای پدرم هم کار میکنم و گیم میزنم. هم تمرینی برای خودم هست و هم در زمینه مربیگری تجربه کسب میکنم.
و حرف آخر.
در مراسم افتتاحیه خانه پینگپنگ به این دلیل بغضم ترکید که حمایت، قدردانی و توجهی که میبایست از پدرم صورت بگیرد، انجام نشد. بارها و بارها شاهد این بیمهریها و بیتوجهیها از طرف مسئولین نسبت به پدرم بودهام و همه اینها در من جمع شد و در آن مراسم بغضم ترکید و نتوانستم بهدرستی حرفم را بزنم که چرا مسئولین، شاگردان گذشته پدرم و خانواده تنیس روی میز از این مربی و پیشکسوت شایسته یادی نمیکنند؟ در مراسم تجلیل از قهرمانان استان مازندران که در ساری برگزار شد از چهار بازیکنی که پدرم بیواسطه مربیشان بوده و هست قدردانی شد: من و برادرم، صبا صفری و مریم گیلانی، اما متأسفانه هیچ اسمی از پدرم به عنوان مربی و بازیکنسازی که چنین شاگردانی را تربیت کرد برده نشد. البته در اینجا جا دارد از آقای سعادتمند، مدیرکل ورزش و جوانان تشکر کنم که هیچگاه حمایتهای معنوی و روحیشان را از پدرم دریغ نکردهاند و همواره با احترام از وی یاد میکنند.
در ارتباط با مصاحبه های دختر قهرمانان خطه شمال پاره ای موارد به ذهنم آمد که شنیدن آن خالی از لطف نیست، در اینکه جناب آقای حسین عمرانی از مربیان بازیکن ساز وزحمت کش کشور هستند کمترین شکی وجود ندارد.همانگونه که دختر قهرمان این مربی زحمت کش از کم توجهی و بی مهری گاه و بیگاه برخی مسئولان به ایشان به نسبت دیگر افرادخصوصا در منطقه خود سخن گفته اند، به نظر می رسد که دیگران که از آنان تمجید و گاها در رسانه ها بیشتر از پدر محترم ایشان نام برده می شود هر وقت حقی از بازیکنانشان ضایع شده در رسانه ها شجاعانه ظاهر شده و….از حقوق از دست رفته دفاع کرده اند .اما جناب آقای عمرانی تاکنون اینگونه عمل نکرده است وبقولی نخواسته ویا اعتقاد نداشته که وارد گرفتن حق بصورت علنی گردد.
به گمان من حق گرفتنی است و نبایدبرای گرفتن حق مسامحه کرد .مثلا دیگر قهرمانان بارها و بارها از مسائل و مشکلات انتقاد کرده و بصراحت بانی و مسئول این مشکلات را به باد انتقاد در چهار چوب قانون قرار داده اند اما خانواده قهرمان پرور عمرانی تاکنون اینگونه نبوده اند وگاهی اوقات هم تعاریف و تمجیدهایی از مسببین مشکلات انجام داده اند.
بطور مثال دختر شیر زن قهرمان المپیکی کردستان خانم ندا شهسواری همانند یک شیر زن از حق و حقوق خود دفاع کرده ودر صحنه حضور داشته است .
در همین ارتباط اگر برنامه جامع و کاربردی برای این رشته در کشور وجود داشته باشد دیگر باید اندک اندک بر روی بازیکنان دختر کم سن وسال تر همانند صبا صفری و… حساب باز کرد و سرمایه گذاری گرددتا اینکه پیشکسوت ترهایی که تا کنون به هر جهت حد و سقف پینگ پنگ بانوان ایران را به این اندازه رسانده اند .
در هر صورت برای خانواده محترم و محجوب عمرانی طلب موفقیت وسربلندی دارم خصوصا برای حسین آقا که در حال زحمت کشیدن وعرق ریختن برای خانواده ورزشی خود هستند.
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
با سلام حسین اقا خدا قوت