بدیهی است که هر سیستمی دارای هدف است که این هدف میتواند ارتقاء ، ابقاء یا تضعیف باشد. ۱- میدانیم در هر سیستمی اهداف و برنامه های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت وجود دارد که هر کدام با شاخصها و پارامترهای ارزیابی مخصوص و تعریف شده خود قابل بررسی هستند و با توجه…
بدیهی است که هر سیستمی دارای هدف است که این هدف میتواند ارتقاء ، ابقاء یا تضعیف باشد.
۱- میدانیم در هر سیستمی اهداف و برنامه های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت وجود دارد که هر کدام با شاخصها و پارامترهای ارزیابی مخصوص و تعریف شده خود قابل بررسی هستند و با توجه به بازخوردهای گرفته شده از این ارزیابیها میتوان برنامه های اصلاحی و تکمیلی را ارائه نمود و این پروسه ” خود ” بصورت دائمی در جریان بوده و بهبود مستمر را بوجود می آورد.
۲- طبیعت پیشرفت در سایه ارائه راهکارهای جدید و ایده های نو معنا و مفهوم پیدا میکند و مسلما در هر سیستمی که شیب نیل به اهداف کاهش یابد و یا مطابق روند مورد انتظار نباشد لزوما بایستی یا دربرنامه ها و یا در شاخصهای ارزیابی تجدید نظر نمود و یا اینکه ساختار آن سیستم بایستی دچار تغییرات شود تا مشکل یاد شده اصلاح گردد.
۳- در هر سیستمی بدلیل تکرار پروسه های قبلی تدوین گران برنامه های آن سیستم و عادت به آنها (برای روشنتر شدن مطلب به این مثال میپردازم: مثلا کسی که برای مدتی طولانی دریک اتاقی که بوی نامطبوع دارد حضور داشته باشد قطعا بعد از مدتی به آن بوی نامطبوع عادت کرده و برای وی آزار دهنده نخواهد بود و فقط زمانی که فرد جدیدی وارد آن اتاق میشود میتواند وی را متوجه آن کند) هیچگاه متوجه اشتباهات سهوی آن نخواهند شد ، چرا که آنها با توجه به موارد یاد شده و این که بر مبنای توان و بضاعت فکری خود و شرایط حاکم برنامه ریزی کرده اند و نمیتوانند بیش از آن نیز خروجی داشته باشند ، لذا سیتمها در دوره های تعریف شده و معینی بایستی زیر ساختهای خود را اعم از ساختار، افراد، برنامه ها و حتی اهداف خود (در مواجهه با محیطهای بیرونی خود و شرایط جدید) تغییر دهند و …
۴- اهداف هر سیستم بر مبنای ماهیت وجودی آن به دو رویکرد زیر وابسته و قابل تعریف است:
الف ) سیستم پیشرو است
ب) سیستم پیرو است
اگرسیستم پیشرو است یعنی مشابه آن در محیط پیرامون وجود ندارد، لذا الگو هم ندارد و بدیهی است که تعریف ساختار ، برنامه و رویه ها برای اولین بار است که ارائه میشود و حتما نیازمند طی یک یا چند دوره و دریافت بازخوردهای لازم است.
و اگر سیستم پیرو است پس لزوما بایستی بر اساس الگوهای موفق صورت بپذیرد و یا باید برنامه هایی فراتر از الگوها ارائه داد که نتایج آن نیز لزوما قابل مشاهد باشد.
۵- نقش آموزش در جهت ارتقا هر سیستم غیر قابل انکار است.
۶- هر سیستمی جهت بهره برداری حداکثری از پدیده های خود لزوما همه آنها را تا آخرین لحظه پایش و ارزیابی میکند و درموارد نیاز برای آنها برنامه ریزی میکند و از آنها بهره برداری میکند ، چرا که هر پدیده از ابتدای ورود هزینه هایی را به همراه داشته است که بایستی با گرفتن خروجی توجیه لازم را داشته باشد.
۷- …..
…
حال با توجه به موارد فوق الذکر ببینیم در رشته تنیس روی میز کشور چه اتفاقی افتاهده است و میافتد!!!
۱- آیا اساسا در کشور، فدراسیون و هیئتهای تنیس روی میز ما هدفی برای این رشته وجود دارد؟؟!! انشعابات آن (اهداف بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت) پیش کش!!!
۲- آیا واقعا در فدراسیون تنیس روی میز و هیئتهای تابعه برنامه مدونی وجود دارد؟؟!!! شاخصهای ارزیابی و اصولا هر نوع ارزیابی پیش کش!!!!
۳- آیا اصلا اجازه ورود ایده یا تفکر نو به این فدراسیون و هیئتهای تنیس روی میز داده میشود؟؟؟!!! اجازه ورود افراد جدید و خلاق و با ایده های نو پیش کش!!!!
۴- آیا سیستم فدراسیون ما میداند که پیرو است یا پیشرو؟؟؟؟؟!!! الگوی رفتاری و برنامه ریزی پیش کش!!!!
(البته در بی هدف بودن و بی برنامه بودن جواب مشخص است)
۵- اصولا ، آیا آموزش در فدراسیون تنیس روی میز و هیئتهای ما جایگاه و تعریفی دارد؟؟؟؟؟!!!! نظم در اجرای برنامه های آموزشی پیش کش!!!!
۶- اساس فدراسیون و برخی از هیئتهای ما کدام پدیده را از ابتدا تا انتها تحت نظر داشته اند و آنها را در اواسط راه رها نکرده اند و با آنها برخورد چکشی نکرده اند؟؟؟!!! مدیریت برنامه و گرفتن خروجی و پایش گام به گام پیش کش!!!!
۷- …..
….
البته به نکته اول خود برمیگردیم و اینبار از شما میپرسم که به نظر شما، هدف سیستم مزبور (اعم از فدراسیون و برخی هیئتهای وابسته) ،
ارتقا سیستم است؟
ابقا خود است؟
ابقا سیستم است؟
یا تضعیف سیستم است؟
لطفا شما جواب این بخش را بدهید!!!
با سلام پیشینه آینده اندیشی در فدراسیون ما و هیاتها بسیار ضعیف است و برنامه نویسی در حد برنامه سالیانه و بسیار ضعیف اجرا شده است . برنامه پنج ساله ارائه شده در ابتدای این دوره از فدراسیون . منظر و چشم انداز ارائه شده توسط ریاست محترم فدراسیون تحقق نیافت چرا که فاقد تدابیر نقاط عطف بود و برای اهداف تعیین شده ،برنامه های اجرایی تدوین نشد و اساسا به اعتقاد بنده کمیته برنامه ریزی و کمیته فنی موجود توان برنامه ریزی برای اهداف را نداشتند. مضافا اینکه سناریو های ممکن برای رسیدن به اهداف و ماموریتها پیش بینی نشدهبود.کمیته فنی بر پایه نیاز مداری و بسیاری از اوقات بر اساس تمایلات اشخاص ،تصمیم گیری نمود. و در اینجاست که در پاسخ دوست عزیزم جناب نوفلاح باید بگویم که درست است که ابقائ وضع موجود هم یکی از آینده های ممکن است ولی متاسفانه این هم بعید است و مسلما چشم انداز ترسیمی برای این نوع عملکرد ، با وضع موجود آینده ای تیره تر خواهد بود. البته من تمام تقصیر ها را متوجه مسئولین فعلی فدراسیون نمیدانم بلکه عدم نظارن بر عملکرد فدراسیون ، بازرسین غیر متخصص فدراسیون،نوع نگرش وزارت ورزش و جوانان به فدراسیون ، هیات رییسه غیر متخصص فدراسیون، مشکلات اعتباری و بودجه ای،ساختار هیاتها و فدراسیون،نوع مدیریت خاص اعمال شده و … ،در این ارتباط دست بدست هم داده و وضعیتی را پیش آورده که نیازمند یک اقدام اساسی و بقولی جراحی میباشد.
با سلام خدمت جناب اقای نوفلاح و تشکر بابت نقد های صریح و بی پرده تان
کاملا با مطالب فوق موافقم.
ما هنوز فکر میکنیم هر انتقادی به قصد جاه طلبی و مقام پرستی است فکر نمیکنیم که انتقاد میتواند از سر عشق و علاقه و دلسوزی باشد.
مسلما” هدف تضعیف سیستم نیست ولی وقتی هدف چیزی غیر از ارتقا ورزش باشد نهایتا برنامه ها به سمتی پیش میرود که این رشته ورزشی هر روز ضعیف تر از گذشته شود و گاها” زحمات فردی و تلاشهای شخصی است که هر از چند گاهی بصورت مقطعی آن هم نه در سطح یک و دو جهانی بلکه در سطوح پایین تر منجر به موفقیتهایی میشود.۱
۱- سوء مدیریت در سطوح مختلف فدراسیون ۲-عدم سرمایه گذاری و حمایت نهادهای دولتی ۳-عدم سازماندهی وزیر ساختار های نامناسب و هزاران دلیل دیگر یاعث تضعیف بیش از پیش شده است علاوه بر همه این مسائل دور شدن از علم روز و دستاوردهای جدید این رشته ورزشی هم در صورت برطرف نمدن تمامی موارد مذکور از عوامل مهم عقب ماندگیست.