امروز: جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ | ۰۱:۴۰:۴۴
آخرین بروزرسانی :
مهر ۱۴ام, ۱۳۹۰
سرخط خبری :
تبلیغات
متاسفانه مشکلات مدیریت در ورزش ،نه تنها در استانها بلکه مجموعه کشور فراوان است وهمین عدم مدیریت بویژه در استانها باعث رکود و در جا زدن ورزش شده است .از همین رو مطالبی را جهت ارتقا مدیران ورزشی خدمت خوانندگان عزیز ارائه میدهم. لزوم تخصص برای مدیران ورزشی آیا سازمانهای ورزشی مانند سازمانهای تخصصی دیگر…
متاسفانه مشکلات مدیریت در ورزش ،نه تنها در استانها بلکه مجموعه کشور فراوان است وهمین عدم مدیریت بویژه در استانها باعث رکود و در جا زدن ورزش شده است .از همین رو مطالبی را جهت ارتقا مدیران ورزشی خدمت خوانندگان عزیز ارائه میدهم.
لزوم تخصص برای مدیران ورزشی
آیا سازمانهای ورزشی مانند سازمانهای تخصصی دیگر همچون سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام مهندسی، نیازمند مدیران متخصص وکاربلد آن رشته هستند یا خیر؟
طرفداران ورود مدیران غیرورزشی به ورزش ـ که خود عموما غیرورزشی هستند ـ بر این باورند که مدیران سازمانهای ورزشی اعم ازفدراسیونها و هیأتهای ورزشی و ادارات کل و کمیته ملی المپیک و سازمان ورزش،الزاما نباید متخصص ورزشی باشند و مخالفان نظریه ورود مدیران غیرورزشی بر سازمانهای ورزشی که بیشترشان از متخصصان و تحصیلکردگان دانشگاهی علوم ورزشی و پیشکسوتان وکارشناسان و مربیان ورزشی هستند، مدیریت ورزشی را وظیفه خویش و بدنه اصلی ورزش میدانند.
پاسخ به این پرسش چندان دشوار نیست،چراکه هیچگاه مدیران و رؤسای سازمانهای تخصصی همچون نظام پزشکی و نظام مهندسی غیر از جامعه پزشکان و مهندسان برگزیده نشدهاند و زیردستان و اعضای این جوامع،مدیران غیرمتخصص را نمیپذیرند و در صورت معرفی مدیران غیرمتخصص، اعتراض میکنند،در حالی که سازمانهای ورزشی، مدیران غیرمتخصص بسیاری را در خود دیدهاند.
دلیل پذیرش مدیران غیرمتخصص به دو عامل فرهنگی بازمیگردد؛ نخست اینکه فرهنگ ما از گذشته به این صورت قرار داده شده که«مرغ همسایه غاز است» و شخصی که از بیرون ورزش میآید و دیکته ننوشته و غلط دارد،منجی است.
دوم، اختلافات عمیقی است که بین جامعه ورزشی وجود دارد و خانواده ورزش را دچار اختلافات و نفرتهایی میکند که هیچ یک دیگری را تحمل نمیکنند، در نتیجه نیاز به فردی بیرون از ورزش و بدون تخصص احساس و به این ترتیب، مدیر غیرمتخصصی برگزیده میشود و به اینگونه، مجموعه و بستهای از تصمیمات و گفتار آزمون و خطایی وارد میشود و پس از ده تا پانزده سال بار دیگر سرخط قرار میگیریم.
شاید بتوان دلیل دیگری نیز برای ورود مدیران غیرمتخصص بر رأس فدراسیونها و هیأتهای ورزشی و سازمان ورزش و کمیته ملی المپیک آورد و آن هم نبود متخصصان تحصیلکرده مدیریتی در ورزش باشد که البته در سالهای گذشته تا حدودی این معضل برطرف شده و هر رشته ورزشی دستکم از کمترین تحصیلکردگان متخصص برخوردار است که البته به دلیل نبود مدیران متخصص بالاتر، این تحصیلکردگان متخصص ناشناخته هستند.
اما دلیل دیگری که برای اثبات نظریه متخصص بودن مدیران ورزشی وجود دارد، این است که اگر بپذیریم مدیران غیرورزشی میتوانند بر سازمانهای ورزشی مدیریت کنند، چرا این مدیران غیرمتخصص در دوران مدیریت برسازمانهای ورزشی، به دنبال گرفتن مدارک مربیگری، داوری، کمربندهای رزمی و حتی تحصیلات ورزشی در دورههای گوناگون هستند؟ حال اگر مدیران غیرورزشی، توانایی اداره سازمانهای ورزشی را دارند، چرا به دنبال مدارک تخصصی و متخصص نشان دادن خویش هستند؟ این تناقض تنها دلیل اهمیت تخصصی بودن مدیریت در ورزش نیست.
نگارنده به یاد دارد که رئیس اسبق سازمان ورزش با مدرک و تحصیلات مهندسی، اقدام به انتشار مقالات آمادگی جسمانی وآموزش آن به مدیران غیرمتخصص فدراسیونهای ورزشی میکرد و به آنان توصیه کرده بود که همه باید کتاب آبی رنگ آمادگی جسمانیاش را در فدراسیونهای تحت امر خویش تدریس کنند!
برخی مدیران غیرورزشی گمان میکنند همچون هنرپیشههای سینما هستند که با حضور در نقشها و گریمهای گوناگون در فدراسیونها و مسئولیتهای گوناگون ورزشی به ایفای نقش بپردازند. باید گفت،هنرپیشگان موقعیت و رشد خود را در پذیرش نقشهای متنوع و متضاد میدانند، در حالی که مدیریت سازمانهای ورزشی، نقش بازی کردن نیست! شاید بسیاری از مدیران غیرورزشی،حدیث نبوی را نشنیده میگیرند که فرمود: «هر کس بداند برای کاری فرد شایستهتر ازاو هست و او همچنان مدیریت را بپذیرد، به خدا و پیغمبرش خیانت کرده است».
تخصص و علم، لازمه مدیریت ورزشی است،زیرا خداوند در قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۳۶ میفرماید: «هرگز از چیزی که به آن علم نداری، پیروی مکن». حال چگونه جامعه ورزش باید از مدیر غیرمتخصصی پیروی کند که بدان علم ندارد و در نتیجه مشکلات بعدی پدید میآید؟
تملق، آفت هدایت ورزش است، نه لازمه آن
یکی از بازخوردهای عدم تخصصگرایی درمدیریت ورزشی، ترویج تملق و چاپلوسی است. برخی مدیران غیرمتخصص برای پیشبرد اموربه دلیل نبود مقبولیت و گرفتن تصمیمات غیرمنطقی و غیرتخصصی، تصمیمات خویش را ازراه برخی زیردستان چاپلوس پیش میبرند و این سلسله تا آخرین حلقه مدیریتی ادامه مییابد.
در حالی که مدیران متخصص، نیازی به ترویج این روحیات نمیبینند، زیرا تصمیمات و رفتار تخصصی و عقلایی داشته و توسط زیردستان مقبولیت یافته و انتقادات را وسیله گرفتن تصمیمات درست و اصلاح امور میدانند!
حضرت علی(ع) میفرماید: «تعریف و تمجید دیگران بیش از حد شایستگی، تملق و چاپلوسی است».
چاپلوسشونده و چاپلوسکننده، هر دوحقیقت را قربانی میکنند؛ مدیرانی که برای جلب رضایت مقامات بالاتر، آمار کارهای خود را در کمیت و کیفیت بیش از آنچه هست بالا میبرند، مسئولان ردهبالا را دربرنامهریزیها و قضاوتها به اشتباه میاندازند و ضربه جبرانناپذیری به حقوق مردم و جامعه ورزش وارد میآورند.
نتایج ورزشی حاصل تلاش مدیران
عدالت، لازمه مدیریت ورزشی است و از سوی دیگر، نتایج ورزشی با انشاءالله و توکل به تنهایی به دست نمیآید، زیرا سه حرف «ت»لازم است؛ اول «تدبیر»، دوم «تلاش» و سوم «توکل».
در ابعاد گستردهتر، بالاترین رقابتهای ورزشی، المپیکها به شمار میروند و آن را همچون جنگهای دوران قدیم میدانند که سپاهیان پس از به صف شدن در برابر هم، چند رزمنده قوی و قهرمان خویش را برای رویارویی با رزمندگان برگزیده دشمن انتخاب میکردند و در حالی که هزاران چشم منتظر پیروزی نمایندگان برگزیده خود هستند، نتیجه مبارزه این برگزیدگان رزم، سبب تضعیف یا تقویت روحیه هر سپاه است!
این نگرش، باعث شده اهمیت مدیران ورزشی در هر کشوری، بسیار برجسته باشد، زیرا نتایج ورزشی هر کشور، رابطه مستقیمی با عملکرد و تلاش مدیران بخش ورزشی دارد. از این روی عدالت و تلاش، لازمه موفقیت مدیران متخصص ورزشی است، هرچند شرط کافی نیست.
مدیر سایت : سید منصور علوی
نظرات کاربران در "لزوم تخصص برای مدیران ورزشی"
با سلام
حرف خوب و کاملی زدین
من میخوام راجب همین موضوع بیشتر تحقیق کنم امکان داره به من کمک کنین
دنبال چندتا مطلب و مقاله راجب همبن موضوع هستم
ممنون میشم اگه کمکم کنین
به نام خدا
باسلام
دوست محترم
لطفا راهنمایی بفرمایید تا اگر چنین چیزی پیدا شد چطوری وچگونه خدمت شما دوست گرامی ارسال گردد؟
چون ایمیل ونام شما واقعی نبود.
البته صرفا جهت اطلاع بود…!!!!!!