امروز: یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ | ۱۹:۴۲:۱۷
آخرین بروزرسانی :
مهر ۱۴ام, ۱۳۹۰
سرخط خبری :
تبلیغات
چارت جدید ورزش ایران در حالی شکل گیری خود را آغاز کرده که دکتر محمد عباسی تاکید بر استفاده از نیروهای متخصص و متعهد و انرژیک را در این بخش در دستور کار وزارت ورزش و جوانان قرار داده است. رویکرد محمد عباسی به دور از جار و جنجال های معمول بر این امر واقع…
چارت جدید ورزش ایران در حالی شکل گیری خود را آغاز کرده که دکتر محمد عباسی تاکید بر استفاده از نیروهای متخصص و متعهد و انرژیک را در این بخش در دستور کار وزارت ورزش و جوانان قرار داده است. رویکرد محمد عباسی به دور از جار و جنجال های معمول بر این امر واقع شده که در مدیریت های تخصصی مثل فدراسیون های ورزشی از افراد متخصص استفاده شود و تاکید فراوانی بر تک شغله بودن افراد دارد.
این بحث در حالی در دستور کار معاونت وزارت ورزش و جوانان قرار گرفته که حمید سجادی به خوبی می داند که در فدراسیون های ورزشی چه نقاط ضعف و قوتی وجود دارد و چه پیچش ها و نقاط کوری هست که بعضا مانع رشد و ترقی فدراسیون های ورزشی شده و همین موانع جزئی و اندک گاها آنچنان دست و پاگیر است که می بینیم برخی اعزام ها در لحظه اخر لغو می شود و یا بخاطر تفکرات قدیمی و کهنه تعدادی آدم های بازنشسته و از دور خارج شده که به هر نحوی خود را در فدراسیون ها ماندگار کرده اند بسیاری از امور مهم این فدراسیون ها را دچار چالش کرده است.
هستند نمونه هایی که به رغم بازنشستگی و کهولت سن بازهم در فدراسیون های مختلف رخنه کرده اند و هم اجازه ورود تفکرات جدید و جوان را به بدنه ورزش نمی دهند و هم به دلیل همان تفکرات خاص و کهنه ایی که دارند امور ورزش را می خواهند همانند امور اداری خشک و بدون انعطاف انجام دهند.
اگر سری به فدراسیون های ورزشی بزنید از این دست آدم ها زیاد پیدا می شوند و از آنجا که امور حساسی مانند مالی و یا اداری را اینگونه آدم ها در دست دارند با قهرمانان و ورزشکاران مطرح رشته های ورزشی برخوردی دلسرد کننده می کنند و همین بر خوردهاست که نارضایتی ها را در ورزش بعضا به اوج خود رسانده است.
فدراسیون تنیس روی میز یک نمونه واضح و عینی است که ملی پوشان تنیس روی میز برای بازگشت خود شرط گذاشته اند که یا فلانی ها یا ما!
جالب اینکه اینگونه افراد چراغ خاموش در فدراسیون ها حرکت می کنند و به نحوی سعی می کنند رییس و دبیر فدراسیون را فقط در مباحث مالی یا اداری راضی نگه دارند و به همین دلیل به ورزشکاران و حتی کارکنان فدراسیون ها احجاف زیادی صورت می گیرد.
کارمند بازنشسته ایی را سراغ داریم که علاوه بر دریافت حقوق بازنشستگی با دو سه فدراسیون به صورت پیمانی کار می کند و جالب اینکه نبض این فدراسیون ها را با سیستم خاص خود به دست گرفته و امور مالی فدراسیون های بزرگی مثل انجمن های ورزشی ، کبدی و… را در دست گرفته حال آنکه این فدراسیون ها به صورت قانونی هم خزانه دار دارند ، هم امور مالی و اداری و هم کارپرداز و سایر مسولیت های معمول در فدراسیون های ورزشی را.
اما نکته ایی که برخی از کارکنان این فدراسیون ها در خصوص چنین افرادی مطرح می کنند و یک مقدار هم نگران کننده تر از سایر مباحث مالی و اداری است اینکه این افراد با نفوذ فکری در جمع جوانان حاضر در فدراسیون ها تفکراتی را ترویج می دهند که زیبنده اینگونه فدراسیون نها و نظام جمهوری اسلامی نیست به خصوص در فدراسیونی مثل کبدی که رییس آن سابقه مدیریت ۳۰ ساله در ورزش دارد و از جمله جانبازان دفاع مقدس هم هست، همینطور فدراسیون انجمن های ورزشی که رییس آن مراحل ترقی را بر اساس لیاقت و شایستگی پله به پله از ریاست تربیت بدنی یک شهرستان شروع کرده و تا معاونت سازمان تربیت بدنی را هم رفته و اکنون هم ریاست فدراسیونی را بر عهده دارد که ۱۴ انجمن بزرگ را در قالب خود دارد.
یکی از نقاط کور و ضعف فدراسیون شنا هم همین موارد بود و مشابه همین افراد باعث آن اتفاقات در شنا شدند و نمونه های زیادی که در این مبحث نمی گنجد و هدف ما این است که از این طرف قضیه هم نگاهی به فدراسیون ها داشته باشیم چرا که شاید خیلی این موارد در چرخه فدراسیون ها دیده نشوند اما بازخورد کار آنها بسیار تاثیر گذار است و البته همواره اینها به سمت رییس غش می کنند و خیلی سر سازگاری با دیگران از جمله داوران و مربیان و قهرمانان و کارکنان فدراسیون ها ندارند.
در همین حال اینگونه افراد از آنجا که کار خاصی ندارند و از بابت معیشت زندگی آسوده خاطرند فقط تلاش می کنند چند پرونده مالی را برای رییس جمع و جور کنند و بعد هم از این اتاق به آن اتاق سرکشی می کنند و مباحثی را بین جوانان شاغل مطرح می کنند که چیزی جز یاس و ناامیدی پیامد دیگری ندارد و این است حکایت تکرای و قدیمی در فدراسیون ها و اگر یک ورزشکاری یک روزی یک نامه ایی بخواهد و یا پاداشی را بخواهد بگیرد آنچنان او را وارد پیچ و خم بورکراسی اداری می کنند که ورزشکار و داور و مربی قید حق الزحمه خود را هم می زنند.
دکتر عباسی و به خصوص سجادی که خود عمری را در فدراسیون ها سپری کرده حتما خوب می دانند که چرخه ورزش با وجود همین افراد هیچگاه سرعت نخواهد گرفت و ضررهای ناشی از این موارد در حالی به بدنه ورزش وارد می شود که جوانان تحصیل کرده و خوش نام و عاشق کاری در همین فدراسیون ها یا باید کارهای تدارکاتی و خدماتی انجام دهند و یا اصلا اجازه ورود به بدنه فدراسیون ها را پیدا نمی کنند.
آیا سجادی که خود از جنس ورزش است و همه این موارد را با پوست گوشت خود لمس کرده در رویکرد جدید نمی خواهد خونی تازه به شریان فدراسیون های ورزشی وارد کند و یا او را هم اینگونه افراد احاطه خواهند کرد و راه را برایش پر پیچ و خم تر خواهند کرد؟
البته سازمان بازرسی و حراست ورزش هم اگر به این موارد ورود کنند و پرونده این افراد را مرور کند چیزهای مهم تر و حساس تر وبهتر و بیشتری نصیبشان خواهد شد. در هر حال ما می گوییم و می نویسیم تا وظیفه خود را انجام داده باشیم و بقیه اش در اختیار خود ورزشی ها و روسا و مدیران تصمیم گیرنده…
نظرات کاربران در "تحول اساسی در بدنه وزارت ورزش (چند فدراسیون در اختیار کارمند بازنشسته)"
باز هم سانسور