خواسته های فیزیولوژیکی از تنیس روی میز؛ نقد و بررسی(۲) «روشها و متدهای استفاده شده برای ارزیابی ویژگیهای فیزیولوژیکی در بازی تنیس روی میز» یافته¬های زاگاتو و همکاران (۲۰۱۰) نقش برجسته و مهم اندازه گیری و تمرین سیستم بی هوازی فسفاژنی و سیستم هوازی را نشان میدهد. در حالیکه بنظر میرسد سیستم هوازی مسیر انرژی…
خواسته های فیزیولوژیکی از تنیس روی میز؛ نقد و بررسی(۲)
«روشها و متدهای استفاده شده برای ارزیابی ویژگیهای فیزیولوژیکی در بازی تنیس روی میز»
یافته¬های زاگاتو و همکاران (۲۰۱۰) نقش برجسته و مهم اندازه گیری و تمرین سیستم بی هوازی فسفاژنی و سیستم هوازی را نشان میدهد. در حالیکه بنظر میرسد سیستم هوازی مسیر انرژی غالب در مسابقات تنیس روی میز است، یک سیستم بی هوازی برای سنتز مجدد آدنوزین تری فسفات ATP در طول دوره¬ی با تلاش و شدت بالا مورد نیاز است. در حالیکه سیستم هوازی تکرار ضربات قوی و سرعت حرکت در جابجایی¬ها و تضمین برای ریکاوری سریع را ممکن می¬سازد که به بازیکن در حفظ یک حالت ایده¬آل (برای مثال تمرکز و آمادگی) برای بازی و مسابقه بعدی کمک می¬کند.
یافته های لو یان شیا (اولین در ۲۰۰۷) نشان میدهد که مربیان چینی اغلب اهمیت زیادی به مهارتها و تمرینات تاکتیکی میدهند اما بشدت به قدرت فیزیکی بازیکنان توجه دارند هرچند که آنها معتقدند میزان فرگیری بازیکنان نسبتا به هیکل آنها نامربوط است. در مقابل آزمونهای مربوط به سیستم هوازی خیلی تثبیت شده است. اگر چه آنها نیز کمیاب است و نیازمند تحقیقات بیشتر می¬باشد. در یک مطالعه اولیه، زاگاتو و همکاران(۲۰۰۴) از تست حداقل لاکتات (LMT) با استفاده از کارسنج (ارگومتر) و بازو استارت (CRANKING) بازیکنان تنیس روی میز برای ارزیابی استقامت هوازی اقدام کردند. LMT حداقل لاکتات، شامل سه مرحله است، که اولین آن شامل اثر بی هوازی القای هیپرناترمی* است، دوم زمان و دوره بهبود و ریکاوری است. (بعنوان مثال ۸-۷ دقیقه) و سوم شامل تمرینات افزایشی است.
(مورل و زاگاتو، ۲۰۰۸- زاگاتو و همکاران ۲۰۰۴) بر این اساس شدت LMT حداقل لاکتات، فرض بر این است که یک آزمون معتبر، به منظور برآورد و تخمین حداکثر لاکتات در حالت پایدار شدید و این بوسیله مقدار حداقل لاکتات خون از ارتباط چند وجهی، بین لاکتات خون و شدت ورزش در مدت فاز تمرین افزایشی فزاینده اندازه میگیرند.(مورل و زاگاتو ۲۰۰۸، زاگاتو و همکاران ۲۰۰۴ ) پس از این مطالعه، مورل و زاگاتو، ۲۰۰۸، حداقل لاکتات خون را با استفاده از روبوت ،خاص تنیس روی میز سازگار کردند. روش مشابه دوچرخه کارسنج انجام شد. فاز اول یک تمرین بی هوازی برای ایجاد حالت hyperlactatemia (افزایش لاکتات خون) بود در حالیکه مرحله دوم یک آزمون افزایشی روی میز با استفاده از روبوت (دستگاه توپ انداز ) بود.
در این مرحله بازیکن ضربه حمله فورهند اجرا میکند و شدت تمرین هر سه دقیقه با افزایش سرعت پرتاب توپ افزایش می یافت. LMT توسط مورل و زاگاتو، ۲۰۰۸ بوسیله ارزیابی استقامت هوازی و تجویز تمرین برای تنیس روی میز سازگار و مورد تجدید نظر و اعتبار قرار گرفت.(شکل ۲ )
پاسخ (aلاکتات خون در هنگامیکه آزمون حداقل لاکتات و شدت لاکتاتLMI
B)در زمانیکه آزمون افزایشی خاص تنیس روی میز انجام می شود و شدت لاکتات با غلظت بیش از ۵/۳ است متناظر با AnT3.5
در یک آزمایش الوود، ۱۹۹۲ با هدف اثبات اینکهاندازه گیری Vo2 در بازی تنیس روی میز، با سطح پیش بینی شده توسط آزمون زیر بیشینه تریدمیل برای ضربان قلب معادل و سازگار باشد، اقدام نمود. نتایج نشان میدهد که آزمون حالت پایدار ترید میل ، steady state برای پیش بینی جذب اکسیژن در بازی تنیس روی میز مناسب نیست. نتایج مشابهی توسط مورل و زاگاتو ۲۰۰۸ کسب شد که بر روی ۱۱ بازیکن پینگ پنگ انجام داده بودند.
این نویسندگان LMT انجام شده در آزمون خاص و آزمون آزمایشگاهی ترید میل را مقایسه کردند و ثابت کردند که ضروری است تست استقامت هوازی و آستانه بی هوازی اعمال شده در دویدن ترید میل باید بدقت در تنیس روی میز استفاده شود.
برای مقاصد تنیس روی میز ( دستور¬العمل تمرینی ) ما بیشتر به سطح عملکرد بدون دست یابی به خستگی هستیم (بطور مثال استقامت هوازی یا حداکثر لاکتات پایدار به جای قدرت هوازی بیشینه اکسیژن مصرفی VO2 max موجود در نقطه واماندگی ).تعدادی تحقیقات در این مسیر انجام شده است. زاگاتو و همکاران (b2008) آزمون خاص فرکانس بحرانی ( critf) را برای برآورد استقامت هوازی در بازیکنان تنیس روی میز معتبر ساختند. هشت بازیکن مرد تنیس روی میز در سطح بین المللی در این مطالعه شرکت داشتند. آزمون های خاص با استفاده از یکدستگاه پرتاب توپ با کنترل شدت تمرین انجام شد. اطلاعات و داده ها نشان داد که مدل critf را می توان برای اندازه گیری استقامت هوازی در تنیس روی میز استفاده کرد.
زاگاتو، پاپوتی و گاباتو (۲۰۰۹) تایید کردند که به یک پروتکل خاصی برای ارزیابی طرفیت هوازی بازیکنان تنیس روی میز در مقایسه با آزمونهای متداول و مورد استفاده در کارسنج ارگومتر با آزمونهای اعمال شده با ارگومترهای خاص نیاز می باشد. آنها آزمونهای حداقل لاکتات در کارسنج دست و دوچرخه کارسنج ارگومتر را انجام دادند. در این مطالعه ۹ نفر بازیکن تنیس روی میز ارزیابی شد.
بعلاوه برای تخمین آستانه بی هوازی یک آزمون فزاینده بر روی ارگومتر خاص ،از طریق بازرسی بصری انجام دادند( AnTspec). ارتباط معنی داری بین آستانه بی هوازی (ضربه در دقیقه ۱۱/۴۸±۸۲/۶) و شدت حداقل لاکتات کسب شده در کارسنج دست (۹۴/۹۱±۵۱/۱۱w ) )18/0=r؛ ۷۲/۰=p) وجود نداشت.
تا امروز، به منظور بررسی ارتباط بین شدت حرکت و انرژی مصرفی در سطوح مختلف ورزشکاران، مانند دانش آموزان جوان دبیرستانی و دانشجویان ماهر بعنوان افراد تجری ، توسط هوان یو یوشی یاما، فی، لی زوکا، و کامی جی ما (۲۰۱۰) با مصرف انرژی بیش از ۶۰ دقیقه تمرین تنیس روی میز انجام شده است.
برای پیشرفت مهارتهای بازیکنان نخبه در مسابقات تنیس روی میز، روش اجرائ، وانایی فیزیکی و جسمی و تمرین مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین مولفین، موضوعات مختلف را بررسی و مقایسه کردند. میزان انرژی مصرفی و ضربان قلب در مدت تمرین کنترل شد. مصرف انرژی در هر وزن بدن و در هر واحد زمانی، بیانگر شدت تمرین می باشد. (کیلوکالری بر کیلوگرم بر دقیقه ۰۵/۰تا ۰۸۳/۰)
«بررسی ظرفیت بی هوازی»
در این سطح، سیستم بی هوازی در بازیکنان تنیس روی میز، بظور عمده با تست وینگیت ارزیلبی شده است. (کندریچ و همکاران ۲۰۰۷، زاگاتو و همکاران ۲۰۰۴) آزمون وینگیت مربوط به استفاده از حداکثر تلاش بمدت ۳۰ ثانیه روی دوچرخه کارسنج با حجم کار ۵/۷ درصد از وزن بدن است. با این حال در حالیکه آزمون وینگیت یک تست معتبر برای ارزیابی و سنجش توان بی هوازی است، این بعنوان یک الگوی حرکتی مشابه تنیس روی میز نیست. تنیس روی میز یک ورزش متناوب است و برآورد ظرفیت کار بی هوازی از یک مدل توان بحرانی نمی¬تواند مشابه و مرتبط با آن باشد.
یک آزمون تمرین متناوب مانند دو سرعت مکرر یا توانایی پرتاب، مناسبتر خواهد بود. زاگاتو و همکاران a2008، یک مدل توان حیاتی در تنیس روی میز با استفاده از روبات توپ انداز را سازگار نموده و پارامتر ثابت انحنای w ، نسبت به اندازهگیری تلاش بی هوازی اقدام نمودند.(wاز رابطه شدت مدت از مدل توان حیاتی است) ارزش و مقدار w با نتایج خروجی آزمون وینگیت و ارگومتر استارت دست مقایسه شد و. ارتباط معنی داری بین آنها مشاهده نشد. براساس این نتایج، زاگاتو و همکاران a2008 نتیجه گیری کردند که wتعیین شده بوسیله آزمون توان حیاتی یک شاخص مناسبی برای اندازه گیری سیستم بی هوازی بازیکنان تنیس روی میز نیست.
این یافته ها در یک مطالعه اخیر توسط زاگاتو و گاباتو ۲۰۱۲ تقویت شد که ارتباط معنی¬داری بین w از آزمون فرکانسی بحرانی با حداکثر انباشته کسری اکسیژن ( MAOD) نیست، که بعنوان یک شاخص طلایی، هنگام ارزیابی ظرفیت بی هوازی در نظر گرفته می شود. با این حال یک پیشرفت بزرگ در این مطالعه (زاگاتو و گاباتو،۲۰۱۲) سازگاری MAOD( حداکثر انباشته کسری اکسیژن) برای آزمون تنیس روی میز به عنوان یک پیشنهاد خوب برای اندازه گیری ظرفیت بی هوازی بازیکنان تنیس روی میز بود.
مورل و زاگاتو ۲۰۰۸ سه روش برآوردی انتقال هوازی به بی-هوازی را در یک تست خاص تنیس روی میز با استفاده از روبوت توپ انداز با کنترل شدت تمرین مقایسه کردند، (ذکر شده در مطالعه زاگاتو و همکارانb2008) این روشها حداقل لاکتات، فرکانس بحرانی و آزمون آستانه بی¬هوازی بودند. ارتباط معنی¬داری بین LMT و کریتف critf (r= 69/0) و AnT3.5 و AnTbL (7/ 0=r) ( آستانه های هوازی و بی¬هوازی ) بدست آمد. بنابراین تمام این روشهای بررسی را می¬توان هنگام ارزیابی گذار هوازی –بی¬هوازی بازیکنان تنیس روی میز بکار گرفت.
شو چوان و همکاران ۲۰۱۰، مصرف انرژی و پاسخ قلبی تنفسی در مدت تمرین و یک مسابقه شبیه سازی شده تنیس روی میز را بررسی کردند. ۶۰ بازیکن مرد تنیس روی میز دانشگاهی، ۳۰ بازیکن نخبه دسته Aو ۳۰ بازیکن دسته B هر دو آزمونهای آزمایشگاهی و یک مسابقه شبیه سازی شده را انجام دادند.
پروتکل بروس را برای تخمین بیشینه مصرف اکسیژن VO2max استفاده شد و متالایز قشر کورتکس ۳B برای تخمین و ارزیابی اوج اکسیژن مصرفی در مسابقه شبیه سازی شده تنیس روی میز بکار گرفته شد. براساس این تحقیق تمرینات تنیس روی میز در رده ورزشهای بسیار سنگین، حرکت با شدت، قرار میگیرد. شدت یک مسابقه شبیه سازی شده، یک ورزش سخت و سریع است. انرژی مصرفی در مسابقات بسیار بیشتر از انرژی مصرفی در تمرین است.
جدول ۱ روشهای استفاده شده برای ارزیابی ظرفیت هوازی،هردو ظرفیت هوازی و توان هوازی در بازیکنان تنیس روی میز ارائه شده است. (آستانه بی¬هوازی AnT، MLSS، RPC ، Critf وغیره)
جدول ۱ روشهای استفاده شده برای ارزیابی ظرفیت هوازی در بازیکنان تنیس روی میز
«حجم لاکتات و ضربان قلب »
در فصل ۲۰۰۲/ ۲۰۰۳ جوکیک (۲۰۰۹) فاش کرد که ضربان قلب در مسابقات بالا میرود. میانگین حجم ضربان قلب در مدت ۶ بازی مسابقات رسمی در محدوده ۱۶۲ تا ۱۷۲ پالس در دقیقه بود. در مدت تمرینات تنیس روی میز ضربان قلب حدود ۱۴۲ پالس در دقیقه بود. در تمرینات صرفا تاکتیکی، زمانی که در دریافت سرویس، دقت در برگشت تاکید شده است، میانگین ضربان ۱۵۲ تا ۱۵۶ پالس در دقیقه بود. جوکیک نشان داد که ضربان قلب به نوع تمرین بستگی دارد، در تمرینات طاقت فرسا، ضربان قلب نسبت به مسابقات افزایش می¬یابد.
هدف به منظور بررسی واکنش های فیزیولوژیکی و ویژگیهای مسابقات تنیس روی میز و مقایسه آن پاسخ ها، بین دو سطح عملکردی متفاوت ورزشکار در مسابقات رسمی، (زاگاتو و همکاران، ۲۰۱۰) ۲۰ بازیکن مرد برزیلی با تجربه¬ی منطقه ای و ۸ نفر ملی و بین¬المللی را بررسی کردند.
غلظت لاکتات خون و ضربان قلب به عنوان پارامترهای فیزیولوژیکی در ۲۱ بازی تنیس روی میز اندازه¬گیری شد. در حالیکه در مدت رالی، زمان استراحت، نسبت فعالیت به استراحت، کل زمان بازی، تاثیر مدت بازی و فرکانس ضربه های ضبط شده از طریق تجزیه و آنالیز ویدئویی سنجیده شد.
نتایج نشان میدهد که در مسابقات تنیس روی میز، سیستم انرژی هوازی خروجی اصلی و تامین انرژی اصلی رابعهده دارد، اما سیستم فسفاتیک (سیستم بی¬هوازی آلاکتیک بدون لاکتیک) در مدت اعمال قدرت مهمترین است. با اینحال، در طول مسابقه تنیس روی میز، تامین انرژی از سیستم لاکتیکی بی¬هوازی بسیار کم است. اطلاعات مربوط به مشخصات فیزیولوژیکی و ویژگیهای تنیس روی میز باید توسط مربیان، بهنگام برنامه ریزی تمرینات فیزیکی و ایجاد زمانبندی برای تمرینات خاص برای کسب بیشترین سطح عملکردی ورزشی و شدت مورد نظر استفاده شود.
از آزمونهای طراحی شده برای مطالعه، مالرو رومرو و همکاران ۲۰۰۵ شامل impedanciometry ( مقاومت سنج، آنالیز خون و تست های میدانی، تعیین لاکتات در خون مویرگی، کنترل فرکانس ضربان قلب بودند. نمونه ها از ۱۶ بازیکن تنیس روی میز ۴ ورزشکار نخبه، و ۱۲ نفر جوان (همگی مرد ) گرفته شد.
اطلاعات استخراج شده از این آزمونها، بیانگر تصویری بهتر (به لحاظ فیزیکی)، بازیکنان نخبه نسبت به دو گروه ضعیفتر بود و در میان متغیرها نیز یک ارتباط مستقیم مانند شاخص وضعیت جسمانی مناسب و مدارک رشته ورزشی و نتایج آزمونهای میدانی وجود داشت.
تست های طراحی شده برای اندازه گیری عملکرد فیزیولوژیک خاص بسته به تجهیزات که در مدت بازی بکار گرفته میشود.توپ کوچک ۳۸ میلی متر که در قبل از سال ۲۰۰۰ مورد استفاده بود نسبت به توپ ۴۰ میلی متری منتج به یک عملکرد متفاوت می¬شود.
«نتیجه گیری»
در این مقاله ما در تمرینات بازیکنان روند عمومی را منعکس کرده ایم که چگونه آنها به هر تمرین خود را سازگار نمایند. این لازم است روشن شود که ما سازگاری فردی بازیکنان تنیس روی میز را مدنظر داریم و هرکسی پاسخی مشابه به یک راه و روش مشابه ندارد.(اصل تفاوتهای فردی) در بیان علت باید گفته شود که چندین فاکتور می توانند در پاسخ بازیکنان به تمرینات هوازی و بی هوازی موثر باشند.
نسخه تمرینات تنیس روی میز هنوز معمولا بصورت تجربی انجام می¬شود. تعداد نسبتا کمی مطالعات و تحقیقات علمی دربازه روشهای خاص، پروفایل ها و نمایه های فیزیولوژیکی، و ویژگیهای مسابقات تنیس روی میز در دسترس مربیان قرار دارد. نمونه ما از تحقیقات بین المللی بما اجازه میدهد نتیجه گیری کنیم که تنیس روی میز مدرن، نیازمند کار با بیشینه و زیر بیشینه و این فشار در هر دو سیستم بی¬هوازی آلاکتیک فسفاژن و سیستم هوازی بکار گرفته می¬شود.
با وجودیکه کار انجام شده ناچیز نیست، قبل از آنکه ما بتوانیم ادعا کنیم که علوم و دانش جامعی از تنیس روی میز داریم، هنوز مقدار قابل توجهی اطلاعات مورد نیاز است. در این مقاله ما فقط روی فیزیولوژی بازیکنان تنیس روی میز تمرکز داشته ایم.
اهمیت تمرینات استقامت عضلانی و قلبی عروقی برای بازیکنان تنیس روی میز توسط دانشمندان علوم ورزشی نشان داده شده است. استقامت برای بازیکنان برای درک و تحقق مهارتها، تاکتیک در تنیس روی میز ضروری است. اغلب بازیکنان تنیس روی میز پس از رقابتها نه تنها به لحاظ فیزیکی وامانده و خسته هستند بلکه بشدت به لحاظ روانی و ذهنی نیز خسته¬اند.
این برای مربیان مهم است که بخاطر داشته باشند، سیستم آلاکتیک بی¬هوازی مهمترین سیستم در زمان فعالیت در بازی تنیس روی میز است. یک ظرفیت قوی در استقامت، به بازیکن کمک می کند که ریکاوری و برگشت به حالت اولیه سریعتری برای مسابقه بعدی و روز بعد رقابتها داشته باشد.
«سپاسگزاری»
هیچ منبعی برای کمک مالی به این مطالعه مورد استفاده قرار نگرفت. نویسنگان هیچ تضاد منافع بطور مستقیم با محتوای این مطالعه نداشتند.
با تشکر از آقای عمیدی برای مطالب علمی و بسیار آموزندشون.
با تشکر برای مطالب خوب شما