امروز: جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ | ۰۱:۳۰:۱۰
آخرین بروزرسانی :
مهر ۱۸ام, ۱۳۹۰
سرخط خبری :
تبلیغات
سال ۱۳۹۰ نقطه عطفی در ورزش کشور است و در این میان سالها خواهد گذشت مردم علاقهمند و حساس به ورزش این سال را فراموش نخواهند کرد. تغییر و تحولات ساختاری ورزش قبل و بعد از انقلاب بارها پیش آمده وتلاش شده است راه مطمئنتری برای اداره ورزش کشور که با نسل جوان و نوجوان…
سال ۱۳۹۰ نقطه عطفی در ورزش کشور است و در این میان سالها خواهد گذشت مردم علاقهمند و حساس به ورزش این سال را فراموش نخواهند کرد.
تغییر و تحولات ساختاری ورزش قبل و بعد از انقلاب بارها پیش آمده وتلاش شده است راه مطمئنتری برای اداره ورزش کشور که با نسل جوان و نوجوان سر وکار مستقیم دارد پیدا کنند.
روزی اداره ورزش به شکل سازمانی و زمانی به شکل وزارتخانهای و زمانی واگذار شدن ورزش کشور و ادام آن در آموزش و پرورش پیش آمده اما امروز نمایندگان مردم طی یک حرکت قاطعانه طرح وزارت ورزش و جوانان را به تصویب رسانده و با وجودمقاومت دولت در شکلگیری آن را جهت اجرا به دولت تحویل دادند.
سالهای پس از انقلاب اداره ورزش به صورت مستقیم زیر نظر رئیسجمهور وبه شکل ساختاری سازمان به فعالیت پرداخت، فراز و نشیبهای اداره ورزش در طی ۳۰ سال پس از انقلاب نشان داد که دولت قدرت اداره بالنده ورزش را ندارد و دولتمردان ازورزش به صورت ابزار سیاسی و یا حیاط خلوت سیاسیون کنار مانده استفاده میکنند وکار به جایی رسید که این اواخر کنار ماندگان احزاب خودی، در ورزش منتظر پست بودند.
نمایندگان مردم با توجه به مشکلات عدیده اداره ورزش و ناکامیهای سازمان تربیت بدنی در مجامع ورزشی تصمیم گرفتند ساختار دولت مدار ورزش را به ساختار مردممدار تبدیل کنند لذا شکل سازمانی ورزش که مستقیما توسط رئیسجمهور و معاون منصوب از سوی او اداره میشد تبدیل به شکل ساختاری وزارتخانهای درآمد که این بار با نظارت مستقیم نمایندگان مجلس وزیر ورزش و جوانان را مقید به پاسخگویی میکرد. در حقیقت اداره ورزش و نظارت بر آن این بار از دوش دولت برداشته شد و به نظارت نمایندگان ملت واگذار شد.
تا ثریا میرود…
وزارت ورزش در سال ۱۳۹۰ متولد شد. تولد این نوزاد نیازمند برنامهریزیدقیق والدین است اگر والدین آمادگی نگهداری، رشد، تغذیه، مراقبت از آسیبهای احتمالی را نداشته باشند نه تنها این مولود تازه متولد شده به بلوغ و رشد نمیرسد بلکه در همان ابتدای امر ناقص و زمینگیر خواهد شد.
ضمن اینکه باید توجه داشت این مولود قرار است بار سنگین اداره یک وزارتخانه مادر را به دوش بکشد چراکه مسأله ورزش و جوانان ۲ رکن پاسخگویی به نیازبیش از ۸۰ درصد جمعیت کشور را به عهده دارد و متولی این کار باید ابرمردی باشد که هم دستی بر آتش ورزش داشته و هم احساس جوانی و سر زندگی کند و از تلفیق هر ۲ برنامهای ارائه نماید تا نزدیک به ۴۰ میلیون جوان و نوجوان را زیر پوشش بگیرد.
شاید طرح جامع ورزش با بازنگری و تلفیق برنامههای جوانان بتواند پیشنویس طرح کاملتری برای برداشتن این گام بلند باشد اما به یاد داشته باشیم که این وزارتخانه به تنهایی نمیتواند هرگز پاسخگوی خیل عظیم جوانان باشد.
باید و باید سایرین نیز همراه و همگام آن به مدد و حمایت قانون این بار سنگین را به دوش بکشند که اگر این قطار به راه افتاد همگان در همه وزارتخانهها به مقصد میرسند و این ممکن نیست مگر با طراحی طرح “یک پارچه” ورزش وجوانان در هر وزارتخانه جایگاه و پایگاهی برای هماهنگی و همراهی برقرار شود.
همانند ممیزان و حسابرسان وزارت اقتصاد و دارایی که به قدرت قانون حضوری پررنگ، اثرگذار وتعریف شده دارند همانند پایگاههای بسیج سپاه که در هر وزارتخانه جایگاهی قانونی وتعریف شده دارند همانند برو بچههای حراست که حضور کتمان ناپذیر و حتمی در هرارگان و نهاد و وزارتخانه دارند به همین منوال نمایندگان وزارت ورزش در سایرارگانها باید و باید از سوی وزارتخانه مادر یعنی وزارت ورزش و جوانان حکم بگیرند وبا هماهنگی وزارتخانه خود عاملین وزارت ورزش و جوانان در مجموعه خود باشند و این یعنی طرح یکپارچگی ورزش و جوانان در غیر اینصورت این مولود تازه متولد شده سر راهی قلمداد شده و به روزگار یتیمی دچار میشود.
نظرات کاربران در "وزارت ورزش -باید ها ونبایدها"