تاریخ انتشار خبر : پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۰ | کد خبر : 9342
لطفا با وضو وارد شوید: صحبت از قطعه ای بهشتی است جامعه ورزشی خصوصا تنیس روی میز کشور وحتی جهان ورزش باید به داشتن این ملکوتیان بی نظیر برخود ببالد. اساسا نام علی حسین رجبی به ورزش ارزشها داده ونام ورزش را برجسته و مقدس می نماید. هرجا نامی از علی حسین رجبی به میان…
لطفا با وضو وارد شوید: صحبت از قطعه ای بهشتی است
جامعه ورزشی خصوصا تنیس روی میز کشور وحتی جهان ورزش باید به داشتن این ملکوتیان بی نظیر برخود ببالد.
اساسا نام علی حسین رجبی به ورزش ارزشها داده ونام ورزش را برجسته و مقدس می نماید.
هرجا نامی از علی حسین رجبی به میان می آید به همراه آن صبر و بردباری و بزرگ منشی و آقایی و ارزش وپهلوانی در ذهن ها تداعی می شود.
علی حسین رجبی نماینده ارزش ها در ورزش وصبوری در مقابل سختی ها بود.
قلم وبیان عاجزند از ادای حقیقت مطلب در باره این بی نام و نشانی که نشان در آسمان ها و عرشیان دارد.
اینجانب یقین دارم این اسوه اخلاق و بردباری و قهرمانی در آسمان ها شناخته تر از زمین است ودقیقا برای همین بود که آسمانیان دست نیاز به سوی او کشیدند و این عاشق زجر کشیده این بار بدون درنگ ندای ارجعی حضرت دوست را لبیک گفت.
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد.
مدیر سایت:سید منصور علوی
بسم الله الرحمن الرحیم
میان سجده ی سبز سحر گاهان
اگربر خاطرت رد شد خیال من دعایم کن .
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دسته خطی که تورا عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا تماشاست بخند
آن((خدائی))که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
نوشته شده توسط علی حسین رجبی در سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱:۵۱
زندگی نامه بنیانگذارورزش پیوند اعضاء قهرمان همیشه زنده علی حسین رجبی
۱۶مرداد۱۳۵۳در یک خانواده مذهبی در محله قدیمی جوادیه تهران به دنیا آمدم.نام پدرم ذات اله که نامم را علی حسین گذاشت،که در حال حاضر در استان مازندران ساکن شهرستان قائم شهر می باشم. پدرم در اداره پست و تلگراف و تلفن تهران استخدام شد وبه همین دلیل از مازندران به تهران نقل مکان کردیم.۵/۱ساله بودم که پدرم به اداره پست منطقه آلاشت مازندران منتقل شد.۲ساله بودم که در اثر سرماخوردگی شدید دچار ناراحتی کلیه شدم.
خانواده ام پس از مراجعه به پزشک متوجه شدند که دچار سندرم نفروتیک کلیه شدم.در۲سالگی مجددا به شهرستان قائم شهر نقل مکان کردیم.۱۵ سال ناراحتی کلیه داشتم که روی هم رفته ۴تا۵سال ازبهترین روزهای کودکی ونوجوانی ام را که می باید با همسن هایم بازی میکردم و به مدرسه میرفتم را در بیمارستانهای متعدد مازندران و تهران بستری شدم،که از آن جمله می توان:۱-بیمارستان۱۵خرداد(به آور)۲- کودکان مفید۳- دکترحسن اهری۴- بوعلی (ساری)۵- ولی عصر( قائم شهر)۶- امام خمینی۷- هاشمی نژاد۸- خاتم الانبیاء۹- لبافی نژاد۱۰- ساسان۱۱- پاستورنو۱۲-
عرفان۱۳- امام خمینی ساری۱۴- امام حسین۱۵- سیناو(۲بیمارستان در ژاپن و فرانسه).
درطول۱۵سال ناراحتی کلیه ام۳بارنمونه برداری باز از کلیه هایم به عمل آمد.پس از۱۵سال ناراحتی کلیه در سن۱۷ سالگی ودر اوج دوران نوجوانی و جوانی بهترین دوران طلایی زندگیم هر۲کلیه هایم از کار افتاد و در روز ۱۳ نوروزسال۱۳۷۰ اولین دیالیزم را در بیمارستان خاتم الانبیاءتهران انجام دادم.۲سال دیالیز سخت و طاقت فرسا نمودم که بدترین روزهای زندگیم بود.بخاطر نداشتن نوبت دیالیز در شهرستان قائم شهر،مجبور بودیم یک سال را هفته ای۳بار مسیر طولانی۲۵۰ کیلومتری قائم شهر-تهران را به سمت بیمارستان هاشمی نژاد مرکز دیالیز ایران را فقط برای۴ساعت دیالیز طی نمایم.چندبار هم که در جاده از فرط خستگی زیاد تصادف کردیم و چند باری را هم در برف و مه شدید جاده گدوک گیر کردیم و با ساعتها تاخیر به دیالیز رسیدم که باعث نگرانی شدیدخانواده ام میشد.
(درتمام دوران بیماریم درسهایم را می خواندم آن هم با نمرات عالی دوران دبستان درمدرسه مهدیه-راهنمایی در مدرسه چمران و دبیرستان را در شهید مطهری قائم شهر تحصیلکردم.)پس از۲سال دیالیز درد آور در سن۱۹ سالگی تحت عمل جراحی پیوند کلیه دربیمارستان لبافی نژاد تهران قرار گرفتم.پس از۸سال کلیه پیوندیم در سن۲۷ سالگی دربهمن ماه۱۳۷۹از کار افتاد که در همان ماه مجددا برای دفعه دوم دیالیزم هفته ای ۳بار در بیمارستانهای ساسان و پاستورنو تهران شروع کردم.در آذرماه ۱۳۸۴ توانستم برای بار دوم پیوند کلیه بزنم.یک هفته اول عمل پیوند با موفقیت پیش رفت،اما متاسفانه ناگهان کلیه پیوندی دومم کاملا۱ماه ازکار افتاد وتمام پزشکان وخانوادهام ناامید گشتند تا جائیکه قرار شد کلیه پیوند دومم را برای اینکه دچار عفونت نشود از بدنم خارج کنند.یک ماه را هفته ای۳بار دیالیز و هفته ای۳بارپلاسما فریزکه خانواده ام با هزینه سنگین از هلال احمر تهیه میکردند میشدم.تا جائیکه ایمنی بدنم به زیر۵۰۰ وکراتیین کلیه به۱۹ رسیده بود.اما با دعای خیر خانواده ام و دوستان و همکاران عزیزو مهربانم و توکل به خدای متعال در روز عید قربان و موقع اذان مغرب و عشاء ناگهان کلیه ام پس از یک ماه کار نکردن شروع به کار کرد.در آن لحظه از خوشحالی انگار تمام
دنیا را به من داده بودند مجددا زندگی عادی خود را شروع کردم.
همچنین در دی ماه سال۱۳۸۸ تا مهرماه سال۱۳۸۹ در طی ۹ماه دچارمشکل شدید:کبد ،کلیه،ریه وقلبی و پاره شدن ۳بار شریان فیستول بازوی چپم که روی هم رفته ۸بار بستری شدم و۵ بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم و سه بار هم به حالت کما رفتم ودر بخشهای ویژه آی سی یو و سی سیو بستری شدم.درپی پاره شدن شریان دستم عملها با موفقیت انجام نشد که باعث۳بار خونریزی شدید بعداز
جراحی شدم.لذا از ضعف زیاد در طی این دوران ۱۵ کیلو وزن کم کردم و هموگلوبین خونم به۵/۵ رسیده بود. که خوشبختانه پس از۱۱ماه حالم روبه بهبودی رفت.
اینجانب درطی این۳۵ سال که ناراحتی کلیه ودیگر بیماریها را داشتم حدودا:۱۵ بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم.۷سال دیالیز سخت و مشقت بار یکی به مدت۵ سال ویکی به مدت۲ سال.۲ بارپیوند کلیه زدم.ودر حال حاضر روزی ۱۹ عدد قرص مصرف میکنم.من توانستم با حمدو سپاس خداوند متعال و حمایتهای بی دریغ خانواده مهربانم و دوستان و آشنایان به افتخارات با ارزش جهانی و آسیایی وخاورمیانه و کشور را در تمام مراحل زندگی(تحصیلی و ورزش واجتماعی و هنری و کاریو…)را کسب نمایم.از جمله:
۱-درسال۱۳۷۶ به عنوان تنها نماینده و ورزشکار پیوندی ج.ا.ایران در یازدهمین دوره بازیهای جهانی پیوند اعضاء۱۹۹۷ سیدنی-استرالیا بدون مربی و سرپرست ومترجم حتی یک پزشک در تاریخ ورزش پیوند اعضاءج.ا.ایران در رشته تنیس روی میز و دو و میدانی۱۵۰۰متر شرکت کردم.
۲-درسال ۱۳۷۶ پایه گذاری ورزش پیوند اعضاء و بیماریهای خاص ج.ا.ایران وبه ثبت رساندن نام ورزش پیوند اعضا ءج.ا.ایران به عنوان ۴۳ کشور عضو درWTGF فدراسیون بین المللی بازیهای جهانی پیوند اعضاء در وینچستر-انگلیس
۳-حضورو شرکت در پنج دوره بازیهای جهانی پیوند اعضاء و دو دوره بازیهای خاورمیانه(۱۹۹۷سیدنی-استرالیا)(۱۹۹۹بوداپست-مجارستان)(۲۰۰۱کوبه-ژاپن)(۲۰۰۳نانسی-فرانسه)(۲۰۰۱کویت)(۲۰۰۷بانکوک-تایلند)(۲۰۰۷کویت)
۴-درسال۱۳۷۴ کسب مقام سومی اولین دوره مسابقات تیر اندازی قهرمانی جوانان کشور و عضویت در تیم ملی جوانان ایران
۵-به ثبت رساندن رشته تیراندازی با تفنگ و طپانچه بادی به عنوان یک رشته ورزشی در بین رشته های ورزش بازیهای جهانی برای ورزشکاران پیوندی در فدراسیون جهانی پیوند اعضاءWTGF
۶-دربهمن ماه۱۳۷۹ کسب مقام سومی(مدال برنز)اولین دوره بازیهای خاورمیانه پیوند اعضاء۲۰۰۱کویت در رشته تنیس روی میز
۷-درشهریور۱۳۸۶کسب مقام اول(طلا)در شانزدهمین دوره بازیهای جهانی پیوند اعضاء۲۰۰۷بانکوک-تایلند در رشته طپانچه بادی
۸-درآبان ماه ۱۳۸۶کسب مقام دومی(مدال نقره)دومین دوره بازیهای خاورمیانه پیونداعضاء۲۰۰۷ کویت در رشته تنیس روی میز
۹-دریافت مدرک مربیگری و داوری در بیش از ۱۱ رشته مختلف ورزشی از فدراسیونهای ورزشی
۱۰-موفق به کسب مدرک کارشناسی تربیت بدنی و علوم ورزشی
۱۱-درسال ۱۳۷۴-۱۳۷۵-۱۳۷۶ کسب مقام اول مسابقات تیراندازی (تفنگ بادی)جوانان و بزرگسالان استان مازندران
۱۲-درسال۱۳۷۴ کسب مقام اول مسابقات عکاسی آموزشگاههای شهرستان قائم شهر
۱۳-درسال۱۳۷۵کسب مقام سوم مسابقات نقاشی کشور به میزبانی انجمن حمایت از بیماران کلیوی ایران
۱۴-درسال۱۳۷۵کسب مقام سوم مسابقات تنیس روی میز آموزشگاههای شهرستان قائم شهر
۱۵-کسب رکورد۵۰۰۰ضربه سر و۲۰۰۰ ضربه رو پایی با توپ والیبال و۳۰۰ضربه با توپ تنیس خاکی بصورت ایستاده،نشسته و درازکش در سن جوانی
۱۶-درسال۱۳۷۷ به عنوان اولین ورزشکار پیوندی ایران به مناسبت سالگرد تاسیس بنیاد اموربیماریهای خاص مسیر۲۵۰ کیلومتری شهرستان قائم شهرتا مرقدمطهر امام خمینی(ره)برای زیارت رکاب زدم و مورد تقدیر مسوولین محترم کشوری قرار گرفتم.
۱۷- درپایان سال۱۳۸۷ به عنوان قهرمان برتر رشته تیراندازی استان مازندران انتخاب شدم.
۱۸- ازسال۱۳۷۷-۱۳۸۸ کسب مقام اول و دوم مسابقات تیراندازی و تنیس روی میز و بدمینتون قهرمانی کشور ویژه ورزشکاران پیوندی ایران و انتخابی تیم ملی پیوند اعضاءج.ا.ایران
۱۹-درسال ۱۳۸۷ به عنوان ۵ قهرمان برتر سال۱۳۸۷ در استان مازندران.
۲۰-درسال۱۳۸۷ به عنوان۱۵ قهرمان برتر سال۱۳۸۶ استان تهران از سوی سازمان صدا و سیما.
۲۱-دریافت دهها لوح سپاس و تقدیرنامه از جانب مسوولین محترم کشوری و استانی.
علی حسین رجبی
بنیانگذارورزش پیونداعضاءو بیماریهای خاص ج.ا.ایران
قهرمان جهان و خاورمیانه
کارشناس تربیت بدنی و علوم ورزشی
علی حسین پس ازبازگشت از سوئد به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری و پس از ۱ ماه تحمل صبورانه درد و رنج ، سرانجام در سحرگاه روز یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ در سی و هفتمین سالروز تولد و سومین سالگرد ازدواجش تولدی دوباره یافت و روح بلند و خستگی ناپذیرش به آسمان عروج کرد و فرشته ای به فرشتگان آسمان اضافه شد (روحش شاد وراهش پر رهرو باد)
چگونگی تشکیل و پایه گذاری اولیه ورزش پیوند اعضاء و بیماریهای خاص جمهوری اسلامی ایران
اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۶ فرمهای مربوط به یازدهمین دوره بازیهای جهانی پیونداعضاء ۱۹۹۷سیدنی-استرالیا را از انجمن حمایت از بیماران کلیوی ایران دریافت نمودم.به متولیان مختلف ورزش از جمله سازمان تربیت بدنی ،کمیته ملی المپیک و…نامه هایی ارسال نمودم،مضمون بر اعزام تیم ورزشی پیوند اعضاء ج.ا. ایران برای اولین بار به بازیهای جهانی پیوند اعضاء.
بامراجعه به دفترآقای افشار زاده ریاست محترم وقت روابط بین الملل سازمان تربیت بدنی در همان روز اول با اینجانب درباره این موضوع همکاری و حمایت نمودند،و قول مساعد دادند. کارها،نامه ها،فاکسها از دفتر بازیهای غرب آسیا به سیدنی،استرالیا ومنچستر،انگلستان ارسال می شد.چون اولین دوره بازیهای غرب آسیا نزدیک و همزمان بود ودبیر کل وقت بازیهای غرب آسیا هم آقای افشار زاده انتخاب شدند.۴ماه بطور مداوم ازاردیبهشت ماه ۱۳۷۶ تا مهر ماه ۱۳۷۶ پی گیر کار اعزام بودم،آنهم به تنهایی و در سن کم کارهایم را انجام دادم.
بخاطرنداشتن کارت پایان خدمت یک ماه و نیم دنبال کار معافیت پزشکی بودم.پس از گذاشتنسند خانه و۰۰۰/۰۰۰/۱۰ ریال وثیقه به نیروی انتظامی ایران اجازه صدور گذرنامه ام رادادند.پس از دوماه توانستم پاسپورتم را دریافت کنم.مشکل ۱۰۰۰ دلار اقامت اینجانب در هتل سیدنی برایم بوجود آمدکه کشور میزبان (استرالیا)آنرا تقبل نمود.مشکل هزینه بلیط هواپیما برایم پیش آمد که کشور میزبان بلیط هواپیما را بطور رفت و برگشت از(سیدنی،بانکوک)(بانکوک،رم)را برایم ارسال نمودند،و بلیط رفت و برگشت ایران-رم راخانواده مهربانم تهیه کردند.مشکل ویزای استرالیا و ترانزیت ایتالیا برایم پیش آمدوآنهم با مداخله و فاکس ریاست بازیهای جهانی پیوند جناب آقای مارک کاکس به سفارت خود در ایران این مشکل را هم حل نمودند ودر فاکس نوشته بودند:ایشان بعنوان یک مهمان افتخاری شرکت کننده در این دوره از بازیها دعوت شده اند و هر طور که شده ایشان را به این دوره از بازیها اعزام نمایید.
پس از ۴ ماه پیگیری مداوم و زحمتهای بی دریغ آقای افشارزاده دبیر کل محترم کمیته ملی المپیک و سر کار خانم اسدی و خانواده مهربانم بامشکلات فراوانی که یکی پس از دیگری جلوی پایم قرار میگرفت ،بالاخره در روز پنجشنبه۳/۷/۷۶ساعت۶ صبح به تنهایی برای شرکت در یازدهمین دوره بازیهای جهانی پیوند۱۹۹۷ بسمت سیدنی، استرالیا پرواز کردم.پس از ۴ساعت به فرودگاه لئوناردو داوینچی رم، رسیدم.پس از ۸ ساعت ماندن در فرودگاه رم سوار هواپیماشدم بعداز۱۱ ساعت پرواز به فرودگاه بانکوک ،تایلند رسیدم که ۴ ساعت در آنجا توقف داشتیم،و بالاخره بعد از یک پرواز۱۰ ساعته دیگر به کشوراسترالیا رسیدم.در فرودگاه با یک پلاکارت به نام جمهوری اسلامی ایران که از قبل تدارک دیده شده بود به استقبالم آمدند ومرا تا هتل همراهی کردند.
۱۵روز در سیدنی بودم.۲۰۰۰ورزشکارپیوندی از۵۳ کشور جهان در۱۱ رشته ورزشی در یازدهمین دوره بازیهای جهانی شرکت کردند.من بعنوان تنها ورزشکار پیوندی،نماینده وپرچم دارجمهوری اسلامی ایران در یازدهمین دوره بازیهای جهانی پیونداعضاء۱۹۹۷سیدنی-استرالیا بدون مربی،سرپرست،مترجم و حتی یک همراه در رشته های تنیس روی میز و دو و میدانی شرکت کردم.پس از گرفتن اطلاعات کامل از بازیها وشرکت درمسابقات بعداز۱۵ روز تک و تنها به ایران بازگشتم و مورد استقبال خانواده مهربانم در فرودگاه مهرآباد قرار گرفتم.
پس از بازگشت و ۶ ماه پیگیری مداوم نوشتن نامه های متعدد به مسؤولین مختلف ورزشی جهت تشکیل انجمن برای ورزشکاران پیوندی و بیماران خاص در ایران تلاش نمودم،درطی این۶ماه پیامی ازطرف دبیرمحترم فدراسیون ورزشهای همگانی به اینجانب رسیدکه نامه هاوعکسهای بازیهای جهانی پیوند اعضاء۱۹۹۷استرالیا که درآن بازیها حضورداشتید، به دست این فدراسیون رسیده است،لذا جهت همکاری وتشکیل انجمن به این فدراسیون مراجعه نمایید.
اینجانب با مراجعه به فدراسیون وملاقات با دبیرمحترم فدراسیون ورزشهای همگانی جناب آقای جهانگیری وراهنمایهای ایشان نامه ایی به معاونت وقت فرهنگی وآموزشی سازمان تربیت بدنی ارسال نمودیم که درنهایت درتاریخ ۱۳/۵/۱۳۷۷ جناب آقای افشار زاده معاونت وقت محترم فرهنگی وآموزشی با پیشنهاد اینجانب موافقت بعمل آوردند و قرار شد انجمنی تحت عنوان انجمن ورزشی پیوند اعضاء در فدراسیون ورزشهای همگانی تشکیل وتأسیس شود،وبه این ترتیب انجمن ورزشی پیوند اعضاء درهمان تاریخ با پیشنهاد اینجانب وموافقت آقای افشار زاده و با تصویب ریاست وقت سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک جناب آقای هاشمی طباء تأسیس و تشکیل شد.
از بدو تأسیس شروع به فعالیت مستمر نمود واینجانب با پیشنهاد آقای افشار زاده با حکم ریاست وقت فدراسیون ورزشهای همگانی مرحوم دکتر خرمی مسؤولیت این انجمن به بنده محول شد وحدود ۲ سالی را اینجانب به عنوان مسؤول انجمن ورزشی پیوند اعضاءتحت پوشش فدراسیون ورزشهای همگانی فعالیت خود را شروع کردم ودر طی این دو سال ۵ مسابقه قهرمانی کشور در ۵ رشته ورزشی و دو دوره حضور در بازیهای جهانی پیوند اعضاءراانجام دادیم که با آن امکانات کم در نوع خود بی نظیر بود.دو سال بعد رئیس محترم بنیاد امور بیماریهای خاص سر کار خانم فاطمه هاشمی به عنوان رئیس انجمن ورزشی پیوند اعضاء و بیماریهای خاص فدراسیون ورزشهای همگانی منصوب و سپس در بهمن ماه۱۳۸۴ بعنوان رئیس فدراسیون انتخاب شدند ونام فدراسیون از پیوند اعضاءبه فدراسیون بیماریهای خاص تغییر نام یافت.
لازم بذکر است در ۱۳۷۶ ورزش پیوند اعضاء ج.ا.ایران توسط اینجانب در فدراسیون بین المللی بازیهای جهانی پیوندWTGF در منچستر انگلستان به عنوان۴۳کشور عضو به ثبت رسید، که جناب آقای دکتر موریس اسلاپاک۳۰سال به عنوان رئیس فدراسیون بین المللی بازیهای جهانی پیوند WTGFاعضاء حضوری فعال داشتند. که در حال حاضر جناب آقای الیور کاستر از کشور فرانسه که خود پیوند کلیوی میباشند در سال۲۰۰۶ بعنوان رئیس جدید این فدراسیون انتخاب شدند.
علی حسین رجبی
بنیانگذارورزش پیوند اعضاءوبیماریهای خاص جمهوری اسلامی ایران
کارشناس تربیت بدنی
یک پیشنهاد به وزیر محترم ورزش وجوانان وهمچنین جناب آقای افشار زاده:
سزاوار است که به نام ویاد این اسطوره صبر و مقاومت در ورزش ایران وجهان یک جام بین المللی در رشته هایی که این پهلوان همیشه قهرمان درآن فعال بوده و مقام کسب کرده ثبت و برنامه ریزی گردد.
این حداقل کاری است که مسئولین ومتولیان ورزش کشور میتوانند قطره ای از بی مهریها و کم محبتیها وآنچه را که این عزیز همیشه زنده کشیده جبران نماییم. یادمان باشد که این قهرمان ملی بارها در گفتگو با خبرنگار ها و رسانه ها از عدم توجه مدیران ملی و استانی ابراز گلایه نموده بود.
درخاتمه پایگاه تخصصی پینگ پنگ کشورافتخار و مباهات میکند که نام وعکس این فقید سعید در این سایت قرار گرفته وانتشار این زندگی نامه را بالاترین افتخار و ارزش قلمداد میکند.
خوشحالیم که علاوه بر این مرحوم آسمانی خواهر این بزرگوار نیز از خانواده تنیس روی میز بوده وحقیقتا خوبی وبرجستگی این رشته به بودن این چنین افراد است.
قصد داریم تا بزودی مصاحبه ای با خواهر این مرحوم جاوید سرکارخانم فاطمه رجبی که از داوران و مربیان بین المللی تنیس روی میز می باشند انجام دهیم وخاطراتی از این مرحوم را یادآوری نماییم.
مدیر سایت : سید منصور علوی
خداوند رحمان روحش را قرین رحمت نماید حقا که روح بزرگی داشت.جهت شادی روح ان بزرگوار فاتحه ای قرائت و سوابشرا هدیه فرمایید
آقای علوی عزیز ممنون که بار دیگر یادآوری از قهرمانان همیشه زنده را در برنامه کاری خود قرار دادید ,همانطورکه در این متن کامل عنوان نمودید علی حسین قهرمان اسطوره صبر و مقاومت و پهلوانی بوده اند به داشتن برادری با این ویزگیهای اخلاقی و انسانس افتخار می کنم و ایشان را افتخار ایران اسلامی می دانم باشد که قدر این گونه افراد را تا نفس می کشند بدانیم .می دانم که ایشان زنده اند وروح بزرگ و مهربانش همیشه حامی ورزشکاران پیوندی می باشد. در تاریخ تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران ایشان از یاد نخواهند رفت زیرا پهلوان بوده اند و بنیانگزار ورزش پیوند اعضا و بیماران خاص ایران و این موارد است که کمی قلب مجروح و داغ دیده ما را التیام می بخشد.
حجاب چهره ء جان مى شود غبار تنم خوشا دمى که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزاى چو من خوش الحانیست روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
روحش شاد و یادش گرامی باد.
سلام من کسی هستم که علی حسین همه زندگیش بود علی حسین رفت اما حضور اون همیشه همه جا احساس میکنم.خیلی خوشحالم که علی حسین با افتخار رفت اسم اون یاد اون هیچوقت از یادهانمیره.از آقای علوی که زحمت کشیدن وبه یاد علی حسین قهرمان بودند تشکرمیکنم.دوستان خوبم از شما میخوام برای دل تنگ منم دعا کنید.
سلام.خوش به حال من که عموی داشتم همه دوسش داشتن و افتخار می کنم از یک خانواده ورزشی هستم که قهرمانی و پهلوانیشون دنیا رو تکون داده .
عضو کوچیکه بزرگ خاندان رجبی
بنام آنکه هستی نام از او یافت
جناب آقای علوی
با سلام، ضمن تشکر از فعالیت های جنابعالی در جهت توسعه تنیس روی میز،و قدر دانی بیشتر برای توجه شما به معنویات که در واقع فلسفه زندگی انسان هاست و همچنین جزء مهم از اصول و فلسفه تربیت بدنی و ورزش است که متاسفانه کمتر به آن توجه می شود.
یزرگداشت و گرامیداشت یاد و خاطره عزیزانی که در بین ما نیستند اما براین اعتقادیم که روح آنها در بین ماست شیوه ای بسیار نیکو و آموزنده است.
با درود به روح بزرگ زنده یاد علی حسین رجبی، در چند روز گذشته با مطالعه زندگینامه اش از یک سو بسیار متاثر شدم که چرا در زمان حیات این گونه انسان های بزرگ و نادر از آنها غافل و بی خبریم، اما از سوی دیگر وافعا تحت تاثیر روحیه مبارزه جوی او،فعالیت های توسعه ای و بی نظیرش ،تلاش های خستگی ناپذیر، اراده و عزم آهنین، روح بزرگ و قلب عاشقش قرار گرفتم.
دوست ندارم از کلماتی مانند رنجنامه بجای سفر نامه،یا مشقت، سختی، درد و غیره برای او استفاده کنم، هر چند که از زبان خواهرش پس از پروازش به سوی خدا و آرامش شنیدم که “دیگر درد نمی کشد “!!! اما حتی خواندن خاطرات سفر هایش سخت و غیر قابل باور است.
در خور اوست که بگوییم استقامت و بردباریش، اعتقاد و باور هایش، قهرمانی و پهلوانی های ورزشی اش، الگوی اصیل و واقعی یک قهرمان زندگی،
تلاش برای خوب زندگی کردنش، که همگی نشات گرفته از اعتقادات او به خالق هستی است، از او یک الگویی ساخته است که برای همه ما درس های بزرگی برای زندگی و رو یارویی با مشکلات زندگی خواهد بود.
علیرغم اینکه در لحظات آخر زندگیش تا حدودی با سرگذشت و زندگی نامه او از طریق خواهرشان خانم فاطمه رجبی که ایشان نیز از ورزشکازان و مربیان موفق و با اخلاق تنیس روی میز هستند آشنا شدم ، اما در این زندگی نامه با بخش های دیگری از فعالیت ها و ابعاد گوناگون شخصیت او آشنا شدم که واقعا جای تامل دارد!!
امیدوارم که زحمات و خدمات شایسته او که مملو از عشق و خدمت بود به گونه ای بسیار ارزشمند برای او و بیاد او بیادگار ثبت و ضبط شود تا جوانان و نسل های بعدی با شیوه های دیگری از تلاش و مقاومت و قهرمانی واقعی آشنا شوند.
بی شک نبود او برای عزیزان و خانواده اش بسیار سخت است که از خداوند مهربان برای همه وابستگان و عزیزانش صبر، و برای روح بزرگ و خستگی ناپذیرش آرامش آرزو داریم.
خانواده بزرگ تنیس روی میز هرگز خدمات و زحمات او را فراموش نخواهد کرد و به او می بالد.
در ضمن نوشتن این نامه ، این شعر همواره افکارم را به خود معطوف می کرد که شرح حال اوست:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
سیما لیموچی
۳/۹/۱۳۹۰
خداوند متعال روح بزرگش را که بسان زمین وسیع، همانند دریا روشن و شفاف و مثل کوه استوار و پابرجا بود ، با روح شهدا محشور نماید. به همسر مهربان ، فداکار و وفادارش درود فرستاده و از او میخواهم که تسلیم مشیت پروردگار باشد.یاد علی حسین بزرگ ، هرگز از یادها نخواهد رفت.
[…] زندگی نامه این پهلوان قهرمان در اینجا آمده است […]
با سلام و عرض ادب .سالگرد این عزیز گرامی باد.روحش شاد.با تشکر
به نام خدا . سلام . جناب آقای مرحوم رجبی بسیار انسان خوبی بودند . روحشان شاد . خیلی اندوهگین شدم . من با ایشان پینگ پنگ هم بازی کرده بودم و بسیار از اخلاق ایشان بهره میبردم . نمی دانم چه بگویم دیگر . حیف
بهترینها همیشه میمانند شاید دیگر در بین ما نباشند اما در دل ماندگارند…روحش شاد و یادش گرامی.
همیشه تو قلب ما جاداری دلمون برایت تنگ شده علی جان روحت شاد