امروز: دوشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۳ | ۰۷:۴۷:۳۰
آخرین بروزرسانی :
بهمن ۹ام, ۱۳۹۰
سرخط خبری :
تبلیغات
اگر همه فدراسیونها در یک مجموعه باشند، چقدر به سود بیتالمال خواهد بود و جلوی چه هزینههای هنگفتی گرفته خواهد شد و همه اینها در کنار هم به متولیان امر ورزش این گزینه را میگوید که میتوان با کمی تدبیر و دوراندیشی مثلا در همان زمینهای پیرامون وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که متعلق…
اگر همه فدراسیونها در یک مجموعه باشند، چقدر به سود بیتالمال خواهد بود و جلوی چه هزینههای هنگفتی گرفته خواهد شد و همه اینها در کنار هم به متولیان امر ورزش این گزینه را میگوید که میتوان با کمی تدبیر و دوراندیشی مثلا در همان زمینهای پیرامون وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که متعلق به تشکیلات ورزش است، یک ساختمان چند طبقه و شکیل و برگرفته از معماری ایرانی و ورزشی درست کرد تا یک بار برای همیشه، خیال همه ورزشیها از این بابت راحت شود.
فدراسیونهای ورزشی، شریانهای حیاتی در تشکیلات ورزش کشور بوده و همینها هستند که با وجود همه فراز و نشیبها و کمیها و کاستیها، ورزش را از مرکز پایتخت تا دورافتادهترین روستاهای کشور گسترش میدهند و اگر ورزش ایران در بازیهای آسیایی گوانگژو به یکباره با جهشی خیره کننده توانست در میان ابرقدرتهای ورزش آسیا در رده چهارم مدال آوران قاره کهن بایستد، ماحصل ماهها و سالها خون دل خوردنهای تشکیلات فدراسیونها و افرادی است که در هیأتهای شهرها و روستاها، صبح تا شب تلاش میکنند تا اگر استعدادی در یک گوشه از میهن پهناورمان باشد، کشف کنند و به او میدان و پروبال بدهند و او را به سطوح بالای ورزش قهرمانی و در نهایت تیم ملی برسانند.
بی گمان، افرادی که در فدراسیونهای و هیأتهای ورزشی فعالیت میکنند، بیشتر یا ورزشکار بوده و از خانواده ورزشند و یا تمام عشق و همت خود را برای اعتلای ورزش کشور و شهر و دیار خود به کار بستهاند.
حتما میدانید که بخش عمدهای از بودجه ای که به فدراسیونهای ورزشی میدهند، صرف اردوها و مسابقات داخلی و خارجی و حقوق پرسنل فدراسیونها میشود و بودجههایی که در اختیار هیأتهای زیر مجموعه فدراسیونها قرار میگیرد، چه بسا هزینه رفت و برگشت پرسنل آن هیأت به اداره محل کارشان هم نشود، با وجود این و با همین سبک و سیاق قهرمانان این مرز و بوم ساخته و پرداخته همین هیأتها و فدراسیونها هستند.
اما مشکلی که امروز فدراسیونهای ورزشی با آن دست به گریبان هستند و به رغم همه پیشرفتهایی که در ساخت و ساز اماکن ورزشی صورت گرفته، هنوز هم این مشکل برای فدراسیونها و همه تشکیلات ورزش پابرجاست، بحث پراکندگی فدراسیونها در تهران است که به واقع یک معضل بزرگ برای ورزش کشور و کل جامعه شده است.
در گذشتهای نه چندان دور و تا همین اواسط دهه هفتاد، همه فدراسیونها در مکانی به نام دفتر امور مشترک فدراسیونها در خیابان ورزنده و در ضلع جنوبی ورزشگاه شهید شیرودی مستقر بودند و هر شخصی و هر مسئولی که کاری با ورزش داشت، با حضوری نصفه روزه در خیابان ورزنده میتوانست امورش را با همه فدراسیونها انجام دهد و به خیر و سلامتی از آنجا بیرون آید.
اما اجرای یک سیاست کاملا نادرست که از همان اواسط دهه هفتاد آغاز شد، با این توجیه که برخی از مدیران عاشق میز و صندلی و دفترهای رنگارنگ که دوست نداشتند، در یک ساختمان قدیمی و کنار سایر فدراسیونها باشند، هر کدام یک ساختمان در یک نقطه از کلان شهر تهران پیدا کردند و فدراسیونها، کم کم از دفتر مشترک رخت بربستند و به جاهای دیگر منتقل شدند و امروز وضعیت آنقدر بغرنج شده که حتی رییس تشکیلات ورزش اگر بخواهد همه فدراسیونها ورزشی را سرکشی کند، باید دو ماه از وقت خود را بگذارد تا شاید روزی به یک فدراسیون رسیدگی کند.
اکنون تصور کنید مدیرکل یک استان که ۴۸ ساعته باید به تهران بیاید و با چند فدراسیون هم کاری داشته باشد؛ ببینید چه مشقتی خواهد داشت تا در این دو روز، تنها آدرس فدراسیونها را پیدا کند و بعد هم بعید است که به امور مربوطه رسیدگی کاملی داشته باشد.
این مشکلات در کنار فاصلهای که رؤسا و کارکنان فدراسیونها از هم گرفتهاند، باعث شده تا بحث الگو برداری از فدراسیونهای موفق بایکوت شود و هیچ کس از کار دیگری سر در نیاورد، در حالی که اگر همه پنجاه فدراسیون در یک مجموعه مستقر باشند، فضای رقابت و رفاقت و دوستیها پدید میآید؛ افزون بر اینکه همه از حال یکدیگر با خبرند، نه اینکه امروز اگر به یک پیک موتوری چند تا نامه بدهی که به همه فدراسیونها برساند، بعید است تا یک هفته بتواند آدرس فدراسیونها را پیدا کند و این چند جزیرهای بودن، بیگمان روز به روز ورزش ما را دچار فاصلههای بیشتری هم میکند.
اکنون که وزارت ورزش و امور جوانان سروشکل گرفته، بد نیست وزیر ورزش با تدابیری که میاندیشند، فضایی را فراهم آورند که بار دیگر همه فدراسیونهای ورزشی در یک مجموعه جمع شوند و از این پراکندگی و چندگانگی نجات یابند، افزون بر اینکه بسیاری از فدراسیونها در مکانها استیجاری هستند که خود این موضوع، معضلی بزرگ برای آن فدراسیونها هم از حیث اجاره بها و هم از منظر خانه به دوشی است که هر چند وقت یک بار، باید جای خود را تغییر دهند.
این ساختمانهایی هم که به نام فدراسیونها درست کردهاند، بیشتر ساختمانهای مسکونی بوده و هست و هیچ نماد و اثری از ورزش بر در و دیوار آن دیده نمیشود و با مطب یک دکتر هیچ تفاوتی ندارد.
حال آنکه شما وقتی نام ورزشگاه آزادی و یا حتی شیرودی میآید و درون این مجموعهها میشوید، کاملا احساس ورزشی بودن به شما دست میدهد، چرا که هر چیزی باید نسبت به نام و هویت آن دارای سنخیتی هم باشد که اکنون اثری از این موارد در فدراسیونهای ورزشی نمیبینیم.
از نظر هزینهها هم نیازی به گفتن نیست که اگر همه فدراسیونها در یک مجموعه باشند، چقدر به سود بیتالمال خواهد بود و جلوی چه هزینههای هنگفتی گرفته خواهد شد و همه اینها در کنار هم به متولیان امر ورزش این گزینه را میگوید که میتوان با کمی تدبیر و دوراندیشی مثلا در همان زمینهای پیرامون وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که متعلق به تشکیلات ورزش است، یک ساختمان چند طبقه و شکیل و برگرفته از معماری ایرانی و ورزشی ساخت تا یک بار برای همیشه، خیال همه ورزشیها از این بابت راحت شود.
نظرات کاربران در "معضلات چند جزیرهای بودن فدراسیونها"