امروز: جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ | ۰۹:۰۱:۰۸
آخرین بروزرسانی :
بهمن ۱۳ام, ۱۳۹۰
سرخط خبری :
تبلیغات
اگر با هم اختلاف داریم، چرا باید به هم بی ادبی کرده و به هم تهمتهای من در آوردی وخانه برانداز بزنیم؟ بی ادبی کینه را رشد می دهد و وحدت ودوستی ها را از بین میبرد!!! یکی از مهمترین نشانه های بی اخلاقی در عرصه تنیس روی میز کشور ، دروغ است که در…
اگر با هم اختلاف داریم، چرا باید به هم بی ادبی کرده و به هم تهمتهای من در آوردی وخانه برانداز بزنیم؟ بی ادبی کینه را رشد می دهد و وحدت ودوستی ها را از بین میبرد!!!
یکی از مهمترین نشانه های بی اخلاقی در عرصه تنیس روی میز کشور ، دروغ است که در جامعه ما رایج است، تهمت دیگر عنصر بداخلاقی است که متاسفانه در جامعه ورزشی ما در زمان اوج خود می باشد.حالا نیش و کنایه و طعنه …..آن هم با اسمهای غیر واقعی ودروغین جای خود دارد.!
توهین ؛ تخریب و تهمت بیماری ای که فراگیر در خانواده تنیس روی میز کشور شده است وتنها چاره آن رودر رو صحبت کردن و گردهمایی و نشستهای مشترک طیفهای درگیر است.آن هم به شرط منطق و اخلاص و همبستگی ووحدت!
متاسفانه این روزها شاهدیم پردهها افتاده و حجابها دریده شده که این چنین بیمحابا و لجام گسیخته یکدیگر را متهم می کنیم وبصورت علنی و سربسته و خصوصا در پشت سر هم به یکدیگرناسزا میگوییم و شعار مرگ بر سر میدهیم؟
اینها همه از احساس ترس است، از احساس ناتوانی در روبرو شدن با واقعیتها، آنهایی که شکستی ذهنی را از همین الان باور کردهاند، شکست در کارزاری که هنوز چیزی از آن معلوم نیست و …
متاسفانه گاها شاهد گرد وخاکهای خبری فراوانی هستیم که بیشتر محتوای آن تخریب یکدیگر و راندن دوستان از میدان است.
ما که ادعا میکنیم فدراسیون نشینان دارای اشکالات عمده و اساسی هستند و هدف ما از اینطرفیها نقد و دادن راهکار و پیشنهاد و همیاری برای بهتر نتیجه گرفتن تنیس روی میز کشور در عرصه داخلی و بین المللی است ما که فکر میکنیم مرد هستیم ویا یک پارچه خانم ؛ما که فکر میکنیم حقیم وحقیقت آیا با نام مجهول و هویت پنهانی باید وارد عرصه نقد وکارشناسی قرار گیریم؟؟؟
متاسفانه توهین و تخریب پدیده ای شوم است که اینروزها جای نقد منصفانه را گرفته است.
خدای متعال در باره دشمنان می فرماید:
«و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛
اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بىانصافى کنید، بىعدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بىعدالتىها را همه کنار بگذارند؛ بىانصافىها را همه کنار بگذارند؛
مطمئنا تا اختلاف نظر و سلیقه نباشد ؛تا نقد و نقادی نباشد وحتی تا فشارهای کارشناسانه نباشد سنگ روی سنگ بند نخواهد آمد اماهر جائى که این اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها با هواى نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود ومتاسفانه بارها و بارها شاهد مخلوطی از هوای نفس با اختلاف دیدگاهها و سلیقه ها هستیم.
بارها گفته شده که فاصله بین نقد منصفانه و تخریب و سیاه نمایی بسیار کوتاه و شکننده است و این فاصله شکننده را هدف منتقد یا تخریب کننده به فاصله ای بس عظیم تبدیل می کند
منتقد دلسوز هدفش بهبود کاستی ها و کمبودهاست و تخریب کننده هدفش رسیدن به شهرت و قدرت از طریق سوار شدن بر آبرو و حیثیت افراد است وتهمت زدن و نفاق است که در این راه هدف را توجیه کننده میداند و وسیله را صرفآ ابزاری برای رسیدن به هدف چه در این راه حتی به توهین و تهمت و تخریب نیز متوسل می شود و ارزش ها و اصولش را همان هدفش قرار می دهد.
سوال این است.دوستانی که توهین می کنید و تهمت می زنید و غیبت می کنید و تخریب می کنید؛در کدام اصل از اصول اسلام یا دین وکیش خود و در کدام ارزش از ارزشهای اخلاقی شما این کارها مجاز است؟
هرکس راست میگوید و برحق است بسادگی میتواند نام و فامیل و مشخصات خود را برای ما راسال نموده تا در صورت درخواست این شخص ما حتی ماتوانیم نام اور ا محفوظ نگه داریم اما اینکه بدون نام و نشان واقعی وهر دم با یک نام و نشان واهی بزرگی از بررگان تنیس روی میز کشور را ولو اینکه در جایگاه واقعی خود نبوده و نباشد مورد توهین و تهمت و نیش و طعنه و…قرار میدهیم کار خودمان را از اساس زیر وسوال برده و طرف مورد نقد را وجهه قانونی می بخشیم.
اعتقاد راسخ ما این است که مشکل فقط فدراسیونها نیستند بلکه خانه از پای بست ویران است مهمترین اشکال خود وزارت ورزش و جوانان است که وزارت ورزش در این مدت نتوانسته اقدام موثری انجام دهد؛ البته قضاوت درباره عملکرد آن زود است و باید منتظر ماند تا شاید در المپیک نتیجه کار وی را ببینیم.
میتوان برای مشکلات اقتصادی٬ فنی و مالی پاسخی داشت اما برای مسائل اخلاقی هیچ پاسخ و توجیهی وجود ندارد و اخلاق باید در راس کار قرار بگیرد که متاسفانه واقعیت این است که اوضاع اینگونه نیست.
لذا به مسئولین فدراسیون پیشنهاد میگردد که با انجام نشستهای مکرر و زمانبندی شده با طیف منتقد و حتی مخالف بدنبال یافت راهکارهای مناسب برای پیشرفت وهمدلی هرچه بیشتر این خانواده باشند.
امیدواریم مسئولین در باره این پیشنهادما رویه سکوت را در پیش نگیرند زیرا با این پیشنهاد منطقی و مشفقانه توپ در زمین آنان قرار گرفته شده است لذا منتظر نتیجه منطقی دراین باره هستیم!
مدیر سایت: سید منصور علوی
نظرات کاربران در "چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه اش ویران باد!"
با سلام برای ما شدن هم مسیری کافی نیست بلکه باید هدف یکی باشد
با سلام و عرض ادب.اگر ارزشها و ایثار و گذشت در ورزش ملاک نباشد توسعه امکان پذیر نیست.سلامت و بالا بردن توانائی جسم بدون تزکیه روح هیچ کاربری نه تنها نداشته بلکه مخرب است.باز هم تکرار میکنم ورزش همگانی با فرهنگ پهلوانی باعث قهرمانی و استمرار ان است.توجه به این ۳ مهم بصودت هم زمان و در هر شرایطی حلقه های متصل یک زنجیر را تشکیل و اهداف قابل دستیابی و نهادینه شدن ان کسب سکوهای جهانی و تثبیت ارزشها در ورزش را بدنبال خواهد داشت.حدود ۳۵ سال است در این ورزش هستم تنها چیزی که برایم اهمیت دارد و از ان درس گرفتم و در زندگی شخصی بسیار برایم مثمر ثمر بوده است و به ان افتخارو لذت میبرم اسیر مادیات( پول و مقام )در ورزش نشدن بوده.و چقدر جالب این درسی که از ورزش سعی کردم که بیاموزم و هنوز شاگرد کودن ان کلاسم در زنده گی غیر ورزشی مرا نیز بی نیاز از این مهم کرد و در حد متعارف تامین و معتقدم خداوند قادر متعال در جای خق است و انچه کاشته شود ……از اتفاقات و خاطراتی که در این دوره ۳۵ ساله درس و عملا اجرا شد برای عزیزان تعریف انشاالله حمل بر…نشود چون انتخاب گرینه را ار خود این ورزش اموختام و به ان مدیون هستم.سال ۵۸ در شرایطی که همه بازیکنان استان غیر بومی بودند پس از برگزاری ۳ دوره مسابقه نهایی دوره ای جزو تیم بزرگسالان استان برای اولین بار انتخاب شدم.و موقعی که ناراحتی و اشک دیگر بازیکن بومی استان را که ششم شده بود دیدم کنار کشیده و انصراف دادم و خودم در حالن جوانی تا صبح اشگ ریختم.سال۶۱ دبیر هیات استان و خدا رحمت کند اقای مرحوم وثوقی رئبس هیات بودند.فردی از پیش کسوتان و بازیکنان به هیات کمک میکردو بسیار مثمر ثمر بود . جهت تشویق مشارالیه که بماند و بیشتر خدمت کند با التماس از ان مرحوم خواستم که دبیری را به او بدهداین حقیر ۲۱ ساله بودم.و این مهم انجام و توسعه بیشتراین ورزش در استان را بدنبال داشت.در اواخر سال ۶۱و۶۲ در اوج بازی قهرمانی بودم تصمیم گرفتم بدلیل نیاز استان هدف اولم مربیگری و کمک به توسعه این ورزش و ساختن بازیکن باشد و بازی برای فهرمانی در مرحله بعد و بی اهمیت.تا سال ۷۰ در همه مسابقات مثل بقیه بازی کنانم در مسابقات شرکت و انتخاب می شدم کنار کشیده و جوانی را که انتصاب می کردم جای خودم جزو ۵ نفر قرار میگرفت.با مدیر کل تربیت بدنی وقت جهت احقاق حقوق این رشته در کیر که ۲ سال وقت و زنده گی شخصی ما را حتی اشغال و کار به مراجع قانونی هم کشید و در ورزش هم محرومیتهایی…..سال ۷۰ تا ۷۶ اوج این رشته و با کمک همه دست اندر کاران از نظر فنی در کشور مطرح و بازیکنان بسیاری در سطح دسته برتر و تیم ملی و ….وحظور ۴ باشگاه از این استان در لیگ ۸ تیمه برترو ارزشها هم رو به توسعه و در همین شرایط مدیر کل دیگر وقت ابلاغ ریاست هیات را برای این حقیر حتی صادر که در حضور همکاران ورزش پینگ پنگ در دفتر ایشان با عذر خواهی پاره کرده و خواهش کردم به مربیگریم ادامه و فردی در همان جمع را حتی معرفی و از جلسه خارج شدم چون فکر می کردم از هدف دور نشویم.که متاسفانه.تغییر تحول در فدراسیون و شروع معضلات استان و…..حدود ۳ سالی فاصله با این رشته و پس از ان مجددا کمک و ادای دین به این رشته با اجاره کردن سالن شخصی و ریشه شازی جوانان و برنامه ریزی و اموزش پینگ پنگ خواهران استان بصورت غیر حظوری و برنامه دادن سیستماتیک تمرینی و در کنار ان در خدمت تنیس روی میز جانبازان که مفامهای خوبی هم در سطح اسیا اقیانوسیه بازیکنان این استان داشته اند.توضیحا اینکه با توجه به این مهم که وضعیت مادی بالایی نداشتم هیچ گونه حقوقی در مدت ۱۷ سال فعالیت مربیگری با داشتن بالاترین مدارک مربیگری در یافت نکرده بودم ولی بسیار بالاتر با کمک انچه از این ورزش اموخته بودم و کمک خداوند قادر متعال بدون هیچ چشمداشت جبران و تامین شد . می دانم بسیارند در این ورزش که من باید خجالت بکشم از این گفته ها در مقابل ایثار انها.ولی چون لذت برده ام و نتیجه گرفتم از ارزشهای این ورزش خواستم جوانان عزیز هم تجربه کنند این مهم را که برد نهایی انها در این مهم است که ورزش یعنی ارزش.من حقیر انچه در این شرایط در زندگی شخصی برای خود و خانواده ام مثبت است را از فرهنگ ان زمان این ورزش (خدا رحمت کند مدحوم ارمند را بخصوص دور اول ریاست فدراسیونی او )بدست اورده و هنوز شاگرد ان فرهنگم و مدیون.حالا شما همسو بودن و هدف مند بودن را تعریف تا ما هم یاد بگیریم انشاالله برای این ورزش مفید باشد.با تشکر.
سلام…تلاش برای یکی شدن با توجه به ساختار فرهنگی ما زمانبر است..اما اگر تلاش کنیم هماهنگ و بدور از انحصار طلبی حرکت کنیم:و نه سلیقه ای .
شاید کمکی کرده باشیم. (شورایی) نه نیاز به یکی شدن دارد و نه سختی از دست دادن مناقع را دارد…(تحقیق شده است که درالمپیک پکن چگونه چین اول شد؟جواب این بود همه انها میخواستند بهترین ممکن باشند.(مردم.تماشاچی ها.کارکنان اجرایی.خدمات.مدیران……و قهرمانان…)که نتیجه اول شدن در همه چی شد…کافی است هر کدام تلاش کنیم در جایگاه خود بهترین باشیم….
باسلام ما همیشه به کار کروهی زیاد اهمیت نمیدهیم اکر بتوانیم کروهی کار کنیم وتک بعدی نباشیم میتوانیم ما شویم .