امروز: جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ | ۱۲:۵۴:۵۱
آخرین بروزرسانی :
خرداد ۱۸ام, ۱۳۹۱
سرخط خبری :
تبلیغات
در این مقاله بدنبال آن هستیم تا بصورت شفاف و دقیق مشکلات آموزش یا آموزشی کشور را مورد بررسی وآسیب شناسی کارشناسانه قرار داده تا شاید متوجه ریشه اصلی این مهم در تنیس روی میز کشور باشیم. بدون شک مربیان و خصوصا بخش آموزش تنیس روی میز کشور از لحاظ تئوری (ترجمه…
در این مقاله بدنبال آن هستیم تا بصورت شفاف و دقیق مشکلات آموزش یا آموزشی کشور را مورد بررسی وآسیب شناسی کارشناسانه قرار داده تا شاید متوجه ریشه اصلی این مهم در تنیس روی میز کشور باشیم.
بدون شک مربیان و خصوصا بخش آموزش تنیس روی میز کشور از لحاظ تئوری (ترجمه و ماخذ گرفتن از منابع خارجی،ودر یک کلام جمع کتابها ومقالات ومنابع )در سطح بالاترین رده های در دنیا قرار دارد!
در اینجا سوالاتی در ذهن خطور کرده که به نمونه هایی از آن اشاره میکنیم:
۱-آیا مشکل اصلی آموزش ومربیگری در کشور ما تسلط داشتن یا نداشتن به زبان لاتین است؟
۲-آیاضعف آموزش ومربیگری در تنیس روی میز کشور داشتن یا نداشتن مدرک تحصیلی عالیه است؟
۳-آیا روشها ومنشها و گفته ها و نسخه های تئوری پینگ پنگ چاره درمان این رشته محسوب می شود؟
در ادامه سعی داریم تا قدم به قدم به سولات مطرح شده و بوجود آمده در این باره بصورت جداگانه بپردازیم.
بررسی سوال اول:مطمئنا تسلط داشتن به زبان بین المللی و رایج جهان یکی از نیازها وضروریات جامعه تنیس روی میز یا هر رشته ورزشی دیگر محسوب می شود خوب و پسندیده اما چاره کار و تمام ماجرا نیست.کمی به عقب برمیگردیم یعنی نسلهای گذشته را مورد واکاوی قرار میدهیم …در زمانهای نچندان دور نه تنها ورزش کشور بصورت فعلی درآمد زا و به نوعی شغل محسوب نمی شد بلکه یک ورزشکار یا یک مربی می بایست از جیب ودر نهایت جان خود مایه میگذاشت تا بتواند این رشته را تا حد قهرمانی ادامه بدهد.هرچند شرایط فعلی نیز برای عموم ورزشکاران مساعد و مورد قبول نیست اما واقعیت این است که شرایط فرق کرده خصوصا اینکه برای تحصیل ورزشکاران تسهیلاتی در نظر گرفته شده و از همه مهمتر فرهنگ سازی در این زمینه بسیار قابل قبول تر و گسترده تر شده و با دوره های قبل غیر قابل مقایسه به نظر می رسد.
اینکه یک مربی به زبان انگلیسی مسلط ووارد باشد خوب اما هیچ مشکلی را از مشکلات ریشه دار بخش آموزش و مربیگری ما را خصوصا در حوزه عملی (عرق ریختن،یاددادن رده پایه ومنتقل کردن یادگرفته ها به بازیکن) را حل نمی کند.
بررسی سوال دوم:طبق آنچه در بررسی سوال اول گفته شد در دوره های قبل که غالب مربیان بازیکن ساز وباتجربه از آن دوره نشات گرفته اند وضعیت وروال تحصیلی به شکل امروزی و فعلی میسر نبود وبا فراز و نشیبها و سختیهای خاص خود همراه بود.چرا در نسلهای گذشته وضعیت یاددهی و انتقال مربیان به بازیکنان پایه و در یک کلام بازیکن سازی بیشتر و نتیجه بخش تر بود.شاید یکی از دلایل اصلی آن عشق مضاعف ودوری از حواشی و خصوصا عدم تمرکز و توجه به مدرک گرایی و مدارج امروزی بوده باشد یا اینکه دنبال پست و مناسب و مقامهای امروزی بنودن هم میتواند دلایل دیگری برای این مقوله باشد.
مطمئنا اکتساب مدرک های تحصیلی بالا برای یک مربی به کمالات ودیدگاههای او می افزاید اما معلوم نیست چه ربط مستقیمی با ضعف ویا قوت این رشته مظلوم (بخش مظلوم آموزش) دارد؟!
مربی چه سیکل چه دیبلم و فوق دیبلم و چه لیسانس و دکترا و…باید علم یاددادن وتحمل رنج و عرق ریختن ودریک کلام قدرت یاددادن علمی را داشته باشد.وبیس وپایه مدرک مربیگری در کشور باید با توجه به کارنامه آن مربی مورد ارزیابی قرار گیرد نه مدرک تحصیلی آن.برخی مربیانی هستند که مطمئنا بنا به هردلیل به مدارک ومدارج بالای تحصیلی نرسیده اند اما در قدرت یاددادن و یاددهی و آموزش سرآمد بیشتر مربیان امروزی قلمداد می گردند.
بررسی سوال سوم: با توجه به پاسخگویی و بررسی سوالات اول و دوم بسیاری از ابهامات بصورت منطقی و شفاف منتقل شده و افکار عمومی این رشته بخوبی درخواهند یافت که مشکلات اساسی در این رشته کجاست؟
امروزه بسیاری از کسانی که در رشته تنیس روی میز مربی تلقی می شوند و از قضا تماما مدرک های مربیگری قابل قبول نیز دریافت کرده اند در زمینه وحوزه تئوری این رشته جلودار همه مربیان حتی فراتر از ایران هستند و حقیقت این است که در حوزه و جبهه غیر عامل تئوریک بسیار عالی و برجسته عمل میکنند.
اما چاره درمان این رشته در بخش آموزش و مربیگری بازهم همانند موار د قبل موضوعات و نسخه های تئوریک نیست زیرا روش تئوریک خوب اما نتیجه بخش و ریشه ای نیست!در این حوزه هم مربی باید بصورت عملی لخت شده وهمراه و همدل بازیکن مبتدی(پایه) عرق ریخته و زجر کشیده ودانستنیها و هنر کسب شده خود را منتقل نماید.
در بررسی وکالبد شناسی در باره سه سوال مطرح شده فوق الذکر مشکل اصلی آموزش و مربیگری که به هم ارتباط مستقیم داشته بحث عمل گرایی و عرق ریختن و مستقیم وارد میدان شدن ویاد دادن نقش محوری داشته که متاسفانه بسیاری از افراد ومربیان فعلی ما راشامل می شود.
پایان بخش اول….
در بخش دوم این مبحث به مواردی از قبیل:
۱- چه کسانی از کارنامه دارد شدن مربیان در کشور هراس داشته وبا آن مخالف هستند؟
۲- واکاوی وبررسی مربیان بازیکنان ملی پوش فعلی در تمام رده ها
۳- بررسی وضعیت وموقعیت (کارنامه )مربیان فعلی تیم های ملی در تمام رده ها.
۴- آیا مدرک مربیگری گرفتن سخت تر است یا بازیکن سازی؟
در ادامه این مبحث شیرین و جذاب و روان که یکی از اصلی ترین مشکلات کشور محسوب می شود به نتایج بسیار عالی و روشنگرانه ای خواهیم رسید که مطمئنا به ذائقه بسیار ی از افراد خوش نخواهد آمد اما چون نیت و هدف ما عین رضای حق تعالی وصرفا به قصد قربت خواهد بود مطمئنا نتیجه بخش خواهد بود دقیقا هماننددیگر اهداف سایت.
ادامه دارد….
مدیر سایت: سید منصورعلوی
نظرات کاربران در "آسیب شناسی مشکلات آموزش ومربیگری تنیس روی میز در کشور(قسمت اول)"
با سلام مشکل اساسا در علم مربیان نیست چرا که با اموزش ارتقائ علمی انجام شده است.ارتقائ علمی یا با کلاس و استفاده از تجربیات دیگران است یا با تجربه و ثبت کارهای عملی.اما مسئله واقعی این است که چرا از این مربیان در عمل استفاده نمیشود؟در نظر بگیرید فردی با تحصیلات بالا و دانش بالا و مدرک بین المللی و دانستن زبان خارجه و بروز بودن مطالب بخواهد در یک هیات تنیس روی میز استانی کار بکند( مثلا اقای لطف اله نسبی) تا کی میخواهیم بگوییم با عشق کار بکند بالاخره برای کار ثابت مربیگری باید حقوقی گرفت.ایا با ماهی ۱۰۰ یا ۲۰۰ تومان میشود با عشق کار کرد.تنها جایی که کمی حقوق متناسب با زحمات این عزیزان میدهند یکی دو باشگاه در خوزستان است.تا وقتی حقوق مربیان نهادینه نشود و مانند یک شغل به مربیگری نگریسته نشود وضع همین است. ان افراد شناخته شده هم عمدتا در رابطه با فرزندان خود کار کرده اند .ایا کسی حاضر است روزانه ۸ ساعت برای دیگران کار بکند و در حد ایاب و ذهاب حقوق بگیرد؟ پس مشکل در اموزش نیست.اگر افرادی هم دلسوزانه کار میکنند یا تمکن مالی دارند یا برای اقوام و بستگان و تا حدی دوستان نزدیکشان است.ایا نمی خواهید بپذیرید که علم بها دارد؟ طوری از تالیف و ترجمه حرف میزنید که انگار خم رنگرزی است. به خدا کلی زحمت دارد تا مقاله ای نوشته یا کتابی تالیف میشود.انگیزه حمایت فدراسیون و سفر خارج و کلاس ارتقائ با هزینه فدراسیون هم که وجود ندارد .برای همین است که تعدادی از مربیان برجسته ما به خارج رفته اند چون در انجا لااقل محاسبات ریالی شان درست از اب در میاید.الان اگر خودم بخواهم مربیگری کنم و کارم را رها کنم کی به من معادل حقوق اداره ام پول خواهد داد تا خانواده ام گرسنه نمانند.در خاتمه این مقاله و گفتگو را بارهاست از شما و تعدادی از مسئولین فدراسیون و مربیانی که خود مدرک ندارند و مدعی هستند شنیده ام وجدان خوتان را قاضی کنید مگر ما به مربیانمان چه داده ایم که مسئولیت میخواهیم؟اختیار با مسئولیت است.تازه الان به مربیان تیم ملی روزانه ۳۵۰۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده،ایا این جوابگوی زحمات انها هست؟چند نفر در ایران میشناسید که شغلشان مربیگری است و حقوق بالای ۱ میلیون تومان میگیرند.بنظر میرسد اگر فدراسیون کمی درب تیمهای ملی را بازتر کند و یکی دو نفر معترض را در جرگه مربیان راه بدهد مشکل کاملا حل شود مثل سایر مسائل دیگر. با تشکر
به نام خدا
جناب آقای عمیدی گرامی
با سلام
احتراما؛نه تنها اینجانب در باره تالیف و ترجمه حرف بدی نزده ونقش ان را کمرنگ نکرده ام بلکه در این باره عنوان کرده ام که ما در سطحی بالاتر از ایران قرار داریم!
در باره بازکردن درب فدراسیون به روی صاحب نظرترها هم دقیقا ماه هاست این نظر را داریم و گفته ایم و نوشته ایم.
انشاالله که این آسیب شناسی با دفاعیات و نظریات دوستان صاحب نظر تکمیل گردد زیرا باب انتقاد همواره در این سایت باز است و اصولا منظور ما از نگارش این مطالب تکمیل تر شدن توسط دوستان است.
با تشکر
آسیب شناسی وقتی قابل واکاوی و بررسی است که بتوان راهکارهای مرتفع کردن مشکلات و آسیبها را داد و تعریف کرد اینکه مربیان ما از حیث تئوریک بمثابه و در ردیف بخشی از مربیان سطح دو دنبا میتوانند رقلبت نماییند در آ« تردیدی نیست ولی از حیث ارائه راهکارها کهچه باید بکنیم که این آسیب شناسی قابل تعریف باشد مهم است…ما فقط دوست داریم با کلمات در هر موضوع کارشناسی بنحوی از انحا بازی کنیم بدون اینکه راهکاری برای حل موضوع ارایه کنیم در واقع بدنبال پاک کردن صورت مسئله ایم نه حل مسئله…با این امید که بتوانیم موضوع همگانی کردن در تمامی ورزشها به جد تلاش کنیم بطوریکه رشته جذاب تنیس روی میز یکی از اولویتهای همگانی کردن این ورزش در جامعه باشد انشالله
به نام خدا
با سلام
راهکار از شما لطفا…
با تشکر
با سلام باشگاهها و ارگانها و هیاتهی استانی از مربیان کاربلد بصورت تمام وقت و بعنوان شغل مربی استخدام شده استفاده نمایند و فدراسیون هم بعنوان بزرگ خانواده با مربیان تیمهای ملی قرارداد ببندد و حدود انتظار را مشخص و حقوق پرداخت نماید و ارزیابی صحیح تو سط کارفرمایان محترم بعمل اید.بودجه ای هم برای بروز کردن اموزشها و تحقیقها در نظر بگیرند و با تشکیل همایش و دعوت در اردوها اموزشهای جدید بصورت تئوری و عملی بررسی شود. الان در ایران من فردی را نمی شناسم که شغلش مربیگری پینگ پنگ و از این راه ارتزاق نماید
مدیر محترم سایت .فعلا در فدراسیون هم برای ورود صاحب نظران باز است .در کمیته فنی هم با نبود من و خانم لیموچی و اقای حاج داوود محمدی،چند عضو جدید میتوانند جایگزین شوند.امیدوارم موفقتر عمل نمایند
به نام خدا
جناب عمیدی
با سلام
احتراما؛حاج داوود بصورت عملی وفیزیکی هیچگاه در کمیته فنی حضور نداشته است!
متاسفانه مسئولین فدراسیون بدون در نظر گرفتن اولویتهای استانها و مربیان وکارشناسان در حال یارگیری از مرکز نشینان هستند که در صورت ادامه این روند بزودی صدای اهالی صاحب حق این رشته درخواهد آمد.
اینجانب در زمانی هم که خانم لیموچی و حاج داوود در کمیته فنی حضور داشتندپیشنهاد دادم تا با افزایش تعداد اعضای محترم کمیته فنی ترکیب آن دستخوش تغییراتی بسود این رشته بشود اما نشد.
متاسفانه خوزستانیها بعنوان استان دوم یا سوم در این ماجرا مظلوم واقع شده اند وهیچ سهمی در این باره ندارند و این جای تامل و سوال دارد….
با تشکر
با سلام اقای بابادیوند عضو هستند
با سلام و عرض ادب.در رابطه با معضلات اموزش این رشته بارها صحبت شده و بهتر است با توجه به تغییر و تحولاتی که انجام شدهبا نگاهی دیگر پس از بیست سال یکنواختی باین مهم توجه و بصورت زیربنایی با ان برخورد چرا که در توسعه این رشته بوسیله مربیان کارامد بسیار مهم می باشد.در رابطه با کمیته فنی اصل و اساس تشکیل ان بر اعزامها و کسب موقعیت مربیگری تیم ملی و امکانات همیشه یوده است و بزرگترین ضربه و معضل عدم توسعه ورزش حرفه ای محسوب می شود. استفاده از افرادی فنی و مدیر که بتوانند با طراحی برنامه های کارساز باعث پیشرفت و دلسوزانه و متعهدانه پیگیر باشند لازم و ضروری است.
ای کاش بعضا افرادی که مسئولیت در فدراسیون داشتند در ان موقع افرادی را در اموزش و غیره تایید و تشویق به جذب می کردند هم اکنون بدون قدرت مسئولیت تایید و پیش کش کردن کمیته فنی که خالی است این مهم شاید کارساز نبوده و به نحوی تامین اعتبار خود و هنوز احساس می شود نقش سخنگویی و تقسیم اراضی پا برجاست درصورتی که پیشنهاد و دلسوزی روش و منش دیگری را می طلبد انشاالله که این گونه نباشد و بنوعی جبران اشتباهات گذشته و به فال نیک می گیریم.با تشکر.
با سلام من مسئول چیزی که میگویم هستم ،نه چیزی که شما میفهمید و برداشت میکنید. قبلا هم در تعیین نفرات کمیته فنی من نقشی نداشتم و ریاست محترم فدراسیون خوشان انتخاب میکردند .انشالله نوبت به شما هم برسد.کل این اراضی مورد نظر پیش کش وجود مبارک
با سلام و عرض ادب.ذکر این موارد محکوم کردن شخصی نیست.بلکه ساختارسازی مدیریت در این رشته است.اشخاص بارها اعلام شده مطرح نیستند عملکردهای مثبت یا منفی است که باعث توسعه یا ضربه به ان ساختار می شود.گاهی یک نفر می تواند بسیار موثر باشد.ولی حسادتها.کینه های شخصی و یا سفارشهایی که با منافع عجین است مانع این مهم می شود.شاید ان یک نفر همانیست که ما به هر طریق غیر عادلانه و ناجوان مردانه ممتنعت می کردیم از حضور ان.اگر این مهم انجام می شد یک استان بزرگ در این ورزش چه ایندهای را نونهالان و نوجوانان در این رشته ایا می داشتند.بازخورد ان از نظر فرهنگی چه می بود و چه کسی مسئول دنیا و اخرت ان.شاید متوجه نبودیم و با این عدم اگاهی چه مصیبتهایی را برای نوجوانان باعث.این حقیر مستقیما اهمیت موضوع را اعلام کرده بودم.ولی متاسفانه ان گونه عمل شد.که هم اکنون اسناد ان و پشیمانی بعضا روسای هیات شهزستان موجود است ۸ ماه ایجاد نا بسامانی اگر احساس تعهد نمی شد متعهدین می رفتند و پیگیری نمی کردندچون منافعی نداشتند.چه کسی مسئول عواقب ان می بود.
بزرگی به من اموخت اگر کسی صحبتی یا توصیه ای یا پیشنهادی یا اصراری روی موردی داشت ابتدا باید دید چه منافعی او در این مهم دارد اگر نداشت صداقت در کار است و عکس ان…….این فرهنگ دلسوزاندن برای ورزش اگر باشد همه چیز حل است.و بهترین قاضی خود انسان که در همان لحظه که می خواهد پیشنهاد یا….را بدهد از خود سوال کند و بررسی نفس که ایا این مهم با منافع شخصی خود عجین است یا خیر.سپس ارائه طریق برای خانواده ورزش را انجام دهد.منافع شخص در مسائل شخصی بلااشکال ولی در موارد فرهنگی عمومی خیانت است.مربی می تواند راحت بگوید این دستمزد را می گیرم و فعالیت می کنم این شخصی است و بلامانع اما نمی تواند بگوید من باید فعالیت کنم دستمزد مرا هم باید بدهید سفرها را هم میروم مسئولیت بالا را هم می خواهم وگرنه…….چرا که ایشان مثلا چندیه سال است در این رشته بوده.این صحیح نیست چندین سال مهم نیست چه نتیجه ای مهم است.سرقفلی سالها بودن را نخواهیم که باز هم باشیم و نابود کنیم.به انچه از خود باقی گذاشتیم فکر کنیم اگر مثبت است ارامش و گرنه…..گاهی انسان متوجه نیست باعث چه غوغایی شده است ولی معضل بوجود امده توسط او محسوس و یک واقعیتی است حال او بداند و نداند گنهکار و دیگران بخصوص در بعد فرهنگی متضرر.تعمق و بررسی و تزکیه نفس را هر از چند گاهی انسان لازم دارد.در این صورت متوجه خواهد شد که وجود او زیاده خواهی یا صداقتش چه ضرر و نفعی را بدنبال داشته و…….با تشکر