امروز: شنبه, ۳۱ شهریور , ۱۴۰۳ | ۰۱:۰۲:۳۴  آخرین بروزرسانی : خرداد ۱۷ام, ۱۳۹۱
سرخط خبری :
تبلیغات
  • تاریخ انتشار خبر : چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ | کد خبر : 21929
    ارسال خبر چاپ خبر
  •   در میان مربیان کشور افرادی وجود دارند که هم در حوزه علمی غیر مرتبط (یعنی مدرک تحصیلی) در مدارج بالا قرار دارند و هم در حوزه بازیگری در این رشته ید طولانی داشته و هم در عرصه توسعه این ورزش سری در سرها داشته ودر نهایت اینکه در بخش مربیگری نیز در کارنامه خود…

     

    در میان مربیان کشور افرادی وجود دارند که هم در حوزه علمی غیر مرتبط (یعنی مدرک تحصیلی) در مدارج بالا قرار دارند و هم در حوزه بازیگری در این رشته ید طولانی داشته و هم در عرصه توسعه این ورزش سری در سرها داشته ودر نهایت اینکه در بخش مربیگری نیز در کارنامه خود بازیکنان برجسته ای را تربیت کرده اند….که البته هدف ما در این مبحث این افراد نیستند و موضوع ما آنان را دنبال نمیکند زیرا بالاخره کسی که اینگونه مدارک و مدارجی را داشته باشد تحت هر شرایطی پینگ پنگی و اهل این رشته محسوب شده و درد این رشته را بخوبی میداند و می بایست در هر فدراسیونی حضوری فعال و برجسته داشته باشد.
    در ادامه به مبحث مقاومت و مخالفت با کارنامه دار کردن مربیان کشورخواهیم پرداخت:
    آن دسته از کسانی که در عرصه تنیس رو ی میز کشور به نام مربی ومربیگری فعالیت داشته اما در کارنامه آنان حتی یک بازیکن پیدا نمی شود مطمئنا اولین کسانی خواهند بود که در برابر این مبحث که باید بصورت قانون؛ مدون گردد مقاومت و مخالفت خواهند کرد.
    دسته دیگری در عرصه این رشته خصوصا در این دوره از فدراسیون بوده اند که باتوجه به اینکه هیچ فعالیت مشخصی وکمترین نقشی در هیئتهای شهرستانی و استانی نداشته اما یکشبه وتوسط همان رابطه ای که قبلا از آن نام بردیم به بالاترین مدارج ومراتب دست یافته اند.در نظر بگیرید که مربیان زحمت کشی در یکی از شهرستانها و استانها بصورت منظم و مرتب در حال بازیکن سازی یا زحمت و عرق ریختن برای نوجوانان و جوانان و دریک کلام توسعه این رشته هستند یک دفعه از منبعی متوجه می شوند که آقای فلانی که دوست فلان شخص در فدراسیون بوده و هیچ فعالیتی با هیئتهای تنیس روی میز نداشته فلان مسئولیت را در فدراسیون غضب کرده وبرکرسی آن تکیه میکند واز قضا در این آشفته بازار آماده سفرهای خارجی میگردد.
    براستی و بصورت منصفانه چه کسانی در این ماجراها نقش داشته و این جریانات از اساس غلط را مدیریت میکنند؟
    در اینکه آقای زارع پور بعنوان راس هرم فدراسیون مسئولیت آنچه را اتفاق می افتد مسئولیت دارد کمترین شکی نیست اما آیا هرکس در این فدراسیون هرکاری میکند می بایست گناهش به حساب رئیس فدراسیون نوشته شود؟
    چه کسانی بدون در نظر گرفتن سلسه مراتب برخی افراد را که در حد مربیگری تیمهای ملی و بقیه پستها و منصبها نبوده اند پشتیبانی نموده است؟
    چه کسی در فدراسیون بدنبال پهن کردن سیطره خود با یارگیری(نوچه مسلکی) از برخی افراد غیر صاحب نام که در این حد نبوده اند بوده است؟(البته انتقاد ما فقط در بعد ورزشی است والا در تمام ابعاد این نفرات سرآمد هستند.انشاالله).
    آیا آقایانی که ادعای آنان گوش فلک را کر میکرد وکرده است واقعا بدنبال شایسته سالاری بوده اند؟یا در پی اهداف کاملا شخصی خود، در پی قبضه بیشتر ارکان فدراسیون بوده اند.
    آیا انصافا برخی مربیان فعلی که در تیمهای ملی مشغول به فعالیت هستند سرآمد مربیان و بازیکن ساز بوده اند؟
    همه ما بخوبی میدانیم که هرگز این چنین نیست ووقتی به این نتیجه باطنی برسیم که برخی البته برخی مربیان فعلی درسابقه وکارنامه خود حتی یک نونهال را پرورش نداده کافیست تا بقیه ماجرا رابصورت منطقی بدانیم و درک کنیم.
    چه کسانی این افراد را به جناب رئیس معرفی کرده اند؟
    از همه این حرفها مهمتر اینکه وقتی مربیان صاحب نظر کشور که در کارنامه وسابقه خود بازیکنان زیاد و ملی پوشان خوبی تربیت کرده می بینند که کسانی که هیچ سهمی در توسعه و آموزش و خون دل خوردن این رشته که به اینجا رسیده نداشته اند واصلا تا یک سال پیش اسم ونام و خبری از آنان نبوده برمسندهای مهم ملی دست یافته اند ،چه حالتی پیدا میکنند؟
    چه کسی باید پاسخگوی این مصائب باشد؟اگر اشغال و غضب این مسندها غیر فنی و غیر کارشناسی می بود هرگز به شکل فعلی وارد این مبحث مهم و استراتژیک نمی شدم اما حقیقت آن است که منظورو غرض ما دقیقا اشغال پستهای کارشناسی و کاملا فنی است.
    آقایان خودشان با دیده انصاف و عدالت وبا در نظر گرفتن اصل بیطرفی به این موضوع توجه کرده و با خدای خود به نتیجه برسند!
    متاسفانه برخی مربیان فعلی در خفا یعنی سیستم ناعادلانه پشت سرحرف زدن ،عنوان کرده اند که مگر ما باید در کارنامه خود بازیکنی را داشته باشیم؟ افکار عمومی خودشان در این باره قضاوت نمایند.
    همین که برخی از این افراد متوجه شده که در کارنامه خود بازیکنی نساخته اند تکیه کردن غیرقانونی براین مسندهای حساس را به اثبات رسانیده است.
    شرط مربیگری و اصل مربیگری در تیمهای ملی بازیکن سازی آن هم از نوع ملی و برجسته و طراز اول است،در مراحل بعدی میتوان کاردانی ؛علم به این رشته و مدارک تحصیلی و …را مورد بررسی قرار داد.
    امروزه همه ما بخوبی شاهد هستیم که گرفتن برخی مدارک در کشور ساده تر از خوردن آب است!
    همین ساده بودن و عدم سختگیری در دادن مدارک حساس مربیگری باعث شده که کم کم و در حال حاضر تعداد مربیان در سطح کشور بیشتر از بازیکنان آن گردد.
    متاسفانه سیستمی در تنیس روی میز کشور ایجاد شده که بسیار خطرناک و تهدید آمیز است. همینکه بسیاری از مربیان به سمت مدرک گرایی سوق داده می شوند و همینکه مربیان کشور که باید بدنبال بازیکن سازی و عرق ریختن در سالنهای ورزشی باشند دنبال روش ساده یعنی آنالیز ،صرفا گرفتن مدارک مربیگری و…مدیریت و تیم داری گردند بالاترین ضربه به این رشته مظلوم و بی پناه است.
    سفارش میکنم که برخی دوستان بجای اینکه همواره بدنبال توجیه و تطهیر خود باشند بهتر است با ساده ترین روش اشتباهات خود را بپذیرند.پذیرش اشتباه گامی مثبت و اصرار بر گناه ویرانگر است.

     

     

    مدیر سایت: سید منصور علوی

     

    برای اشتراک این مطلب در فیس بوک کلیک کنید
    برچسب ها :
    نظرات کاربران در "آسیب شناسی مشکلات آموزش ومربیگری تنیس روی میز در کشور(قسمت دوم)"
    1. حسن گفت:

      با سلام و عرض ادب.اقای علوی ممنون از دقت عمل شما.این موج سواریها متاسفانه در این رشته از موقعی نهادینه شد که در ابتدای شروع فعالیت فدراسیون قبل یک شبه فردی که توسط رئیس فدراسیون دیگری به مسئول جدید معرفی و سفارش شد بدون هیچ سابقه ای مربی تیم ملی شد-سرپرست تیم ملی شد-عضو کمیته مربیان و عضو هیات رئیسه شد -سیاست گذار کامل کلیه برنامه های فنی و تجاری فدراسیون و حتی برای اولین بار بیزینس را در فدراسیون ادغام کرد و……مربیانی بسیار متعهد و عاشق این رشته که در این رابطه بدون در نظر گرفتن منافع خود معترض شدند با پرونده سازیها و…تارو مار شدندو دسته دیگری از این عزیزان با ان فرهنگ غلط عحین و تصمیم گرفتند بجای کار کردن و عرق ریختن و خاک خوردن گوشه سالن های ورزش و بازیکن سازی از نظر فرهنگی و فنی بدنبال سفارش کننده ها و ارتباطات بروند چرا که یک شبه در این صورت دیده بودند که کلیه مدارج این رشته را خواهند توانست طی کنند.متاسفانه زیاده خواهی ها و باند بازی و گروه تشکیل دادنها جایگزین ارزشها شد و هم اکنون از نظر اخلاقی که شاهدیم به کجا رسیده ایم و از نظر فنی هم که بازیکنان دهه ۶۰ بچه هایشان را با تمرین پینگ پنگ بزرگ می کنند و این مهم شغل و اینده انها را در صدد تامین.اگر این روال ادامه یابد تربیت بازیکن خانگی بدون توجه به تحصیلات و الگوها و انچه اساس ورزش است که بدین وسیله جذب و تشویق نوجوانان این مرزو بوم به امر ورزش و صفات پهلوانی و اخاق مداریست محو نابود خواهد شد و این همه امکانات و سالهل صرف زمانی بیتالمال در این رشته تخصص به چند زیر زمین خانه ها برای پرورش بازیکن خانگی و مربیان هم با دادوستد در صدد گرفتن مدرکی و تامین خود در ارگانهای مختلف و داوران هم در صدد برگزاری مسابقاتی سلسله ای و ….و اموزش ما هم کما فی السلبق سخنرانی و انالیز ادامه و طی خواهد شد و نهایتا اتین چرخه تکرار و تکرار می شود.چه کسانی در این دادو ستدها از همه نظر ضربه می خورند و یا چه کسانی با نادیده گرفتن و بی اهمیت دانستن ارزشهش وارد مسئولیتهای کشوری یا مناسبات بی پای اجتماعی شده اند و چه ضررهایی برای اینده سازان کشور عزیز ما را باعث وافعا جای تعمق دارد. ورزش و محیط ان و فرهنگ ان سمی برای معضلات اجتماعی که هم اکنون دامن گیر این جامعه شده است بود .ورزشکاران اعتباری عظیم را در جامعه داشتند و انها مبری از همه فساد اجتماعی و الگویی برای همه اقشار.ار موفعی که با بیزینس ادغام شد چه مصیبتهایی را بدنبال داشته و کجاست ان وحهه و اعتبار ورزشکار این رشته.عزیزانی که غافلند و حمایت می کنند از این فرهنگ غلط و به نحوی کارچاق کن انها هستند بخود ایند که به نوعی تشویق کردهاند نوجوانان ما را که فاصله بگیرند از ورزش و به فساد…..بدانند که ارزشها را دادو ستد می کنند که مناصب را بدست اورند و این مهم باعث نابودی اینده سازان و نهایتا پتانسیل جوان این کشور را نابود کرده اند.زیاده خواهان ارتباطی که تامین کننده مرتبط پس از کسب مسئولیت می شوند بدانند که حق و نا حق کردن کثیف کردن خون جاری در شاهرگ حیاط این خانواده ورزشی مظلوم است بخود اییم بخدا قسم ارزش ندارد کل این دنیا با ناله مظلومی.عزیزانی هستند که این گفتار را متوجه نمی شوند چون در کم و کیف این رشته و انجه به سر ان امده نیستند کمک بگیرند از افرا مطلع متوجه خواهند شد چون همه چیز را نمی توان در رابطه با انچه به این رشته گذشته را بازگو کرد.از مسئول محترم می خواهم اکر زمان صبر بسر امده که امده و پس از حدود ۳ سال شناخت شایسته سالاری را حاکم جرا که ممکن است فردا دیر باشد.و نهادینه کردن ارزشها را بهر قیمتی در دستور کار قرار دهند با تشکر.

    2. حسن گفت:

      با سلام و عرض ادب.اولا تشکر از زحمات شما که با فعالیت این سایت فرهنگ سازی در این خانواده ورزشی در شرف انجام و بسیار موثر در نابودی فرهنگ دادو ستد متاسفانه نهادینه شده قبلی بوده است.همانطور که مستحضرید بزرگترین برنامه ها و نوع اوریها بدون فرهنگ ساری در هر عرصه ای محکوم به شکست و بی نتیجه خواهد بود.از جمله رفتارهای شایسته ای که لازم است در ان فرهنگ بالا از ان یاد کنیم انست که انتقاد و عیب جویی از هر سیستم کاری باید مستدل ریشه یابی شده علت و معلول ان مشخص و راهکار و ارائه طریقی مناسب نیز پیشنهاد شود.در غیر اینصورت نکته گرفتن وعیب جویی و در جهت خدای ناکرده منافعی از خود انسان در رابطه با گفتار تلقی و موثر نخواهد افتاد.در اینگونه عکس العنلها چون بعد فرهنگی ورزش و نهایتا تاثیر مستقیم ان روی اینده سازان عزیز می باشد خط قرمزی وجود نداشته و رودر بایسیو…محکوم است و از طرفی بارها اعلام شده با افراد سرو کاری نیست بلکه عملکرد انها مطرح است وهمانطور که برتری انسانی نسبت به دیگر میزانش علم و تقوای است و فقط مواقعی که افرادی گفته ها را بخود می گیرند و در صدد برخوردی هستند به نام به انها پاسخ داده می شود در غیر اینصورت که شاید پذیرفته و اصلاح یا …..حال کامنت شما را متوجه نشدم و به پاس زحمات والای شما عزیز لازم بود این عرایض ناقابل را ابراز کنم و این مهم را که صحبتهای بالا در رابطه با همان فرهنگ سازی است و اگر اشکالی در ان باشد به دلیل اهمیت همان فرهنگ باید مورد را مستدل اعلام و راهکاری مناسب مطرح تا اصلاح صورت پذیرد . با تشکر.


    تازه ترین اخبار