سکوت آقایان در قبال رویدادهایی مانند خودخواهی برخی مربیان که یک شبه بر مسند مربیگری این مملکت آن هم در یک رده حساس نشسته ؛لج بازی و در نظر نگرفتن منافع ملی وندانم کاری ؛هشدار فدراسیونهای جهانی در مورد تعلیق فدراسیونهای قایقرانی و تیراندازی، حذف والیبال از المپیک و این همه رخداد ریز و درشت…
سکوت آقایان در قبال رویدادهایی مانند خودخواهی برخی مربیان که یک شبه بر مسند مربیگری این مملکت آن هم در یک رده حساس نشسته ؛لج بازی و در نظر نگرفتن منافع ملی وندانم کاری ؛هشدار فدراسیونهای جهانی در مورد تعلیق فدراسیونهای قایقرانی و تیراندازی، حذف والیبال از المپیک و این همه رخداد ریز و درشت جالب توجه و گویای این واقعیت است که یا برایشان اهمیتی ندارد، چه اینکه چندصباحی بیشتر مهمان ورزش نیستند و یا اینکه اهمیت موضوع را نمیدانند.
تصمیمات عجولانه و بدون کار کارشناسی در ورزش نتیجهاش این بلبشو و استرس و اضطرابی میشود که اکنون بر فضای ورزش ما سایه افکنده است.
ورزشکاری که ششم مرداد ماه به عنوان نخستین نفر از کاروان ورزشی ایران، باید در میدان المپیک تیر از چله کمانش رها شود، مردد است که آیا او به المپیک میرود و یا نفری دیگر و این در حالی است که رقبای او از ماهها پیش میدانند در چه ساعتی و با کدام حریفی باید رقابت کنند.
هنگامی که آقایان در وزارت ورزش، یک شبه تصمیم به تغییر پنج رییس فدراسیون در آستانه المپیک میگیرند و دستور ادغام چند فدراسیون در یک فدراسیون را ابلاغ میکنند، باید منتظر چنین روزهای دلهره آوری میبودند، ولی انگار گوش حضرات بدهکار این سخنان نیست! چرا که اگر نیم درصد نگرانی بود، وزیر ورزشش در این اوضاع و احوال، بار سفر برنمیبست تا در یک سفر سیاسی و غیر ورزشی، رهسپار چهار کشور آفریقایی شود؛ حال آن که هر روز، خبر تعلیق یک فدراسیون به گوش میرسد و ورزشکاران و مربیانی که فردا باید در المپیک از اعتبار و آبروی ورزش ایران دفاع کنند، هزار و یک درد و مشکل گفته و ناگفته دارند.
اصلا انگار ورزش برای آقایان مهم نیست و اهمیت چندانی ندارد، چه اینکه جشنواره حضرت علی اکبر (ع) که همه ما مسلمانان فدای یک تار موی جوان رعنای اباعبداله هستیم، بسیار مهمتر از المپیک است.
البته نام مبارک حضرت علی اکبر برای انتخاب جوان ایرانی و جوانان شایسته ایرانی بسیار زیبنده است، ولی باید در نظر داشته باشیم که اینجا وزارت ورزش و جوانان است، نه امور جوانان!
آنقدر که دوستان غرق در بخش جوانان هستند، فراموش کردهاند که ورزشی هم هست که باید آن را جدی انگاشت، ولی از تصمیمات این آقایان چنین برمیآید که ورزش خیلی برایشان محلی از اعراب ندارد.
ای کاش دوستان آنقدر شهامت داشتند که در مقابل تصمیمی که میگیرند، ثابت قدم باشند؛ اما چنان تصمیمات بیپایهای گرفتهاند که با سر و صدای چند جوان ورزشکار که در ساختمان وزارت ورزش کمی سروصدا کردند، از تصمیم خود مبنی بر تبدیل فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام به انجمن ورزشی جا زدند و بسیار زود از تصمیم خود برگشتند.
روشن بود که این قصه سر دراز دارد و پس از عقب نشینی و ترس آقایان در برابر چند ورزشکار پرورش اندامی بود که کریم صفایی، رییس برکنار شده تیروکمان دنبال تعلیق فدراسیون را گرفت و احمد دنیامالی که تا آن روز سکوت کرده بود و همواره یکی از مدیران بیحاشیه و ورزش ما بوده و اتفاقا هم از مدیران موفق ورزش ایران بوده است، به دنبال احقاق حق خود رفت.
باور کنید، اگر همین امروز چند تا ورزشکار ایروبیک باز جمع میشدند و به وزارتخانه میرفتند، بعید نبود که این فدراسیون هم در دل فدراسیون همگانی ادغام نمیشد؛ اما از آنجا که رییس فدراسیون ایروبیک کارمند تشکیلات ورزش است، سکوت کرده؛ هر چند اگر پای درد دل او بنشینی خواهی دید که دل پرخونی دارد، زیرا فدراسیون ایروبیک همین امروز یکی از پرمخاطبترین فدراسیونهای ورزشی ماست، ولی رباب شهریان چون خانم ساکت و آرامی است، خون دل میخورد و دم برنمیآورد.
دست آخر میپرسیم تاکنون چند بار مراسم کلنگ زنی مسجد امام علی (ع) در ورزشگاه آزادی به زمین زده شده و سرانجام کار چه شده است؟
این مسجد زمان علی آبادی و سعیدلو هم کلنگ زنی شد اما در حد همان کلنگ زدن باقی ماند و این بار هم وزیر ورزش از کلنگ زنی مسجد در ورزشگاه آزادی سخن میگوید که انگار همین دو ماه آینده به پایان میرسد.
درست در همان روز، در چند متر آنسوتر، بودند ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی که به دلیل دریافت نکردن حقوق ماهانه خود و نداشتن مسکن و هزار و یک مشکل معیشتی دوست داشتند، بیایند در حضور همه مدعوین فریاد برآرند که آقایان مسئول، «چراغی که به خانه رواست…».
بله، «خود کرده را تدبیر نیست».
این فضایی که امروز در آستانه المپیک بر سر ورزش ما درآمده، نتیجه مدیریت نادرست و پر اشتباه آقایان است که گویا، برایشان تهیه ماشینهای چند صد میلیونی برای بازیکنان فوتبال مهمتر از المپیک و پارالمپیک و هزار درد بیدرمان ورزش است.
سخن پایانی اینکه سکوت آقایان در برابر رویدادهایی مانند تبانی آشکار در فوتسال از جانب تیم وزارت ورزش (پرسپولیس)، نامههای فدراسیونهای جهانی، حذف والیبال از المپیک و این همه رویداد ریز و درشت جالب توجه و گویای این واقعیت است که یا برایشان اهمیتی ندارد چه اینکه چند صباحی بیشتر مهمان ورزش نیستند و یا اینکه اهمیت موضوع را نمیدانند!
دولت محترمه در پایان راه خود قرار دارد و آقایان به فکر چند مدت باقی مانده ی خویش هستند. دولت بعدی هم مطمینا همین روال را دونبال کرده و ” داستان ادامه دارد “