قالب خبری داریا نیوز

پاسخ به سوالات:

سوال اول:

مدیر محترم پایگاه تخصصی پینگ پنگ جناب آقای علوی تاکنون ده ها نفر از بزرگان تنیس روی میز کشور از فدراسیون به بهانه های مختلف از قبیل حذف وتهمت و پرونده سازی وانواع دیگر حربه ها و نقشه ها اخراج شده اند لطفا نظر خود در این ارتباط بیان فرمایید:

جواب سوال اول:

آدم عاقل و بالغ وقتی به رزومه سرکار خانم لیموچی و یوسفی(بزودی رزومه این بزرگ تنیس روی میز در سایت منتشر می شود) را میخواند و مطالعه میکند به عمق فاجعه پی می برد.

وقتی این رزومه ها را می خوانیم از افتخار آفرینی و بزرگی این افراد برخود می بالیم اما از دیگر سو به بدبختی و فلاکت تنیس روی میز کشور بیشتر و بیشتر پی میبریم.لیموچی و یوسفی باید حذف بشوند تا چه کسانی خود را کاردان و صاحب نظر اعضای فنی و مربی و…معرفی کرده و در فدراسیون جای گیرند؟

بنده در اینجا بصورت واضح و کاملا شفاف اعلام میکنم که هیچ فدراسیونی بدون استفاده از بزرگان تنیس روی میز کشور مشروعیت و ثبات ودر نهایت موفقیت پیدا نمی کند الا اینکه لیموچی و یوسفی و لطف الله نسبها و مکیفها و علیدختها در آن صاحب خانه باشند.خانم لیموچی باآن همه علم و برجستگی و تحقیق و تفسیر و ترجمه و تالیف وخدمات بی نظیر باید با یک حکم الکی مربی تیم بانوان شود یعنی دقیقا همانند مربی تیم های جوانان و نونهالان و نوجوانان پسر و دختر در یک طراز و بلافاصله بعد از موفقیت این شیر زن در المپیکی شدن نداشهسواری که حتی مسئولان فدراسیون در خواب هزار ساله خود هم آن را نمی دیدند (چون پینگ پنگی نبودند) با پرونده سازیهایی که از داخل به بیرون ارسال شده از کار برکنار می شود و هیچ دفاعی بله هیچ دفاعی (طبق مدارک) از آنان نمی شود!

خانم یوسفی این شخصیت برجسته و وارسته بین المللی باید مسئولیت جانبازان این فدراسیون کم وزن را برعهده بگیرد.اما دیگران با هیچگونه سابقه و پیشینه باید در آن پستها و مناصب آنچنانی فقط پستها را اشغال نمایند و پینگ پنگ را به قهقرا برانند!

همه ما بخوبی اطلاع داریم که در مدت این دوسال و نیم مدیریت فدراسیون فعلی چقدر از پینگ پنگیها قلع و قمع شده اند.چقدر تهمتهای اخلاقی و مالی و سیاسی و ….به افراد وارد شده که جبران آن در این دنیا متصور نیست!

چه کسی بانی و مسئول اصلی این همه تهمت و افترا و ناجوانمردی نسبت به افراد است؟چه کسی باید پاسخگوی ریختن آبروی افراد باشد؟مگر نه اینکه اسلام فرموده اگر آبروی یک نفر در جامعه اسلامی بریزد حکم این کار قتل افراد تمام جامعه می باشد.

قرائن و اتفاقات نشان دهنده این است که تمام نقشه ها برای حذف لیموچی برای نرفتن او به لندن بوده است تا خدای نکرده جایگاه مسافران لندن تنگ و تنگ تر نشود و یا خدای نکرده تحت شعاع گرفته نشود.سفر را بچسب بی خیال تنیس روی میز کشور.

ما آنقدر برای سفر لندن به بیراهه رفته ایم که متاسفانه برخی رادیوهاو سایتهای ضد جمهوری اسلامی سفر ودر نهایت رژه برخی رئیسان فدراسیونها در افتتاحیه المپیک لندن را نقل وسرتیتر  رسانه های منفی خود قرار میدهند.

نقشه کش قهار این سیستم یعنی آقای خاکستری طی یک نقشه جدید از لندن پیغام میدهد که برخی حذف شده ها بیایند و به یک طریقی دل آنان را بصورت مسخره ای بدست بیاورند تا سفر بعد خدا بزرگ است وباز هم سر بزنگاه سرآنان را زیر آب کنند.

من از خانواده شریف تنیس روی میز کشور سوال میکنم که وقتی کسی همانند لیموچی و یوسفی و …. که رزومه و کارکرد آنان فراملی است و همانند یک اقیانوس در برابر قطره فدراسیون نشینان است چرا و به چه علت باید حذف شوند؟.لیموچی و یوسفی به تنهایی یک دانشگاه بین المللی تنیس روی میز کشور هستند اما جایگاه آنان کجا بوده است؟..اما حالا بعد از اینکه خرآقایان از آب گذشته خیلی دیر شده است که دوباره بیاییم وطی یک برنامه کاملا مسخره این افراد را نه به خاطر خدا بلکه بخاطر حفظ صندلی سست و از دست رفته خود دعوت به همکاری نماییم.(بزودی اطلاعات جامعی جهت تنویر افکار عمومی رسانه ای خواهیم کرد)

به اعتقاد راسخ اینجانب تنیس روی میز کشور نابود شده است و اگر تک افرادی هم وجود دارند هیچ ربطی به فدراسیون نداشته و ندارد.دریغ از یک قطره عرق ریختن برای تیم های ملی ، دریغ از یک مربی صاحب نام برای برخی رده های بانوان!

نمیدانم من شاخ دارم یا برخی آقایان، دیگر افراد را شاخ دار محسوب میکنند.

یعنی آقای وزیر این اوضاع و احوال را نمی بینند؟وخبر ندارند؟

ما بعداز سی وپنج سال پینگ پنگ بازی تازه متوجه شده ایم که این همه افراد مسئله دار در تنیس روی میز بوده(کسانی که توسط فدراسیون به بهانه های واهی حذف شده اند)وتازه داریم متوجه می شویم؟

جالب اینجاست که برخی افراد حمایت شده و خودی مشکلاتی از قبیل …. دارند!

در این روزگار که براحتی با آبروی یک شخصیت برجسته بازی می شود و صرفا برای اینکه وارد فدراسیون نشود انواع تهمتهای اخلاقی و … به او می زنند (شاهدهای فراوانی وجود دارد) چه مشروعیتی می تواند داشنه باشد؟

مغز متفکر و منبع این نقشه ها چه کسی است واین نقشه های خانه خراب کن از کجاست و توسط چه کسی طرح ریزی می گردد؟

ورزش، هنر پرورش روح است. علم و عملی است که در ظاهر باعث زیبایی جسم و آراستگی تن آدمی می گردد. اما ثمره و نتیجه آن، متعالی شدن روح و بیکرانی اندیشه است.پس با قبول گفتار قبل می توان چنین استنباط کرد که ورزشگاه ها باید محل تجمع افکار سالم و تبادل افکار انسانی، اجتماعی افراد باشند.آیا فدراسیون تنیس روی میز اینگونه است؟

این همه آدم پینگ پنگی و حتی غیر پینگ پنگی در این فدراسیون امدند و حذف شدند ورفتند مگر می شود همه مشکل داشته باشند …خوب بصورت خیلی ساده وروان میتوان به این نتیجه رسید که مشکل از درون است نه از بیرون!

سوال دوم:

از مدیریت سایت تقاضا داریم وضعیت فعلی ورزش کشور را با توجه به مقاله خودتان مبنی بر وزیر ورزش بر سر دوراهی بیان نمایند:

جواب سوال دوم:

دوستان گرامی توجه فرمایند که با وجودی که چند هفته به شروع مهم ترین رویداد ورزشی در جهان در کشور انگلستان مانده بود اما مسئولین ورزشی کشورمان بدون کمترین توجه به برگزاری این رویداد مهم سرگرم لج و لج بازی های مدیریتی و نشاندن دوست و آشنا های خود در پست های حساسی بودند که در آستانه المپیک لندن ضربه جبران ناپذیری را به ورزش کشور ما خواهد وارد خواهد ساخت (لطفا منتظر باشید) . به همین دلیل است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی با ۵۲ امضاء آماده کرده اند تا محمد عباسی با صندلی خیابان سئول خداحافظی کند .

رفتن عباسی رفتن یک وزیر نیست بلکه همان مردان خاکستری پوشی که خط و خطوط اصلی را ترسیم میکنند هم در معرض خطر و خدا حافظی با صندلی های لرزان خود قرار گرفته اندورئیسان فدراسیون های ناکارآمد وبرگشت صاحبان اصلی ورزشهای تخصصی همانند تنیس روی میز در خانه خود!

وقتی که یک سال و نیم قبل با مصوبه مجلس شورای اسلامی از ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان وزارتخانه ای پا به عرصه وجود گذاشت که بسیاری از کارشناسان نگران بازدهی و کارآیی آن بودند هیچکس تصورش را هم نمی کرد که در مدت کوتاهی پس از آن به لطف عدم مدیریت صحیح مسئولان این وزارتخانه وضعیت ورزش کشور به این آشفته بازار فعلی تبدیل شود و از طرف دیگر نیز مسائل حوزه جوانان به کل فراموش شود . البته از همان زمان قابل پیش بینی بود که با رأی نیاوردن حمید سجادی به عنوان گزینه اول وزارت ورزش و جوانان در صحن پارلمان دولت فردی را برای این سمت در نظر می گیرد که ناکارآمدی تشکیل این وزارتخانه را اثبات کند اما در شرایطی که مأموریت این وزارتخانه نوپا به خصوص در عرصه جوانان بسیار حیاتی بود جای تعجب است که فردی در رأس امور قرار داده می شود که نه تنها کمترین اطلاعی از این حوزه تخصصی ندارد بلکه تمام سوابق او در حوزه های اداری مالی و فرهنگی بوده است . محمد عباسی در حالی جا پای علی سعید لو و مهرداد بذرپاش گذاشت که پیش از این مسئولیت وزارت تعاون را بر عهده داشت و از یک حوزه اقتصادی وارد حوزه ای شد که ناکارآمد بودنش در یک سال و نیم اخیر مشخص شده است .

البته عباسی در ابتدای ورودش به وزارتخانه تلاش بسیاری کرد با قرار دادن حمید سجادی به عنوان دست راست خود رابطه خوبی با اهالی ورزش پیدا کند اما تلاش های سجادی برای عزل و نصب های جهت دار در فدراسیون ها و همچنین درگیری هایی که بقیه معاونان عباسی از جمله ساور و اکبری و رسولی نژاد در عرصه ورزش به وجود آوردند خیلی زود این تشکیلات تازه تأسیس را دچار حاشیه ها کرد . از جمله کار های تاریخی و به یاد ماندنی عباسی که باید درکتابهای گینس ثبت ودرج گردد تغییر روسای فدراسیون های المپیکی وکاملا موفق در روزهایی است که فاصله بسیار کمی برای شرکت در بازی های لندن و جود داشت .این عزل و نصب ها که یادآور انتصاب های تعجب برانگیز  دولت است در حالی صورت می گیرد که این افراد با مدیریتشان توانسته اند ورزشکاران رشته های خود را روانه المپیک کنند و رفتنشان از فدراسیون هیچ دستاوردی جز به هم ریختن جو روانی اردوها ، جنجال سازی و حتی در مواردی مانند فدراسیون قایقرانی خطر تعلیق از سوی فدراسیون جهانی نداشت .انصراف برخی ورزشکاران از حضور در المپیک به خاطر این جابه جایی ها هم نقطه سیاهی در تاریخ ورزش کشورمان است . نکته قابل توجه اینجاست که عباسی به جای مدیریت و برنامه ریزی در عرصه ورزش تنها به عزل و نصب و پرداختن به حاشیه ها پرداخته است که این جای تعجب بسیار دارد .فدراسیونی همانند فدراسیون پرحاشیه و مملو از سر وصدا و تقریبا شکست خورده تنیس روی میز با آن همه فراز و نشیبها و اعتصابات و اعتراضات نه تنها هیچ تکانی نخورد بلکه برخی آقایان به ریش تمام خانواده اصیل و نجیب این رشته خندیدن.

همچنین از نکات بارزی که باید مورد توجه نمایندگان محترم طراح استیضاح هم قرار گیرد تعطیل کردن یکی از مأموریت های اصلی وزارتخانه یعنی بخش جوانان آن است . در حالی که امید می رفت با تبدیل سازمان ملی جوانان که فاقد قدرت اجرایی بود به یک وزارتخانه پویا قدرت کارهای اجرایی در این حوزه بیش از پیش شود اما ظاهراٌ جذابیت های حوزه ورزش و حاشیه ها و جنجال های آن وقتی را برای مدیران ارشد این سازمان نگذاشته است که به مقوله جوانان رسیدگی کنند و ما شاهد این هستیم که کوچکترین فعالیتی در این زمینه صورت نمی گیرد . مأموریت هایی که در حوزه های مسکن، ازدواج، اشتغال و . . . بسیار حیاتی هستند .

به نظر می رسد حضور بیشتر عباسی در این سمت می تواند ضربه های بیشتری را بر پیکره حوزه ورزش و جوانان کشور ایجاد کند و در صورتی که وی نتواند در هفته های آینده پاسخ قاطع و قانع کننده ای به نمایندگان مردم در خانه ملت ارائه کند باید جای خود را به فردی دهد که در این زمینه از تخصص و تسلط بیشتری برخوردار باشد .

مطمئنا در صورت رفتن و خداحافظی عباسی یکی از اولین فدراسیونهایی که تحت شعاع بدون درنگ قرار خواهد گرفت فدراسیون تنیس روی میز خواهد بود.

خصوصا اینکه با احتمال افت شدید بازیکنان ما در المپیک آتش این استیضاح داغتر خواهد شد.

درخاتمه یادآور میگردد که بطور مثال اگر علوی اهل تهمت زدن و زیرآب زدن و حذف کردن پینگ پنگیها خصوصا در ارتباط بازنان مومنه باشد هرکس به هر طریق و نیتی که با علوی همکاری و همراهی نماید مقصر بوده و وجه شکست خورده و بسیار منفی از نظر افکار عمومی خواهد  داشت که البته امروزه نمونه های بارز آن را بخوبی میتوان دید و شنید!

در خاتمه پیشنهاد می گردد تا نام و کار وزارت ورزش وجوانان به وزارت ورزشِ  تغییر نام و کاربری دهد.

مدیر سایت: سید منصور علوی