توضیح: گفتنی است خبرگزاری برنا وابسته به وزارت ورزش بوده و بعید به نظر می رسد که تمام این گفته ها از نوشاد بوده باشد. همچنین در این گفته ها ی( برنا) بر خلاف آنچه گذشت بازهم مطرح شدن مربی و کمپ بیگانه به چشم می خورد! شایان ذکر است هیچ کس مگر انسانهای متحجر…
توضیح: گفتنی است خبرگزاری برنا وابسته به وزارت ورزش بوده و بعید به نظر می رسد که تمام این گفته ها از نوشاد بوده باشد.
همچنین در این گفته ها ی( برنا) بر خلاف آنچه گذشت بازهم مطرح شدن مربی و کمپ بیگانه به چشم می خورد!
شایان ذکر است هیچ کس مگر انسانهای متحجر در ارتباط با گرنبند بسیار زیبای نوشاد اظهار نظر نکرده اند!
********************************************************************************
از روپاییزدن با توپ پینگپنگ تا هدیه دردسرساز/ من فرزند همین آب و خاک هستم
رقابتهای المپیک و پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن به پایان رسید و ورزش ایران برای نخستین بار توانست نتیجهای به یاد ماندنی در تاریخ بر جای بگذارد.
نوشاد عالمیان نامی بود که برای نخستین بار در تاریخ ۷۰ ساله تنیس روی میز ایران توانست در مرحله یک شانزدهم نهایی و به جمع ۳۲ پینگ پنگ باز برتر المپیک صعود کند.
در روزهای نخست بازیهای المپیک لندن که هنوز هیچ یک از شانسهای مدال کشورمان رقابتهای خود را آغاز نکرده بودند، تنیس روی میز توانست توسط نوشاد عالمیان ستاره ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن به تنهایی ورزش ایران را هیجان زده نماید.
برای تنیس روی میز پیش از لندن، المپیک جز سهمیه و شکست در همان بازی نخست چیزی نداشت، اما عالمیان توانست به پدیده ورزش ایران تبدیل شود و در بین مردم و مسوولان شرایطی را فراهم آورد تا جور دیگر به تنیس روی میز بنگرند.
“دست مریزاد پسر رحمت، نوشاد تاریخ ساز شد، نوشاد المپیکیان، تو نابغهای پسر، نوشاد ۲۰۱۲، فورهند تاریخی، ستاره ایران در یک شانزدهم نهایی، شاهکار عالمیان روی میز تنیس و افشار زاده: عالمیان همه را در لندن خوشحال کرد ” اینها تنها بخشی از تیترهای روزنامهها در زمان درخشش نوشاد در بازیهای المپیک لندن است.
برایمان این افتخار بزرگی بود که با برادران عالمیان در شهر و منزلشان به گفتوگو بنشینم.
ابتدا وارد محلی شدیم که نوشاد و نیما هر زمان که در بابل باشند، تحت نظر پدر و عموی خود آنجا مشغول تمرین هستند.
سالن کوچکی که علاوه بر برادران عالمیان، علاقه مندان زیادی نیز در آنجا مشغول تمرین هستند و البته فاصله زیادی هم با منزل آنها ندارد.
بعد از مدتی نیما وارد سالن شد و با همان لبخند همیشگی که هرگز از روی لبها و صورت معصومش جدا نمیشود، با ما خوش و بش کرد.
رحمت و نعمت عالمیان معتقدند که نوشاد و نیما در بابل و در همین سالن کوچک در سطح بازیکنان بزرگ جهان با یکدیگر تمرین میکنند و در شب قبل از حضور ما، نیما توانسته بود با اختلاف بسیار زیادی نوشاد را در یک بازی تمرینی شکست دهد.
از سالن به همراه رحمت عالمیان راهی خانه آنها شدیم تا با نابغه تنیس روی میز ایران بتوانیم ساعتی را به گفتوگو بنشینیم.
متن این گفتوگوی خواندنی در زیر آمده است:
* از نایب قهرمانی دبستانهای ایران تا المپیک ۲۰۱۲ لندن
– چرا با مصاحبه همیشه مشکل داری؟ اخیرا یک خبرنگار هم از تو این سوال را پرسیده بود؟
مگه ندیدید چی شد! صحبت میکنم، بعضی از خبرنگارها برعکس می نویسند. هرچه خودشان دوست دارند، ازحرفهایم مینویسند. ناگفته هم نماند فرصت برای مصاحبه خیلی زیاد است، باید کارهایی انجام دهم و به اهدافم برسم و بعد صحبت کنم.
– ازچه زمانی پینگ پنگ را شروع کردی؟
از ۴ سالگی شروع کردم و ۱۳ سالگی هم وارد تیم ملی شدم.
– اولین بار چه کسی گفت که در پینگ پنگ پیشرفت می کنی و به جایگاه بزرگی می رسی؟
والا نمیدونم… پدرم …، البته شاید او هم هیچ وقت به من این حرف را نزد.
– اولین مقام رسمی که در سطح کشور کسب کردی چه مقامی بود؟
در مسابقات دبستانهای کشور دوم شدم. بعد در مسابقات نونهالان سوم کشور شدم و اولین قهرمانی را هم در مسابقات نوجوانان به دست آوردم.
– هیچ وقت در همه این سالهایی که گذشت کسی حرفی زد که دلت را بشکند؟
یادم نیست، اگه کسی چیزی هم گفته باشد الان یادم نیست، برایم مهم هم نیست.
– یعنی هیچ وقت از کسی کینهای به دل نگرفتی؟
نه، چون ورزش میکنم و همه چیز را فراموش میکنم.
– هیچ وقت کسی در حقت دشمنی نکرد؟
چرا خیلی زیاد، ولی من هیچ وقت کاری نکردم و تمرینم را ادامه دادم.
ما همیشه اصطلاحی داریم که حرفهایمان را پشت میز میزنیم. من از پینگ پنگ لذت میبرم و دوستش دارم. تا به حال هیچ وقت به خاطر اینکه جواب کسی را بدهم پشت میز نرفتم، ولی همیشه حرفم را پشت میز زدم.
– فکر می کنی این خواست خدا بوده که نوشاد عالمیان امروز اینجا ایستاده است؟
۱۰۰ درصد، اصلا شک ندارم. من خیلی تلاش کردم ولی همیشه و همه جا احساس کردم که خدا کمکم کرد و حتما اگه امروز به جایی رسیدم، این خواست خدا بوده و هست.
– این اصطلاح را شنیدی که میگویند: “دست خدا را احساس کردم” تا به حال تو هم احساسش کردی؟
بله، خیلی زیاد. در المپیک، در بازی با “وانگ لی کین” و خیلی وقتها، آنقدر زیاد است که نمیتوانم بگویم.
من همیشه بین بازیهایم میگویم “خدایا خودت کمکم کن”، نه اینکه کم بیارم، حتی زمانی که توانای دارم از خدا میخواهم کمکم کند تا با توان بیشتری به میدان بروم.
***********************
*نوشاد فقط به مسابقه فکر میکند
– المپیک چطور بود؟
عالی
– بعد از المپیک هیچ مصاحبهای نکردی، الان کمی دربارهاش حرف بزن.
المپیک واقعا با همه مسابقاتی که تا به حال شرکت کرده بودم، فرق میکرد.
چون همه ورزشکاران از همه رشتهها و از سراسر دنیا آنجا دور هم جمع شده بودند و به معنای واقعی صلح و دوستی بین ملتها را لمس کردم.
ایرانیانی که آنجا بودند به من خیلی لطف داشتند و وقتی برگشتم متوجه شدم که مردم خوب ایران هم بازیهای من را پیگیری و هم برایم دعا کردند.
در لندن به یک رستوران رفتم که همه ایرانیها تشویقم کردند و برایم دست زدند، خیلی خوشحال بودم، اما واقعا ناراحت بودم که به “تیمو بول” آلمانی باختم. اگر در گیم ۳ پیروز میشدم شرایط بازی تغییر میکرد و شاید میتوانستم بازی را ببرم و اگر آن بازی را میبردم، شک نداشتم که به مدال میرسیدم. به خاطر همین خیلی ناراحت بودم.
– وقتی از المپیک بر میگشتی به چی فکر میکردی؟
فقط به مسابقه بعدی!
– یعنی همه زندگیات فقط مسابقه است؟
بله، الان فقط به مسابقه فکر میکنم.
***********************
* هدیه تولدی که دردسر ساز شد…!
– هیچ وقت به حاشیهها فکر نمی کنی؟
نه، واقعا هیچ وقت حاشیهها برای من مهم نبوده و نیستند.
– اصلا متوجه شدی که در زمان مسابقات المپیک، برخی افراد راجع به تو و پلاکی که به گردن داشتی یک سری مطالب در سایتها و وبلاگها نوشتند؟
چیزهایی شنیدم، ولی واقعا برام مهم نبود و اصلا توجهی هم نکردم، حتی علاقهای هم نداشتم که دنبال کنم، چون برای من فقط پینگ پنگ مهم است و بس.
آن پلاک هدیه روز تولد سال گذشته از طرف مادرم بود و واقعا دوستش داشتم و قبل از المپیک هم همیشه به گردنم میانداختم، صرفا همین. وقتی از المپیک برگشتم و بعضی از حرفها را شنیدم از تعجب داشتم شاخ در میآوردم؛ چون خودم واقعا نمیدانستم که معنی و منظور آن حرفها چیست!
من فرزند این آب و خاکم و همه آرزویم این است که یک روز بتوانم پرچم پر افتخار میهنم که خونهای زیادی هم به پایش ریخته شده، با افتخار در دنیا به اهتزاز در بیاورم.
من در مسابقات لوکزامبورگ به همراه افشین نوروزی در فینال، مقابل اسرائیل بازی نکردم و در مسابقات انفرادی زمانی که قهرمان شدم، برای گرفتن کاپ، مدال و جایزه نقدیام به جهت اینکه باید با نماینده رژیم اشغالگر قدس بر روی سکو میرفتم، در مراسم اهدای جوایز حتی با اینکه از طرف مسوولین فدراسیون جهانی تهدید به محرومیت شدم، شرکت نکردم و خیلی خوشحال شدم که با این کارم به جرگه قهرمانان ورزش کشورم پیوستم که توانستم از آرمانهای مردم مظلوم فلسطین دفاع کنم.
نوشاد عالمیان زمانی نوشاد عالمیان میشود که ابتدا نماینده شایستهای برای ملت ایران و آرمانهای کشورش باشد در غیر این صورت قهرمانی جهان هم بی ارزش است.
***********************
* حتما یک بار پینگ پنگ را امتحان کنید/ ضرر نمیکنید
– بعد از المپیک و درخشش تنیس روی میز ایران در این رقابتها یک تب پینگ پنگی در بین مردم افتاد که خیلیها علاقه مند به تنیس روی میز شدند تا به صورت حرفهای این رشته را دنبال کنند. بسیاری از این افراد هم دلیل اصلی علاقه مندی خودشان را نوشاد عالمیان میدانند، برای این افراد چه حرفی داری؟
بدون شک از اینکه باعث شدم تنیس روی میز را دوباره به مردم معرفی کنم خیلی خوشحالم و این برای من افتخار بزرگی است که نگاه مردم و مسوولین را تغییر دادم.
البته ناگفته نماند که نوشاد عالمیان به تنهایی این کار را انجام نداده و این ثمره تلاش بسیاری از افراد از جمله خانوادهام، مربیان، فدراسیون و عوامل مختلف دیگر است.
وقتی بعد از المپیک ایمیلهای بی شمار مردم را دیدم و با استقبال پر شور مردم در فرودگاه روبهرو شدم واقعا خوشحال شدم. تا قبل از این المپیک، تنیس روی میز در ایران خیلی شناخته شده نبود و در بین مردم چندان اسم و رسمی نداشت، اما در حال حاضر شرایط واقعا تغییر کرده است و من از این بابت خدا را شکر میکنم.
از طرف خودم به همه علاقه مندان به تنیس روی میز این پیشنهاد را میکنم که حتما یک بار پینگ پنگ را امتحان کنند؛ چون بعد از آن یک بار، یک عمر وابستهاش خواهند شد و هیچ وقت از آن دل نمیکنند.
– امروز که نوشاد عالمیان در جایگاه ۷ امیدها و ۶۴ بزرگسالان جهان ایستاده، آیا این حرف منصفانه است که نوشاد عالمیان در پارکینگ تمرین کرده و به اینجا رسیده است؟
بدون شک نه. چون خیلیها برای من زحمت کشیدهاند، از زمان ریاست آقای شهنازی در فدراسیون و حضور مربیان کرهای در ایران برای من بسیار زحمت کشیده شد و بعد از سال ۸۸ هم که آقای زارع پور ریاست فدراسیون را بر عهده گرفت، انصافا برای شخص من ایشان بسیار زحمت کشید و من هرگز منکر این نیستم.
اگر حضور در کمپ اشلاگر و حضور در مسابقات متعدد بین المللی در این سه سال اخیر نبود، من هرگز جایگاه فعلیام در رنکینگ جهانی را نداشتم.
معتقدم فدراسیون در طی این مدت به میزان توان و داشتههایش برای من هیچ چیز کم نگذاشته و از این بابت واقعا از فدراسیون و همه کسانی که برایم زحمت کشیدهاند تشکر میکنم.
اما به عنوان یک بازیکن که اکنون تنها هدفم مطرح کردن نام مقدس کشورم در عرصه جهانی است و در المپیک بعدی مردم از من توقع کسب مدال خواهند داشت، معتقدم که باید در شرایط مطلوبتر، مناسبتر و با امکانات بیشتری تمرین کنم؛ چرا که حریفان اصلی من در جهان در شرایطی تمرین میکنند که قابل مقایسه نیست و فکر نمیکنم که این توقع بی جایی باشد اما هرگز بدین معنا نیست که فدراسیون کم کاری کرده یا کاری برای من انجام نداده است.
اگر اعزامهای متعدد بین المللی نبود، شاید اکنون من در جایگاه زیر ۲۰۰ دنیا هم نبودم.
***********************
*پراوزه من را از پسرفت نجات داد/ به او مدیونم
– در بین صحبتهایت به کمپ اشلاگر اشاره کردی، واقعا حضور در این کمپ برای تنیس روی میز ایران مفید است؟
ابتدا از تمرین در این کمپ راضی نبودم و بعضی مواقع احساس میکردم که حضور در این کمپ مفید نیست، اما آشنایی با “ریچارد پراوزه” باب جدیدی در زندگی حرفهای ورزشی من باز کرد و او، من را از پسرفت نجات داد. به همین خاطر تا پایان عمر ممنون او خواهم بود.
او مربی بسیار بزرگی است و توانست با تیم آلمان افتخارات بسیار زیادی به دست بیاورد و اگر کمپ اشلاگر نبود، من هرگز با پراوزه آشنا نمیشدم. او عالی است و همیشه برای من آموزنده است.
من در بازیام یک اشکال فنی داشتم. فورهند من مشکل داشت و تنها پراوزه بود که مشکلم را بر طرف کرد.
این مربی درباره پینگ پنگ کمک بسیار زیادی کرد و یاد داد که یک پینگ پنگ باز برای رسیدن به قهرمانی باید چه مسیری را طی کند.
راجع به کمپ انتقادهایی دارم اما باید به این نکته اشاره کنم که پیش از رقابتهای المپیک، حضورم در اشلاگر علی رغم خستگی که از مسابقات قبل داشتم فوق العاده بود و پیروزی برابر “مایکل میز” اعتماد به نفس بالایی به من داد و در درخششم در المپیک بسیار تاثیر گزار بود.
– اگر کمی به عقبتر برگردیم، در سال ۱۳۸۹ انتقادهایی راجع به فدراسیون مطرح شد و فضای رسانهای بسیار بدی به وجود آمد، شاید بهترین تعبیر برای آن زمان همین باشد که فدراسیون تبدیل به یک کیسه بوکس شد و هر کس و ناکسی که از راه رسید، خود را کارشناس و دلسوز پینگ پنگ نامید و یک ضربهای زد و رفت و هیچ وقت فدراسیون در صدد پاسخ دادن به تهمتها و حرفهای گزاف بر نیامد، بلکه تنها صبر کرد تا با موفقیتهای امروز پاسخ همه حرفهای گزاف دیروز را بدهد.
آیا به نظر تو همه حرفهایی که در آن زمان مطرح شد منصفانه بود؟
مطمئنا به خاطر همین صبر و درایت زارع پور و همه کسانی که در فدراسیون زحمت میکشند بود که امروز فدراسیون تنیس روی میز فدراسیون موفقی است و بدون شک به موفقیتهای بیشتری هم خواهد رسید.
اگر فدراسیون در آن زمان صبوری نمیکرد، بدون شک از هم میپاشید و بسیاری از اتفاقات خوبی که در این مدت برای من و تنیس روی میز ایران به وجود آمد اتفاق نمیافتاد.
در همین لحظه مادر نوشاد که در زمان مصاحبه به حرفهای او گوش میکرد، صحبت پسرش را قطع کرد و گفت: زارع پور واقعا انسان صبوری است و تمامی موفقیتهای امروز تنیس روی میز به خاطر زحمتهای او است. او هم به نوشاد و هم به نیما کمک کرد و در روند رو به رشد آنها هرگز مانع پیشرفتشان نشد و هر کاری که از دستش برآمد انجام داد. زارع پور تنها رئیس فدراسیونی بود که به بابل آمد و از نزدیک شرایط تمرین و زندگی بچهها را بررسی کرد.
***********************
* نوشاد و نیما به یک اندازه عاشق پینگ پنگ هستند/ ای بسا نیما بیشتر
– صحبت از نیما شد، به نظرت روند رشد برادرت در این مدت چطور بود؟
یکی از بزرگترین کارهای فدراسیون در این مدت این بود که به خاطر بها دادن به من، هرگز نیما محو نشد، بلکه او در کنار من به تمامی سفرها اعزام شد و شک نکنید که اگر روند اعزامهای بین المللی فدراسیون ادامه یابد در آیندهای بسیار نزدیک نیما هم به جمع ۱۰۰ پینگ پنگ باز برتر جهان صعود خواهد کرد.
بازی او در طی این مدت پیشرفت بسیار زیادی کرده و یکی از عوامل اصلی آن، حضور نیما در مسابقات مختلف و اردوهای بین المللی بوده است.
نیما اوایل به پینگ پنگ علاقهای نداشت و بر خلاف من که از بچگی عاشق این رشته بودم و وارد این رشته هم شدم، او بسیار دیرتر وارد پینگ پنگ شد، اما امروز واقعا علاقه ما به پینگ پنگ کاملا به یک اندازه است و حتی در بعضی موارد او از من بیشتر علاقه دارد.
اوایل بازی نیما از من ضعیفتر بود و اما حالا سختترین حریفم در ایران نیما است. نیما یک بازیکن قدرتی دو طرفه است و سبک بازی او بسیار شبیه به اروپائیها و چینیها است.
او یک حریف تمرینی فوق العاده است و هر دو ما در تمرین برای همدیگر بی اندازه مفید هستیم.
***********************
* با دست راست مینویسم، با دست چپ بازی میکنم
– پدر و عموی شما هم از بازیکنان و قهرمانان سالهای نه چندان دور تنیس روی میز ایران بودند، تو بیشتر شبیه کدام یک از آنها هستی و نیما چطور؟
در سبک بازی نه ولی در اخلاق، رفتار، حالتها و عادتها بسیار شبیه به عمویم هستم.
من با دست چپ بازی میکنم و با دست راست مینویسم، عمویم هم دقیقا همین عادت را دارد. بدمینتون را با دست راست بازی میکنم، اما بسکتبال را با دست چپ.
من با توپ پینگ پنگ بیش از ۱۰۰ تا روپایی میزنم. در آکادمی اشلاگر این کار را انجام میدادم و همه تعجب کرده بودند.
**********************************
ساعت از ۱۱ شب گذشته است و نوشاد در کنار مادرش با اشتیاق همچنان به سوالهای ما پاسخ میدهد. نیما و پدرش هم از تمرین بازگشتند و به جمع ما پیوستند.
نیما به محض ورود در کنار نوشاد نشست و در گفتوگوی ما شرکت کرد. او نوشاد را یک نابغه میداند و در زمان بازیهای نوشاد در المپیک که به صورت زنده از شبکههای تلویزیونی پخش شد با قرصهای آرام بخش توانسته بود استرس خود را کنترل کند.
نوشاد طبق معمول در پایان مصاحبه از زحمتهای همه تشکر کرد و اصرار داشت تا نام کسی از قلم نیفتد. از زارع پور رئیس فدراسیون، زعفری رئیس هیئت، پریچهره مدیر کل ورزش و جوانان استان مازندران، پدر و مادرش که همیشه حامی و مشوق او و نیما بودند و همه مربیانی که در طی این سالها برای او زحمات بسیاری کشیدند.
به امید روزی که پس از ایستادن او بر بام تنیس روی میز جهان باز هم با او در منزلش گفتوگو کنم.
سلام. در این مصاحبه گفته شده که برخی از دشمنان قهرمان ملی ما، آقای عالمیان، در مورد پلاک ایشان در المپیک چیزهایی گفته بودند.
این چیزها چه بوده و در کجا مطرح شده است؟
بولی جیزی این وسط رد وبدل شده است
در جواب آقای اسماعیل یاوری باید بگویم عده ای در بعضی سایت ها مطرح کرده بودند که نوشاد عزیزمان با زنجیر طلا و پلاک طلا بر گردن، در المپیک حاضر شده و یک سری حرفهای دیگه مثل اینکه با داور زن آلمانی بازی دومش (با حریف هنگ کنگی) دست داده و یه سری حرفهای دیگه.
ولی باور کنید که ما که دورادور آقا نوشاد رو می شناسیم و چند باری هم از نزدیک ملاقاتشون کردیم، جز اخلاق خوب و یه جوان عالی چیزی ندیدیم.
به نام خدا
احتراما؛نوشاد فرزند خلف خانواده عالمیان و پسرنیک وبا اخلاق کشور است.
با تشکر
باسلام خدمت مدیریت محترم سایت
این طور که نوشته شده خبرنگار رفته خانه آقای عالمیان و با آنها مصاحبه گرفته . کاش اسم خبرنگار مشخص شود چون معمولا اینجور مصاحبه رو اسم خبرنگار ذکر می شود .
من در یه وبلاگ غیر پینگ پنگی دیدم که شخصی انتقداتی رو نسبت به دست دادن نوشاد با داور زن و حتی برداشتن ابروهایش برای المپیک، نوشته بود که فکر کنم بیشتر باید به جای انتقاد اسمشو گذاشت تخریب.
من به شخصه فکر می کنم در جریان بازیهای نوشاد در المپیک، عده ای با هدف دست به تخریب ایشان زدند.
باید بگم این مصاحبه توسط فدراسیون به خبرگزاری داده شده!
با سلام. درمورد کمپ اشلاگر ، نکاتی به ذهنم آمد که خالی از لطف نیست اولا آیا صرف ساختن ساختمانی نظیر کمپ اشلاگر برایمان کافیست که اینقدر از آن انتقاد میکنیم ؟ آیا هیچ وقت مربیان ما با نوت بوکشان به کمپ اشلاگر رفته اند تا از دانش روز مورد استفاده در ان استفاده کنند؟ آیا اگر نظیر چنین کمپی در ایران ساخته شود ، مربیان خارجی نظیر پراوزه حاضر به حضور درآن با توجه به مسایل تحریم و … میشوند؟ آیا مربی همانند پراوزه داریم تا از او در چنین کمپ هایی استفاده کنیم ؟ در اینکه از کمپ اشلاگر خوب استفاده نشد و پول بی زبون را در حلق این خارجی ها ریختیم شکی نیست اما ما توانایی برپایی چنین فضایی با تمام علم روز و امکانات را در داخل ایران داریم؟ آیا اصلا میخواهیم که چنین کمپی در ایران داشته باشیم؟ کمی فکر کنیم… با احترام