متاسفانه بدلیل نبود قوانین کارشناسی وفنی در تنیس روی میز کشورفقط نام وظاهری(تاتریا نمایشی) از لیگ برتر در ایران اجرا می شود. هرکس از کارشناسان بخواهد در این باره نظر را پیشنهاد یا حتی دیدگاهی بیان نماید با این پاسخ روبرو می شود که :این روشها حرفه ای گری نام دارد وحرفه ای گری در…
متاسفانه بدلیل نبود قوانین کارشناسی وفنی در تنیس روی میز کشورفقط نام وظاهری(تاتریا نمایشی) از لیگ برتر در ایران اجرا می شود.
هرکس از کارشناسان بخواهد در این باره نظر را پیشنهاد یا حتی دیدگاهی بیان نماید با این پاسخ روبرو می شود که :این روشها حرفه ای گری نام دارد وحرفه ای گری در تمام دنیا به شکل فعلی است!
در صورتی که اصولا تنیس روی میز ایران را که تهی از هر سیستم بوده و هیچگونه برنامه منسجم و زمانبدی شده و حتی کارشناسانه ای ندارد را نیمتوان حتی با برخی کشورهای عربی درحال رشد منطقه مقایسه نمود چه برسد به پینگ پنگ جهانی و بین الملل!
در لیگ برتر ایران نه مربی نه مربیگری و نه فن و قانون و نه بحث کارشناسی و نه هیچ یک از موارد و مبانی حرفه ای نه تنها هیچ نقشی نداردبلکه تنها نقش آفرین اساسی پول باد آورده برخی باشگاههای کشور است که معلوم نیست به داد فدراسیون می رسد یا به ضرر تنیس روی میز کشور!
بطور مثال در سال گذشته قبل از شروع رقابتهای لیگ برتر حتی نوجوانان و جوانان و حتی بینندگان رشته تنیس روی میز بخوبی و پیشاپیش می دانستند که چه تیمی براحتی و بسادگی به مقام قهرمانی خواهد رسید.
تیم اول با بنیه مالی قوی توانسته بود نفرات اول و دوم و سوم و چهارم را جذب نموده وجالب اینجاست که بیشتر همین نفرات در رده جوانان و امید نیز میتوانسته اند به میدان بروند.
حال به سادگی و یک حساب دودوتا چهارتایی ابتدایی میتوان به این نتیجه رسید که باتوجه به و وضعیت تنیس روی میز کشور وقتی چند نفر اول در هرتیمی باشند اصلا نیازی به ارنج کردن آن تیم نیست بلکه در این شرایط حتی اگر تیم مقابل نیز ارنج تیم رقیب را در دست بگیرد باز هم تیم مورد نظر غالب خواهد شد.پس به این ترتیب مربی وکارشناس و فوت و فن و این بحثها نیازی نیست!
در حال حاضر نیز طبق مصوبات کمیته فنی فدراسیون نه تنها این قانون مرتفع و معتدل نشده بلکه برپیچیدگی آن نیز افزوده شده است و البته ظاهرا چیزی تغییر نکرده است چرا که هرتیم میتواند دونفر از بین شش نفر اول را جذب نموده وبه کار گیری نماید.خوب طبق این قانون با نیم نگاهی به شش نفر اول مشخص است که از همین حالا تیم اول کدام تیم خواهد بود.هرتیمی که بتواند با پول بیشتر نیما و نوشادرا جذب نماید بدون دغدغه و بدون هیچ مشکل و پیجیدگی خاص به مقام باصطلاح اول خواهد رسید.
البته ناگفته نماند که حق نوشاد و نیما و بازیکنان دسته برتر ایران تاکنون به آن شکل که باید و شاید ادا نشده و هرچه به این قهرمانان برسند هنوزهم کم است.
بحث ما بحث آسیب شناسی قوانین دست و پاگیر و مصوبات غیر کارشناسی است که باید از این بیشتر به درد و کار این رشته خورده و در آید.
در هر صورت با این شکل وضعیت تیم اول از پیش مشخص اما با تناسب قدرت بازیکنان دسته برتر تیم دوم و سوم و….به این سادگی قابل پیش بینی نخواهند بود.
هدف از باشگاه داری و تیم داری باید تقویت ریشه ای تینس روی میز کشور باشد ،حالا آیا مناطقی که درحال تیم داری و باشگاه داری هستند چقدر در تنیس روی میز بازیکن ساز وموفق بوده وبیشتر قهرمانان متعلق به کدام استانها هستند…که در قسمت دوم این بحث به آن خواهیم پرداخت.