قالب خبری داریا نیوز

این مطلب برگرفته از وب سایت دبر حال حاضر فدراسیون می باشد..قضاوت را به شما واگذار میکنیم!!!

مطلب مهم اینکه این سایت بنا به دلایل نامعلوم از دسترس خارج گردید!!!

مربیان تیم ملی تنیس روی میز چگونه انتخاب می شوند ؟؟

**آیا افتخارات دوران بازیگری و یا بازیکن سازی در سنین پایه و یا سن و سال مربی می تواند دلیلی برای قرار گرفتن درجایگاه مربیگری تیم های ملی باشد ؟

**آیا در سال های دور و نزدیک ، ارزیابی ها بر مبنای توانمندی و برنامه محوری افراد بوده یا گزینش ها بر مبنای قدمت محوری ، رابطه محوری و آزمون و خطا در امور مهمی همچون بکارگیری مربیان تیم های ملی ؟؟

با طرح چند سوال درخصوص شرایط احراز صلاحیت افراد برای مربیگری تیم های ملی و بیان توضیحاتی مختصر در همین زمینه، نظر شما خوانندگان محترم این مقاله را به مقایسه وضعیت تنیس روی میز کشورمان با استانداردهای لازم برای تصدی مربیگری در عرصه ملی جلب می نماییم . بدیهی است قضاوت درخصوص کامل بودن یا نبودن شرایط احراز صلاحیت مربیان حال حاضر ملی ، شفافیت یا عدم شفافیت در روش انتخاب این مربیان ، یا هر برداشت دیگری ، بر عهده خوانندگان مقاله می باشد :

سوالاتی که در ذهن بسیاری از پینگ پنگی ها رایج می باشد :

۱٫ آیا مربی بازیکن ساز فقط به کسانی گفته می شود که ورزشکار را در ابتدا استعدادیابی کرده و مبانی پایه و مقدماتی را به او آموزش داده اند یا مربیانی که یک ورزشکار را از سنین نونهالی و نوجوانی به سطوح بزرگسالان رسانده و یا به مربیانی که یک بازیکن معمولی بزرگسال را در سطوح بین المللی مطرح می نمایند نیز بازیکن ساز گفته می شود ؟

۲٫ آیا صرف دارا بودن سوابق بازیگری در سطوح کشوری ، ملی و حتی بین المللی می تواند دلیلی بر توانمندی های یک فرد برای سرمربیگری یا مربیگری تیم های ملی باشد ؟

۳٫ آیا قهرمانان تیم های ملی که تمام دوران جوانی خود را در میادین حساس و طاقت فرسای قهرمانی گذرانده اند ، در صورت دارا بودن نبوغ ، توانمندی علمی ، فاکتورهای مثبت رهبری و مدیریت ، باید ابتدا از صفر به استعداد یابی و بازیکن سازی در سنین پایه بپردازند ؟؟

۴٫ آیا فردی که ورزشکار مطرحی نبوده است ، می تواند تا سرمربیگری تیم ملی بزرگسالان و یا بالاتر از آن ارتقا یابد ؟

۵٫ آیا بدون سوابق مستمر مربیگری در شهرستان ، استان و باشگاه (منظور یک مرکز آموزشی تمام وقت و مستمر در طول سال یا در زمان برگزاری یک دوره مسابقات می باشد ، نه وضعیت تمرینی اکثریت باشگاه های حاضر در لیگ های کشور) ، می توان به یکباره در جایگاه مربیگری تیم ملی یک کشور قرار گرفت (توجه داشته باشید منظور ما رزومه سازی نیست !! بلکه کار عملی در طی سالها و حضور در سالن ها و مسابقات استانی و کشوری و در نهایت زحمت کشیدن و عرق ریختن و فکر کردن و برنامه ریزی کردن است ، نه سرپرستی ،مدیریت و یا یدک کشیدن عناوین صوری)

۶٫ آیا مربیانی که صرفأ در سطوح بالای لیگ های برتر به مربیگری مشغول می باشند ، از تجارب و توانمندی های مربیگری تیم های ملی بهره مند بوده و نباید توانمندی های این افراد را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد ؟

۷٫ آیا برای در اختیار داشتن مسئولیت اصلی در یک تیم ملی (سرمربیگری) ، دارا بودن سوابق مربیگری و کمک مربیگری در تیم های ملی و آشنایی با برنامه ریزی های تمرینی در سطوح ملی و یا تجربه کردن و تحمل فشار میادین بین المللی لازم می باشد (ارتقاء گام به گام) ؟

۸٫ آیا صرف دارا بودن مدارک متعدد مربیگری ولو بین المللی و آشنایی با زبان خارجه و …. می تواند دلیلی بر اعطای منصب مربیگری در عرصه های ملی باشد ؟

۹٫ آیا ارزشگذاری بر کار مربیان در سطوح مختلف مربیگری ملی (خردسالان ، نونهالان ، نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان) با یکدیگر تفاوت دارد که بعضی از مربیان ایرانی عمومأ رده های سنی بالاتر را برای انتقال دانششان نشانه می روند ؟ یا حضور در جایگاه هایی به مانند سرمربیگری جوانان و بزرگسالان فقط در کشورمان به افراد ارزش و تبلیغات رسانه ای نسبت به مربیگری سطوح پایه اعطا می کند ؟

یکی از مباحث مهمی که این روزها در تنیس روی میز کشورمان شبهات فراوانی را ایجاد کرده ، نحوه انتخاب مربیان و فاکتورهای لازم برای تصدی مربیگری در تیم های ملی بوده که نشأت گرفته از فقدان سیستمی مدون برای شناخت توانمندی های مدعیان مربیگری در تیم های ملی و معرفی آنها به جامعه تنیس روی میز می باشد .

شاهدیم که در برخی موارد ، بازیکن سازی در سنین پایه و یا سوابق بازیگری در سطوح مختلف از جمله قهرمانی کشور و تیم ملی بزرگسالان به عنوان یک ارزش و امتیاز صرف برای حضور در عرصه های مربیگری ملی محسوب می گردد ، به واقع هرکدام از این دو فاکتور شاید بتوانند یکی از ملاک های ارزیابی تلقی گردند ، اما برای حضور در عرصه های مربیگری ملی ، فاکتورهای اساسی و مهمی وجود دارند که نقشی بس فراتر ایفا می نمایند .

برای پاسخ به تمامی سوالات فوق الذکر فقط یک جمله می توان گفت :

حضور در عرصه ملی نیاز به تخصص ، تجربه و تعهدات فردی و ملی دارد که باید این عوامل ، با ارزیابی توانمندی های مدیریتی،فنی،اخلاقی و… یک فرد آن هم درچارچوب سیستمی مدون و طی فرآیندی شفاف ومشخص انجام گردد.

یک سازمان و مدیریت توانمند برای گزینش و سپس انتصاب یک فرد به منظور همکاری در تیم های ملی ، ابتدا نیاز دارد که بانک اطلاعاتی منظم و مدونی از کلیه مربیان کشور به انضمام مشخصات فردی و شخصیتی ، مدارک و سوابق مرتبط با این ورزش اعم از مدارک دوران بازیگری و مربیگری، انضباطی ، افتخارات و تأثیرات فرد در زمان مربیگری بر روی شاگردانش با مد نظر قرار دادن حوزه جغرافیایی فعالیتش ، فعال و غیر فعال بودن ، مدت زمان فعالیت و …. را در این بانک اطلاعاتی بصورت مستمر ثبت نماید .

سپس با طراحی یک سیستم ارزیابی دینامیک ، عملکرد و فعالیت های یک مربی فعال در طول سال مورد نظارت قرار گرفته و با در دست داشتن اطلاعات آماری ، حضور افراد در عرصه های مربیگری ملی توسط رئیس سازمان تیم های ملی و یا مدیر تیم های ملی و یا هر فرد دارای مسئولیت در این زمینه ، به گروه کارشناسی که از قبل در این سیستم به کار گمارده شده اند ، معرفی و مورد ارزیابی قرار گیرد ( اعضای این گروه باید از بین کارشناسان متخصص ، مستقل و غیر ذی نفع انتخاب گردند تا بتوانند بدون وابستگی های مختلف ، نسبت به ارائه مشاوره به مدیر ارشد به درستی اعلام نظر نمایند )

اینجاست که گروه کارشناسی پس از ارزیابی کلیه توانمندی های مرتبط با این افراد ، برنامه های مدون کوتاه ، میان و بلند مدت را از مربیان پیشنهادی مطالبه نموده و حتی در صورت نیاز به مذاکره و تبادل نظر مستقیم با مربیان پرداخته و سپس پیشنهادات خود را برای تصمیم گیری نهایی ، با دلایل مکتوب و ذکر اولویت ها به مدیریت ارشد ارائه می نماید .

اینکه این فرد برای سرمربیگری،مربیگری و یا کمک مربیگری کدام رده سنی پیشنهاد گردیده ، مطمئنأ در بررسی و اعلام نظرها نقش مهمی را ایفا می نماید .

قطعا کارکرد و توانمندی های مربیان در اموری به مانند استعداد یابی ، مربیگری پایه ، مربیگری در جایگاه تیم ملی بزرگسالان و کوچینگ می تواند متفاوت و البته ارزشیابی و رتبه بندی این مربیان نیز برای هرکدام از این موارد ، به فاکتورهای عمومی ثابت و فاکتورهای اختصاصی متفاوتی نیاز دارد .

بطور مثال برای سرمربیگری تیم های ملی بزرگسالان ، قدرت رهبری و کاریزمای شخصیتی یک مربی بسیار حائز اهمیت تر از سرمربیگری تیم ملی نوجوانان و یا جوانان می باشد و یا برای تیم های ملی پایه مربیانی که در موارد مختلف سختگیرتر و نظم و انضباط اردویی بیشتری را مد نظر دارند برای شکل گیری شخصیتی بازیکنان و نظم پذیری اردویی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند .

در همین کشور عزیزمان ، مربیانی هستند که در کلیه امور تبحر داشته و در هرکدام از بخش های فوق الذکر توانمندی های خود را به نمایش گذاشته اند .

مربیان معروف دنیا (غیر چینی) ، عمومأ از بازیکنان تاپ دنیا نبوده اند (رومن پله شه ، ریچارد پرآوزه ، ماریو آمیزیچ و …. )

و از طرفی قهرمانان معروف چینی و در بعضی مواقع کره ای ، پس از خداحافظی از عرصه بازیگری ، بلافاصله در امور سر مربیگری تیم های ملی ، خصوصأ بزرگسالان قرار می گیرند و یا به طور مثال در کشورمان بازیکن بین المللی و خبره ملی به نام فواد کاسب ، بدون درنگ و بعد از اتمام دوران بازی ، سرمربی تیم ملی می شود و اتفاقأ این افراد گاهأ عملکرد مثبتی نیز از خود بر جای می گذارند .

در بین اروپایی ها نیز ، چند سال قبل ، روسکوف آلمانی علی رغم بازی در لیگ آلمان همزمان سرمربیگری تیم ملی کشورش را بعد از جدا شدن ریچارد پرآوزه با موفقیت بعهده گرفته است .

توجه به موارد فوق مبین این نکته است که انتخاب یک مربی تا چه اندازه می تواند با اهمیت و از طرفی پیچیده باشد ، لذا وجود یک سیستم مدون و طراحی یک فرآیند مشخص می تواند تصمیم گیرندگان نهایی را یاری کند و از سوی دیگر شبهات را به حداقل برساند ، جدا از اینکه تدوین یک فرآیند مشخص راهنمای خوبی برای مربیان جوان در انتخاب مسیر پیشرفت و ترقی خواهد بود و به عنوان یک سیستم انگیزشی هم می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

توجه داشته باشید در رابطه با مربیان بحث می کنیم و با مدرسان تئوریک این ورزش که در جای خود قابل احترام می باشند کاری نداریم ، ضمن اینکه شاید یک مدرس کلاس های تئوریک، یک مربی کارکشته نیز باشد ، اما یک فرد نمی تواند در زمان فعالیت در عرصه مربیگری ملی ، در مشاغل دیگر نیز حضور داشته باشد چرا که باید تمام وقت و فکر خود را با مطالعه و تمرکز لازم در اختیار تیم ملی کشورش قرار دهد .

برای گزینش صحیح سرمربیان تیم های ملی که با سرنوشت و مسیر حرکتی تنیس روی میز یک کشور مرتبط می باشند ، طراحی سیستمی نیاز می باشد که در این مقاله بطور مختصر به آن اشاره شده و باید صراحتأ اذعان نماییم که وقتی سیستم های آماری و ارزیابی بر مبنای توانمندی و برنامه محوری افراد و نظارت بر عملکردشان وجود نداشته و گزینش ها و ادامه همکاری مربیان در امور تیم های ملی بر مبنای قدمت محوری و رابطه محوری باشد ، انتخاب و ادامه همکاری مربیان بصورت روابطی و با آزمون و خطا همراه شده و چه بسیار بازیکنان مستعدی که در دورانی خاص ، با عدم برخورداری از مربیان کارآمد مواجه می شوند و چه بسیار کشورهایی که با گزینش های نابجا مسیر متفاوتی را بجای پیشرفت می پیمایند .

سوال مدیر سایت:

جناب دبیر حال حاضر افکار محترم عمومی بسیار هوشیار تر وفرارتر از مسئولان بوده واز شما سوال میکنند که به کدام یک از شعارهای قبل از انتخابات خود عمل کردید وچرا به هیچ یک از گفته های های خود وفادار نبودید؟

همینکه پست دبیری را دریافت کردید همه چیز فراموش شد؟

آیا شما قصد نداشتید مدیر محترم تیمهای ملی فعلی را بعنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان معرفی کنید ؟؟؟(لطفا بفر مایید بابت کدام بندهایی که ودتان ذکر کرده اید؟)

مربیان محترم تیمهای ملی وطرحهای هوپس و…چگونه یک شبه وتوسط یک نفر نه یک کمیته کارشناسی انتصاب شدند؟طبق کدام بندهای ذکر شده توسط خودتان؟

این شبهه ایجاد می شود که تمام هیاهوها در این چند سال صرفا برای دریافت پست دبیری بوده است ونه چیزی دیگری والا چه دلیلی دارد رئیس معزول یک هیئت که هیچ جایگاهی در هیئت های موفق کشور نداشته وهیچ عملکردی نداشته یک شبه بعنوان یم مسئول در فدراسیون انتصاب شود؟

اعتقاد داریم اگر در مسابقات انتخابی المپیک ملی پوشان مرد وزن کشورمان به هر علتی موفق به کسب سهمیه نشوند مسئولیت مستقیم آن برعهده شخص شما خواهد بود…

لطفا پاسخ دهید به کدامیک از گفته های خود بلافاصله بعد از انتخابات عمل کرده اید؟وچرا؟

چه کسی بنای مخالفت را برعلیه فواد کاسب در فدراسیون گذاشت؟آقای زارع پور گفته بود که دبیر حال حاضر برعلیه فواد کاسب قدم برمیداشته است لطفا این سوال را پاسخ گو باشید زیرا بزودی از زبان رئیس قبلی فدراسیون وطی مصاحبه مبسوطی آنچه گذشت اطلاع رسانی خواهد شد..

ماشاالله چقدر هم نوشته….. 😀 

قضاوت با افکار محترم عمومی…